بازاریابی شبکه ای

پایگاه جامع نقد و بررسی شرکتهای بازاریابی شبکه ای

بازاریابی شبکه ای

پایگاه جامع نقد و بررسی شرکتهای بازاریابی شبکه ای

بازاریابی شبکه ای

بسم الله الرحمن الرحیم
شرکتهای بازاریابی شبکه ای، دارای ابعاد مختلفی میباشند که باید با رویکردی سیستمی مورد بررسی قرار گیرند. از جمله این ابعاد میتوان به مواردی چون ابعاد فقهی، قانونی، روانشناختی، اجتماعی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی، اعتقادی و... اشاره کرد.
بی شک، بررسی بازاریابی شبکه ای بدون لحاظ ابعاد مختلف آن، عقیم و ناکارآمد خواهد بود.
این پایگاه در صدد بررسی ابعاد این مسئله با رویکرد انتقادی میباشد.

لینک کانال تلگرام:
t.me/onnetworkers

onnetworkers@

۹۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شزکت هرمی با سرپوش بازاریابی شبکه ای» ثبت شده است

این مطلب از «سایت خبری-تحلیلی کسب و کار» اخد شده است.

 

حمید فرضی، کارشناس تجارت‌الکترونیک و بازار یابی شبکه ای


در مطلب روز گذشته دلیل به‌وجود آمدن استراتژی‌های خرید و خرید‌های اجباری را در تیم‌هایی با سیستم شبه‌هرمی و فجایع بعد از به‌وجود آمدن دفاتر را بررسی کردیم و امروز درخواهیم یافت که چرا روند‌های هرمی وارد بازاریابی شبکه‌ای سالم شدند؟

در روندهای هرمی به‌علت وجود نواقص و اشکالات واضح و متعدد طرح درآمدزایی و کمپانی، تلاش می‌شد تا کمپانی را در نظر اعضا ولی‌نعمت جلوه دهند و حس تعصبی کورکورانه در آن‌ها ایجاد کنند تا کسی به خود جرات انتقاد و پرسش را ندهد، حال آنکه در بازاریابی شبکه‌ای استاندارد کمپانی صرفا یک کارگزار انگاشته می‌شود، کارگزاری که در ازای ارائه سرویس‌هایی مشخص به اعضا از جمله: پشتیبانی انبار و قرارداد‌ها و پیگیری‌های اداری و موارد مربوط بهIT  و حسابداری و ارسال محصولات و... بخشی از سود حاصل از فعالیت اعضا را به عنوان کارمزد برداشت می‌کند. اعضا حق دارند همیشه انتظار ارائه سرویس‌هایی باکیفیت‌تر را از کمپانی‌ها داشته باشند و با این کار باعث تقویت روزافزون آنها شوند.

چرا روند‌های هرمی وارد بازاریابی شبکه‌ای سالم شدند؟

  • محمد

این مطلب از «سایت خبری-تحلیلی کسب و کار» اخد شده است.

 

حمید فرضی، کارشناس تجارت‌الکترونیک و بازار یابی شبکه ای


اگر شما تاکنون به یکی از تیم‌های هرمی یا شبه‌هرمی دعوت شده باشید به احتمال زیاد مطلب دیروز کاملا یادآور خاطرات شما بوده است. توجه داشته باشید که هم روند‌های شبه‌هرمی و هم روند‌های بازاریابی شبکه‌ای استاندارد در سراسر جهان تشابهاتی بسیار زیاد دارند. از این رو تجربه دیگر کشور‌ها می‌تواند بسیار به ما کمک کند. در مطلب دیروز خواندیم که دقیقا از لحظه دعوت تا بعد از پرزنت در دفتر آن شرکت هرمی برای رابرت چه اتفاقی افتاد که او با علم به هرمی بودن روند آن شرکت مجاب به عضویت در آن تیم شد.
حال بگذارید بیشتر با تیم فالوئر‌ها و حربه‌های آنها آشنا شویم: فالوئر مهره‌ای کلیدی است که آموزش‌هایی بابت برانگیختن هرچه بیشتر احساسات و هیجان افراد می‌بیند و بارها آن را در جمع‌ها تمرین می‌کند، تفاوت فالوئر با پرزنتور این است که پرزنتور معمولا شخصیتی بسیار با پرستیژ و فاخر از خود جلوه می‌دهد و به نوعی نماد شرکت محسوب می‌شود در صورتی‌که فالوئر بیش‌ازپیش سعی در آن دارد که خود را شبیه مخاطب خود نشان دهد و کاری کند که مخاطب احساس نزدیکی بیشتری به او کند و فردی چون خودش را در مقابلش ببیند. معمولا فالوئر‌ها اساتید بازی با احساسات هستند، آنها گاها مشکلات زندگی فرد را در نظرش می‌آورند و او را از اوضاع نابسامانش بیشتر آگاه می‌کنند و حتی گاها بی‌پروا به او توهین می‌کنند. سپس با روش‌هایی شبیه به روش‌های سخنوری جردن بلفورت تنها راه نجات را عضویت در طرح معرفی می‌کنند وخود را دلسوزانی نشان می‌دهند که در پی آبادکردن زندگی او هستند.

