بازاریابی شبکه ای استاندارد - بخش ششم
* این مطلب از «سایت خبری-تحلیلی کسب و کار» اخد شده است.
حمید فرضی، کارشناس تجارتالکترونیک و بازار یابی شبکه ای
اگر
شما تاکنون به یکی از تیمهای هرمی یا شبههرمی دعوت شده باشید به احتمال زیاد
مطلب دیروز کاملا یادآور خاطرات شما بوده است. توجه داشته باشید که هم روندهای
شبههرمی و هم روندهای بازاریابی شبکهای استاندارد در سراسر جهان تشابهاتی بسیار
زیاد دارند. از این رو تجربه دیگر کشورها میتواند بسیار به ما کمک کند. در مطلب
دیروز خواندیم که دقیقا از لحظه دعوت تا بعد از پرزنت در دفتر آن شرکت هرمی برای
رابرت چه اتفاقی افتاد که او با علم به هرمی بودن روند آن شرکت مجاب به عضویت در
آن تیم شد.
حال بگذارید بیشتر با تیم فالوئرها و حربههای آنها
آشنا شویم: فالوئر مهرهای کلیدی است که آموزشهایی بابت برانگیختن هرچه بیشتر
احساسات و هیجان افراد میبیند و بارها آن را در جمعها تمرین میکند، تفاوت
فالوئر با پرزنتور این است که پرزنتور معمولا شخصیتی بسیار با پرستیژ و فاخر از
خود جلوه میدهد و به نوعی نماد شرکت محسوب میشود در صورتیکه فالوئر بیشازپیش
سعی در آن دارد که خود را شبیه مخاطب خود نشان دهد و کاری کند که مخاطب احساس
نزدیکی بیشتری به او کند و فردی چون خودش را در مقابلش ببیند. معمولا فالوئرها
اساتید بازی با احساسات هستند، آنها گاها مشکلات زندگی فرد را در نظرش میآورند و
او را از اوضاع نابسامانش بیشتر آگاه میکنند و حتی گاها بیپروا به او توهین میکنند.
سپس با روشهایی شبیه به روشهای سخنوری جردن بلفورت تنها راه نجات را عضویت در
طرح معرفی میکنند وخود را دلسوزانی نشان میدهند که در پی آبادکردن زندگی او
هستند.
تحریف دیگری که در روندهای هرمی ایجاد کردهاند را
میتوان به وضوح در اینجا دید. در بازاریابی شبکهای استاندارد، فالو (Follow) متشکل
است از پیگیری نتیجه بررسیها و تصمیم فرد دعوت شده، بههمراه آگاهیبخشی که بدون
تمرکز بر ایجاد هیجان کاذب در افراد به اطلاعرسانی و روشنگری میپردازد. حال آنکه
در روندهای هرمی رشد و توسعه تیمها اکثرا به قدرت حنجره و توان عربدهکشی فالوئرهایش
بر میگردد. همین امر متاسفانه باعث ترویج هرچه بیشتر لمپنیسم در تیمهای هرمی و
شبه هرمی میشود.
لازم بهذکر است تقریبا قریب بهاتفاق اعضای سازمانهای
هرمی و شبههرمی بر این باورند که اعمال آنها نتیجهای مثبت خواهد داد و به طرف
مقابلشان لطف میکنند و حقیقتا نیتشان کمک کردن است، مانند دورانی که الکترو شوک