  • محمد

این مطلب از «سایت خبری-تحلیلی کسب و کار» اخد شده است.

 

حمید فرضی، کارشناس تجارت‌الکترونیک و بازار یابی شبکه ای


در بازاریابی شبکه‌ای استاندارد، آموزش نحوه معارفه بیزینس جزو آموزش‌های مقدماتی است و افراد از همان ابتدا آموزش می‌بینند که چطور کسب وکار خود را شرح دهند، به‌دلیل منطقی بودن همه‌چیز از هرکسی می‌توان دعوت به‌عمل آورد و معمولا جلسه مشاوره گپی دوستانه و دو نفری است که در هرکجا می‌توان حدود 30 دقیقه با تمرکز صحبت کرد. نحوه معرفی کار در بازاریابی شبکه‌ای استاندارد به‌قدری ساده و موثر است که نیازی به گذشت چندماه برای کسب مهارت در آن و استفاده از ظاهر‌سازی نیست.

اما خود قضاوت کنید اگر فهرست افراد قابل دعوت، محدود به پنج، شش نفر اصلی باشد آیا سیستم حاضر است به اعضا فرصت کسب مهارت دهد و معارفه را به خود آنها بسپارد؟ قطعا خیر. از همین نقطه عنوان جدیدی به واژگان نت‌ورک مارکتینگ اضافه شد، «سطح پرزنتور» به این معنی که هیچ‌کس حق ندارد خودش طرح را برای کسی تشریح کند، طرح باید صرفا توسط افرادی به‌نام پرزنتور یا اصطلاحا مشاور به افراد توضیح داده شود، پرزنتور فردی است که دارای تعداد قابل‌توجهی زیرمجموعه است و آموزش‌های به اصطلاح پرزنتوری دیده است. تحریف بعدی در سیستم‌های هرمی همین‌جا شکل گرفت، در بازاریابی شبکه‌ای سالم معارفه کار صرفا ارائه اطلاعاتی قابل ارزیابی و حقیقی از تجارت است، اما به پرزنتور‌های رویه‌های هرمی بیشتر آموزش داده می‌شود چطور مابین انتقال اطلاعات احساسات مخاطب خود را برانگیزد و او را هیجان‌زده کند. حتی اغلب افراد نمی‌دانند که در روند‌های هرمی معمولا مشاوران قبل از رفتن به جلسه مشاوره آمار دقیقی از اخلاقیات، سطح درآمد، علایق، شغل، زمان آزاد و... را از معرف درباره آنها دریافت می‌کنند تا با تکیه بر علایق او احساساتش را بیشتر بر انگیزند.

  • محمد

این مطلب از «سایت خبری-تحلیلی کسب و کار» اخد شده است.

 

حمید فرضی، کارشناس تجارت‌الکترونیک و بازار یابی شبکه ای


در شماره قبل دلیل شبه هرمی کار کردن برخی راهبران ارشد کمپانی‌ها را بررسی کردیم، همچنین اشاره شد که تقریبا در تمام کشور‌هایی که بازاریابی شبکه‌ای در آن قانونمند شد، در ابتدای کار چالش‌هایی به وجود آمد و تیم‌ها سمت و سوی شبه هرمی پیدا کردند. در ایران نیز همین اتفاق افتاده است. سپس برای پی بردن به شباهت‌های آشکار روند‌های هرمی در سراسر جهان مثالی از آمریکا را مطرح کردیم.
در این مثال فردی به نام توماس دوست خود رابرت را به یک شرکت هرمی دعوت می‌کند و رابرت حتی با علم به هرمی بودن شرکت، مجاب به قرض کردن پول و عضویت در آن طرح هرمی می‌شود. مسلما هر عقل سالمی با درک این شرایط، تن به چنین ریسک و اشتباه بزرگی نمی‌دهد، پس باید راهکاری اتخاذ کرد که عقل و منطق افراد را خاموش کند و چه چیز قوی‌تر از دو ابزار هیجان و احساسات؟
نخستین محرک احساسات، اعتبار و علاقه معرف نزد فرد است: در بازاریابی شبکه‌ای استاندارد به علت وجود پاسخ‌هایی منطقی برای سوالاتی در زمینه اعتبار کمپانی، توجیه اقتصادی کار، طرح درآمدزایی و محصولات و... اعضا می‌توانند از هر کسی که می‌شناسند برای پیوستن به تیم‌شان دعوت به عمل آورند و در این میان میزان علاقه و اعتبار آنها نزد مخاطب‌شان اهمیت زیادی ندارد. اما در شرکت‌های هرمی به‌دلیل عدم وجود پاسخی منطقی به موارد فوق، عضو‌گیری نیازمند برانگیختن احساسات و هیجان افراد است، در روند‌های هرمی تلاش می‌شود با بررسی سطح اعتبار و محبت افراد به معرف، فهرستی از هدف‌های اصلی مشخص شوند.

  • محمد

این مطلب از «سایت خبری-تحلیلی کسب و کار» اخد شده است.

 

حمید فرضی، کارشناس تجارت‌الکترونیک و بازار یابی شبکه ای


در مطلب روز گذشته دیدیم که صرفا مجوزدار بودن یک شرکت دلیلی بر صحیح بودن روند تیم‌های آن شرکت نیست، کاملا امکان دارد تیم‌های شرکت‌های قانونی انحراف پیدا کرده و روندی شبه هرمی را اجرا کنند. همچنین بخشی از مزایای بازاریابی شبکه‌ای استاندارد را تشریح کردیم و سوالی کلیدی مطرح شد:

 اگر چنین است و روند استاندارد از همه جهات بهتر، تکثیرپذیر‌تر و پر سود‌تر از روند‌های شبه هرمی است، پس چرا برخی از راهبران ارشد شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای مجاز ایران و برخی دیگر کشور‌ها به‌جای سیستم شبه هرمی و دور زدن پیاپی قوانین و آیین‌نامه‌ها، روند استاندارد را اجرا نمی‌کنند؟

  • محمد

این مطلب از «سایت خبری-تحلیلی کسب و کار» اخد شده است.

 

حمید فرضی، کارشناس تجارت‌الکترونیک و بازار یابی شبکه ای


روزی روزگاری در قرن هجده میلادی (چیزی در حدود صد و چهل سال پیش) چند شریک روس تصمیم گرفتند تا دوچرخه‌های تولیدی خود را با روش جدیدی به‌فروش برسانند، به این شکل که هر فرد می‌توانست به‌جای پرداخت 50روبل بابت خرید دوچرخه، با پرداخت10 روبل و معرفی 4 خریدار دیگر صاحب دوچرخه شود. شاید این شرکا نمی‌دانستند تنها حدود چهل سال بعد جناب آقای چارلز پونزی با این ایده پایه‌گذار نخستین سیستم سرمایه‌گذاری هرمی می‌شود و بیست سال بعد از آن نخستین شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای سالم در میان انبوهی از شرکت‌های هرمی غیرمجاز پا به عرصه تجارت‌های قانونی می‌گذارند. بگذارید ابتدا تعریفی علمی از بازاریابی شبکه‌ای و سیستم‌های هرمی ارائه دهیم:

  • محمد

* این مطلب از «سایت خبری-تحلیلی کسب و کار» اخد شده است.

 

حمید فرضی، کارشناس تجارت‌الکترونیک و بازار یابی شبکه ای

 

 

در معبدی گربه‌ای وجود داشت که هنگام مراقبه راهب‌ها مزاحم تمرکز آنها می‌شد. بنابراین استاد بزرگ دستور داد در زمان مراقبه‌ها، یک نفر گربه را گرفته و در انتهای باغ به درختی ببندد. سال بعد استاد بزرگ درگذشت، گربه هم مرد. شاگردان استاد، گربه‌ای گرفتند و به معبد آوردند تا هنگام مراقبه به درخت ببندند و با این کار یاد استاد را زنده نگاه دارند. این روال سال‌ها ادامه پیدا کرد و یکی‌از مراحل مراقبه در آن آیین شد. چند نسل بعد، استاد بزرگ آن معبد رساله‌ای چهارصد صفحه‌ای نوشت درباره اهمیت، فواید متافیزیک و فلسفه بستن گربه در هنگام مراقبه!
حال این شده است حکایت نحوه عملکرد برخی تیم‌های به اصطلاح بازاریاب شبکه‌ای قانونی، که این جمله ورد زبان اعضا و رهبرانشان است: «نپرس چرا، بگو چطور»!

اگر با این صنعت آشنا هستید و احساس نوستالژی نسبت به جمله قبل دارید، بگذارید چند مورد دیگر هم بیان کنم تا عیش‌مان تکمیل و لبخند بر لبان‌مان جاری شود:
«محصول بهانه است»!
 »
کار پاره‌وقته و زمانت کاملا در اختیار خودته

 »نیاز به سرمایه‌گذاری یا هزینه نداره
 »
بدون ریسک و ضرر
» 
رئیس نداری

«می‌تونید در هرجایی که دلتون می‌خواد کار کنید
 »
به کمپانی‌ات غیرت داشته باش
«توی نت‌ورک یا دانشمند می‌شی یا پول درمیاری»!
« اون کتاب رو نخون آبجکشنه

 »کمیته هنوز درک نت‌ورک رو نداره
روزی من نیز به این جملات و شعارها عقیده داشتم، نخندید، Feel Felt Found نمی‌زنم، من هم بازاریاب هرمی بودم و فکر می‌کردم به واسطه مجوز‌دار بودن کمپانی، درحال انجام بازاریابی شبکه‌ای هستم!

  • محمد

یکی از مشکلات سیستمهای شبکه ای و هرمی، خطر اشباع جامعه از بازاریاب ها میباشد.

برخی از سردمداران این عرصه، در پاسخ به اشکال «اشباع»، به افرادی که هر روز به سن قانونی(18 سالگی) میرسند، تمسک میجویند.

توضیح آنکه با وجود این که هر روزه افرادی به سن 18 سالگی میرسند، اشکال اشباع هرگز تحقق نخواهد یافت و هر روز افرادی وجود خواهند داشت که بتوانند به عضویت در شبکه انسانی چنین شرکتهائی درآیند.


در پاسخ به این سخن باید گفت: درست است که هر روزه افرادی به سن 18 سالگی میرسند، اما باید به این نکته نیز توجه داشت که قاعده این هرم انسانی نیز هر روز گسترده تر میگردد. این گسترده شدن روندی تساعدی دارد، در حالی که افرادی که به سن 18سالگی میرسند، معمولاً میانگین ثابتی دارند. پس به زودی به نقطه ای میرسیم که اگر شرکت جهت ادامه حیات خود، برای مثال به جذب روزانه 100 نفر نیاز داشته دارد، اما تعداد افرادی که روزانه به سن 18سالگی میرسند، مثلاً 50 نفر است! و این به معنای بی ثمر بودن استمساک به این نکته، جهت باسخ به اشکال «اشباع» میباشد.

حال با توجه به روند تصاعدی احتیاج به جذب نیرو در این شرکتها، به زودی آمار مثالی ما، 3 برابر میشود، زیرا آن 100 نفری که در آن روز چذب شده اند، دیر یا زود، باید خود نیز شبکه تشکیل دهند و هریک، 3 نفر دیگر را جذب کنند. اما کسانی که روزانه به سن 18سالگی میرسند، همواره همان تعداد 50 نفری که بطور مثالی ذکر شد، باقی میماند! به عبارت دیگر، تعداد ثابت 18ساله هایی که هر روز اضافه میشوند نیز اشباع میگردد؛ زیرا افزایش روزانه این تعداد ثابت میباشد، ولی روند افزایش تعداد افرادی که شرکت بطور روزانه جهت جذب در شبکه انسانی خود لازم دارد، نه تنها افزایشی است، بلکه افزایش آن روندی تصاعدی دارد!

این مطلب ساده نشان میدهد که چگونه لیدرهای این شرکتها، جهت منافع شخصی خویش، به هر دست آویزی چنگ میزنند و چگونه حق را با باطل میپوشانند و افراد را فریب میدهند! و این گوشه ای از قال و مقال این عرصه میباشد.

  • محمد

ابتدا باید خاطرنشان کنم که بازاریابی شبکه ای، اساساً ارتباط خاصی با تجارت الکترونیک ندارد و این نباید ذهن ما را فریب دهد که «گسترش شبکه جهانی اینترنت و پیشرفت تکنولوژی، موجب پیدایش شکل جدیدی از تجارت میشود که نپرداختن به آن، به منزله عقب ماندگی کشور از سیستمهای اقتصادی امروز جهان است». این عبارت تنها در صورتی صحیح است که بازاریابی شبکه ای بطور خاص(یعنی به نحو تلازم حقیقی)، ارتباطی با اینترنت یا تجارت الکترونیک داشته باشد؛ در حالی که چنین نیست. یعنی شما میتوانید یک شبکه انسانی از بازاریابان داشته باشید، و فرایند خرید و فروش را با نامه، حضوری، تلفنی، یا اینترنتی انجام دهید. پس این دو موضوع ارتباط خاصی با یکدیگر ندارند. بازرایابی شبکه ای، چیزیست که با پیشرفت و توسعه ارتباطی ندارد. این شکل از تجارت در هر جامعه ای و در هر برهه ار تاریخ قابل تحقق بوده و میباشد!

نکته دیگر آنکه سیستم سود رسانی، باید دارای یک تناسب منطقی باشند! ما به دو شکل میتوانیم به پدیده پورسانت نگاه کنیم: 1. این که کسی که صاحب شرکت است، در مقابل فعالیت شما در جذب نیرو به این شرکت، به شما مقداری پورسانت بدهد. 2. این که کلاهبرداران فعال در شرکتهای هرمی به فکر ایجاد نحوه ای تغییر در فعالیت هرمی خود بیافتند و سیستمی طراحی کنند تا بتوانند خود را زیر پوشش یک سیستم پورسانتی پنهان کنند تا بتوانند مجوز قانونی دریافت نمایند!   این که چگونه میتوان این دو رویکرد را از یکدیگر تشخیص داد، اولاً نیاز به شناخت افراد بالا دست در این شرکتها و سوابق فعالیتهای آنان در شرکتهای هرمی دارد. و ثانیاً باید به دنبال آن تناسب منطقی در این سیستم بازاریابی و اعطای پورسانت بود. من میخواههم تمرکز بحث را اکنون به این مورد اخیر معطوف کنم:
پورسانت معمولاً درصد ناچیزی از درآمد شما میباشد. پاداش و پورسانت در عرف تجاری و اقتصادی نمیتواند مثلاً برابر میزان فعالیت شما باشد. برای مثال شما به عنوان بازاریاب در یک شرکت معمولی، در صورتی که با فروش 2 میلیون تومان جنس(با این فرض که 2 برابر دیگر بازاریابان فروخته باشید)، مبلغی را به عنوان پورسانت دریافت خواهید کرد که درصدی از همین مبلغ را دریافت میکنید(برای مثال 20%). این یک تناسب منطقی برای ترغیب شما و سایر بازاریابان این شرکت است. اما اگر این پورسانت برای مثال برابر فروش شما باشد، یعنی 2 میلیون تومان، یا چند برابر آن باشد، یعنی مثلاً در برابر 2 میلیون تومان فروش شما، 6 میلیون تومان پورسانت به شما دهد، دیگر هیچ تناسب منطقی در میان نخواهد بود و آنگاه است که شما باید به صحت و سقم فعلیتی که انجام میدهید شک کنید!
این درست است که در شرکتهای بازاریابی به اصطلاح قانونی، به ظاهر کسی از نظر مالی ضرر نمیکند، و پورسانت شرکت به افراد از محل حذف واسطه ها حاصل میشود، اما باید دقت کرد که این سیستم پورسانت دهی، فاقد یک تناسب منطقی با میزان فروش شما میباشد!
این عدم تناسب حاکی از آن است که شما باید در صحت و سقم عملکرد این شرکتها شک کنید!
پورسانت در واقع ارتباط چندانی با میزان فروش شما ندارد؛ بلکه با تعداد افرادی که شما وارد این شبکه کرده اید، تعادل بین شاخه های شما و میزان فروش آنان دارد. پس این پورسانت بازاریابی نیست، بلکه پورسانت شبکه سازی است! ضمن اینکه باید آن را دستمزد شبکه سازی دانست. یعنی در یک نگاه دقیق، شرکت در قبال یک بازاریاب خوب بودن به شما پورسانت نمیدهد، بلکه این مبلغ در قبال ساختن شبکه و آموزش آن است.
اکنون این نکته کلیدی را بیشتر مورد مداقّه قرار میدهم:
اگر این پورسانت شرکت چیزی است که به عنوان ترغیب شما به شما اعطا میکند، آنگاه زحمات شما در قبال آموزش افراد، بی ثمر خواهد بود و شرکت این کار و عمل شما را نادیده میگیرد و دستمزد آن را به شما اعطا نمیکند! این اکل مال بالباطل از طرف شرکت است. چون شرکت جهت ادامه حیات خویش، به این فعالیت شما نیاز دارد، اما در قبال عمل شما، پولی به شما دریافت نمیکند. این از نظر شرعی اشکال دارد.
و اگر این پورسانت در قبال شبکه سازی و آموزش شماست، و در واقع دستمزد است، نه پورسانت، در این صورت باید در قبال تعداد افراد، سطح آموزش و یا ساعات کاری شما باشد. اما شرکت با چنین محاسباتی به شما دستمزد نمیدهد. در واقع دستمزد شما منوط به شرایط دیگری است که ممکن است تحقق نیابد(و البته در بیشتر موارد تحقق نمیبابد) و دوباره شرکت حق شما را خورده است(اکل مال بالباطل) و این نیز از نظر شرعی یک معامله حرام است! چون ثمن و مثمن در آن  دقیقاً معلوم نیست و بع عبارت دیگر مجهول است و معامله غرری میباشد و معامله غرری از معاملات باطل در فقه اسلامی است و در آمد حاصل از آن حرام میباشد!(این از مسلمات فقهی ماست).
این به مثابه آن است که فردی بگوید اگر این دیوار را تا ارتفاع 2 متر بچینی، من دستمزدت را به تو میدهم، ولی اگر هرمقدار کمتر از این باشد، به تو دستمزدی تعلق نخواهد گرفت. این در حالی است که شما مثلاً 1.8 متر از دیوار را چیده اید ولی هیچ چیز به شما عائد نخواهد شد. در دین اسلام، کار و عمل مسلمان دارای حرمت و احترام میباشد و چنین معامله ای از نظر اسلام صحیح نمیباشد.
از نقطه نظر دیگر باید گفت: شرکتهای بازاریابی شبکه ای سالم(در صورتی که اساساً تحقق یابد) تاکید خود را بر فروش کالا قرار میدهند، اما شرکتهای بازاریابی شبکه ای فعلی، هرچند در ظاهر خود را طرفدار فروش قرار میدهند، ولی با تعیین پورسانتهای کلان برای شبکه سازی و... در واقع باز هم به نحو غیر محسوسی بر ساختن شبکه تاکید دارند.
حقیقت امر به دور از هرگونه تبلیغ و عملیات روانی آن است که هریک از افرادی که به این شبکه وارد میشوند، اساساً به امید رسیدن به پورسانتهای آنچنانی در این راه قدم میزنند. حال اگر هریک حتی یک خرید هم داشته باشند، باز هم کسانی که در راس شرکت قرار دارند و شرایط دریافت پورسانت را حائز شده اند، به سود خود میرسند! در واقع آمد و شد افراد زیر دست و ریزشها و رویشهای مستمری که در سطوح پایین این هرم انسانی تحقق میابد، موجب سود و دریافت پورسانت رده های بالا میگردد و آنان از این جهت به این افراد، که اکثراً مدت کمی در این راه دوام می آورند، نیاز دارند. اگر این افراد نباشند، شرکت فروش چندانی نخواهد داشت و درآمدی برای شرکت حاصل نمیگردد تا پوسانت دهی کند.

* این تحلیلی است که به ذهن بنده میرسد.
  • محمد
سوال: نظر حضرتعالی در مورد فعالیت های اقتصادی به صورت بازار یابی شبکه ای که تحت عناوین جدید و با تغییراتی در روش اجرا، رایج گردیده و بعضا مدعی اخذ مجوزهای قانونی هستند، چیست؟
 
پاسخ: تنها در صورتی که بازاریابی به صورت شبکه ای و زیر مجموعه ای نباشد و سود حاصله فقط به بازاریاب اول تعلق گیرد اشکالی ندارد و غیر آن اشکال دارد. البته ممکن است در طرح های جدید، بعضی از اشکالات این کار برطرف شده باشد ولی هنوز اشکال اصلی که استفاده بازاریاب های بالواسطه می باشد و نوعی «اکل مال به باطل» است وجود دارد.
  • محمد

این مجلد با تحلیلی دقیق بر روی پدیده بازاریابی شبکه ای و دسیسه های هرمی منشعب از آن، توسط کارشناسان وزارت اطلاعات نگاشته شده است.


دریافت فایل در قالب PDF از همین وبلاگ
حجم: 902 کیلوبایت


دریافت فایل در قالب docx از سایت وزارت اطلاعات

حجم: 7/17 مگابایت

  • محمد

هوشمند امینی


مدت هاست سیستم هایی با استفاده از بازاریابی شبکه ای وارد ایران می شوند و با جذب مردم به بهانه سود سرشار چرخه اقتصاد را با تغییر و تحول روبرو می کنند و پس از مدتی به بهانه حرام بودن این نوع فعالیت ها از ادامه کار آنها جلوگیری و یا در چند نمونه مانند پنتاگونا به دلیل استقبال مردم، سیستم ها اشباع و ادامه فعالیت عملا امکان ناپذیر می شود.
اما تنوع و فرهنگ رواج یافته استفاده از بازاریابی شبکه ای به حدی در کشورهای توسعه یافته تاثیرگذار و زیاد شده است که می توان گفت تقریبا هر چند ماه یک بار یک گروه با سیستم جدید وارد بازار کار می شود.
دلیل رواج این سیستم ها و استقبال فراوان مردم جوامع توسعه نیافته یا در حال توسعه از این نوع درآمدزایی، مشکلات اقتصادی عدیده، تورم بالا، ناامنی های اقتصادی و... است. اما باید دید سیستم هایی که با بازاریابی شبکه ای به سراغ جوامع توسعه نیافته و یا در حال توسعه می روند تا چه زمانی کارآیی لازم را دارند و آیا هیچ وقت اشباع نمی شوند؟

  • محمد

[قابل توجه کسانی که گمان میکنند، بازاریابی شبکه ای و تجارت الکترونیک، با یکدیگر ارتباط دارند!]

برای پاسخ به این سؤال ابتدا تعریفی از تجارت الکترونیکی (E-Commerce) و بازاریابی شبکه‌ای (Network Markting) ارائه می‌دهیم سپس ارتباط بین این 2 مقوله را بررسی خواهیم کرد.

  • محمد

این مقاله بسیار مفید و دقیق، به زبان انگلیسی میباشد. من اکنون فرصت ترجمه این مقاله به فارسی را ندارم. لذا از دوستانی که با زبان انگلیسی آشنائی دارند دعوت به مطالعه این مقاله میکنم. همچنین اگر کسی از دوستان زحمت ترجمه این مقاله را تقبل کند، فرصت خوبی را در اختیار فارسی زبانانی که مشتاق به دانستن درباره مشکلات شرکتهای بازاریابی چند سطحی هستند، قرار داده است.

این مقاله از این سایت اخذ شده است و من تنها چند خط از ابتدا و انتهای آن را ترجمه میکنم:


 مشکل بازاریابی شبکه ای چیست؟

این مقاله در چهار حوزه مشکلات MLM را تجزیه و تحلیل، و به طور خاص، بر مشکلاتی چون: Iاشباع بازار، II) ساختار هرمی، III) اخلاق و اخلاقیات، و IV) مسائل مربوط به ارتباطات در MLM، تمرکز می کند. بنابراین، شما می توانید به درستی "غرایز." خود را ارزیابی کنید.


[خلاصه مشکلات بازاریابی شبکه ای که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است]:

1. شرکتهای بازاریابی چندسطحی بنابر نوع طراحی که دارند، باید تعداد زیادی بازاریاب استخدام کند. در نتیجه (چون هریک از آنان نیز باید هرم انسان تشکیل دهند) باز هم بازاریاب های بیشتری باید استخدام شوند. و این روند تا بینهایت ادامه پیدا میکند (در حالی که تعداد بینهایتی از افراد در یک جامعه وجود ندارد. بعلاوه پدیده اشباع پیش می آید).

2. برای بسیاری از افراد، مهمترین جاذبه برای عضویت در بازاریابی چندسطحی، هرم انسانی است که با ظرافت پنهان شده و به بهانه ارائه خدمات یا فروش جنس، قانونی گردیده است.

3. کنار آمدن با بایسته های اخلاقی(آموزشهای این شرکتها مانند غرور، «حریص» بودن، شایعه پراکنی کردن، افترا زدن و توهین نمودن) که برای موفقیت در بسیاری از شرکتهای بازاریابی چندسطحی، لازم است، برای بسیاری از مردم سخت و دشوار است.

4. با خانواده و دوستان باید به عنوان خانواده و دوست برخورد شود، نه به عنوان کالایی برای استثمار!


متن مقاله:



What's Wrong With Multi-Level Marketing?


a.k.a. "Networking" Companies

Bad Image or Bad Reality?

"Let me tell you about an incredible ground-level business opportunity," and you are invited to a house or to lunch for "a discussion." Funny enough, you feel sick in your gut that there is some hidden agenda or deception. "Probably a multi-level marketing (MLM) organization," you think. Suppose it is? Should you trust your instincts? Is there anything wrong with MLM?

This article will analyze four problem areas with MLM. Specifically, it will focus on problems of I) Market SaturationII) Pyramid StructureIII) Morality and Ethics, and IV) Relationship Issues associated with MLMs. Thus, you can properly assess your "instincts.

  • محمد

شرکتهای موسوم به هرمی، مشکلات متعددی داشته اند. برای نمونه خروج ارز از کشور، از دست رفتن سرمایه پایین ترین طبقه هرم، آموزش های نادرست، فساد اخلاقی و... بخشی از مشکلات چنین شرکتهایی بوده است. در آنچه که امروزه با بازاریابی شبکه ای مشهور است، برخی از این مشکلات حلّ شده است. برای مثال شما سرمایه گذاری نمیکنید، هیچ ارزی از کشور خازج نمی شود و... . اما برخی از مشکلات اساسی شرکتهای هرمی، در بازاریابی شبکه ای همچنان باقی است. مثلاً مشکل درآمد حاصل از افزایش واسطه ها(که آیت الله مکارم شیرازی در فتوای جدید خود در سال 93 صریحاً به آن اشاره کرده اند) در بازاریابی شبکه ای همچنان باقی است. آموزشهای مبتنی بر عرفانهای کاذب جهت جذب و حفظ اعضا(آموزشهایی از قبیل قانون جذب، پارادایم شیفت و...) یکی دیگر از مشکلاتی است که برای ما مسلمانان انحطاط اعتقادی و اخلاقی ایجاد خواهد کرد، میباشد.

نکته دیگری که معمولا از دید افراد پنهان باقی میماند، تغییر نوع سرمایه گذاری در این شرکتهاست. توضیح آنکه افرادی که به تازگی به عضویت در این شرکتها در میآیند، باید با تشکیل شبکه و خرید جنس، خود را به آن سود کلانی که وعده داده شده است برسانند. این فرایندی است که وقت و تلاش زیادی را بخ خود اختصا خواهد داد. بعلاوه شما گاهی باید چیزی را خریداری کنید که حقیقتاً نیازی به آن ندارید و فقط برای ثبت «فروش» آن را خریداری میکنید. پس هرچند شما سرمایه نقدی در این شرکتها نمیگذارید، عمل و وقت زیادی که شما در این شرکتها هزینه میکنید، آن سرمایه ایست که سود بالادستی های شرکت به آن وابسته است! آنها به اسم پورسانت و پاداش، از سرمایه عملی شما بهره میبرند، درحالی که شما از زحمت خود -تازمانی که به قله هرم نزدیک نشده اید- بهره نخواهید برد. و حتی بهره ای که آن زمان نصیب شما میگردد، حاصل زحمت تازه واردها خواهد بود. حال اگر شما قبل از رسیدن به آن سطح، به هر دلیل از شرکت انصراف دهید، سرمایه عملی و وقت شما به هدر رفته است و ضرر کرده اید. و اگر به قله هم برسید، درآمد شما حاصل از سرمایه گذاری عملی دیگران خواهد بود!

 

این مطالب ما را به این نتیجه میرساند که بازاریابی شبکه ای درواقع نقاب جدیدی است بر همان سیستم هرمی. و این در شرکتهای هرمی اساساً یک روش و متود است که به محض شناخته شدن توسط نهادها و افراد جامعه، خود را به شکلی تغییر دهند که لااقل تا مدتی برای نهادها و افراد، قابل شناسائی نباشند.

برای مثال، این شرکتها با اندک تغییری خود را چیزی غیر از شرکتهای هرمی معرفی میکنند، در حالی که اساس و ریشه آنها و روش کارشان دقیقاً عین شرکتهای هرمی میباشد. و جالب آن است که لیدرهای بزرگ شرکتهای هرمی سابق، اکنون لیدرهای بزرگ شرکتهای بازاریابی شبکه ای میباشند!

نکته دیگر، قید «شبکه ای» میباشد. در وهله اول و در معرفی این شرکتها، به شما فهمانده میشود که با توجه به پیشرفت تکنولوژی ما نیاز داریم که در عرصه شبکه جهانی اینترنت بازاریابی کنیم. این یعنی «شبکه ای»=«اینترنتی». اما به زودی سخن از شبکه انسانی(که نام دیگر هرم انسانی است) به میان می آید. و شما در عمل مشاهده میکنید که بازاریابی شما تقریباً هیچ ارتباطی به شبکه اینترنت ندارد. شما تنها خرید خود را از طریق اینترنت ثبت میکنید؛ که البته این کار میتواند توسط تلفن یا هرچیز دیگر نیز صورت گیرد. اما این که شما در عرصه اینترنت بازاریابی کنید، در این شرکتها کاملاً بی معناست و تقریباً به هیچ عنوان نمیتوان آنها را تجارت الکترونیک به حساب آورد. و این نشان میدهد که «بازاریابی شبکه ای» تنها یک تغییر نام و تعویض نقاب است. باز هم «شبکه» به معنای «هرم» است.

 

  • محمد

* برگرفته از انوار وب


از 8 سال پیش پدیده‌ا‍ی تحت عنوان شبکه های هرمی با نام های گلد کوئیست، نت کوئیست، گلد ماین، هفت الماس در قالب Marketing Network به جامعه ی ما هجوم آوردند و فعا لیت های فراگیر خود را در سطوح مختلف بالاخص کم درآمد اجتماعی اغاز نموده و بسیاری از اقشار کشور را تحت پوشش و جذب خود قرار داده است. لذا بر آن شدم از باب روشنگری و بیان دیدگاه فقهی بر اساس جزوات منتشره این شبکه ها مطالبی را عنوان نمایم تا حقیقت این نوع به اصطلاح بازار یابی شبکه‌ای بر همگان آشکار و ناآگاهانه به نام حلال آنچه را که حرام است مرتکب نشوند.

  • محمد

* این مطلب از تفسیرگر اخذ شده است


چند روزی است که بخاطر حضور (از سر غفلت) دو تن از نزدیکان در شرکت های هرمی درگیر این موضوع بودم. که بسیار هم وقت مرا گرفت و هم دغدغه ذهنی برای من ایجاد کرد. اگر بخواهم از مضرات این شرکت ها بگویم (از خروج سرمایه از کشور، از اتلاف وقت چندین ماهه، از ناراحتی و بدبینی خانواده ها، از عدم پرداخت بدهی ها در موعد مقرر، از امیدهای واهی برتی یک شبه پولدار شدن، از سراب خوشبختی بعد از شش ماه الی یک سال، از...)، مثنوی هفتاد من خواهد شد. لذا بسیار کوتاه و مختصر به دو نکته اشاره حواهم کرد. گرچه که دوستان خود بهتر از بنده از کارکزد این شرکت ها آشنا هستند اما شاید این نکته ها از دید بسیاری افراد پنهان بماند:

  • محمد

انسان موجودی است زنده و در حال رشد و مایل به تکامل و به تبع آن جامعه نیز زنده است و در حال تغییر و دگرگونی، بنابراین افراد در جامعه خواستار تغییر موقعیت اجتماعی خود چه از نظر اقتصادی و چه ازنظر نقش و جایگاه اجتماعی می باشندکه این دو امروزه به شدت از یکدیگر تأثیر می پذیرند.

  • محمد

مجله:شمیم معرفت-تابستان، 1389
نویسنده : طباطبایی، سیدمصطفی ، صفحه 126

اشاره:

متاسفانه فعالیت شرکت های هرمی با وجود ممنوعیت قانونی و روشنگری های مختلف از طریق رسانه ها به ویژه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، هنوز ادامه دارد. و با تاسفِ بیشتر، عده ای از مؤمنین نیز جذب این شرکت ها گردیده اند و آن را جایز می دانند.

یکی از معدود کتب منتشر شده (یا شاید تنها کتاب) در خصوص فعالیت های شرکت های هرمی، کتاب «تاجران کلاهبردار است» که نویسنده در آن به بررسی علمی و دقیق فعالیت های این شرکت ها پرداخته است. یکی از مباحث مطروحه در این کتاب بحث بررسی مبانی فقهی این گونه فعالیت ها است.

ما به فراخور وضعیت مجله از نویسنده این کتاب خواستیم تا خلاصه ای از بحث «ابعاد فقهی فعالیت های هرمی» را که در این کتاب آمده است جهت انتشار در نشریه در اختیار ما قرار دهد.

که ضمن تشکر از ایشان این مبحث در ادامه آمده است.

  • محمد

* این مطلب از پایگاه اداره مشاوره و پاسخ نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری نقل شده است.


ممنوع بودن فعالیت های شرکت هرمی مانند گلدکویست، آلماس و... به دلیل این است که این کار ازنظرمراجع عظام تقلید فریب دادن مردم و کلاهبرداری محسوب می شود و بخت آزمایی نام می گیرد. آیت الله العظمی مکارم شیرازی : در پی سؤال عده کثیری از مقلدین معظم له راجع به حکم شرعی فعالیت شرکتهای گلد کوئیست ، گلد ماین ، الماس ، بیزینس ، کارگشا و غیره و هم چنین طرح شایعاتی راجع به حلیت فعالیت این شرکت ها از سوی برخی از افراد، ایشان طی فتوایی حکم به حرام بودن فعالیت کلیه شرکت هایی که به طورزنجیره ای بازاریابی می کنند دادند وعلت آن را نیز ذکر فرمودند.

  • محمد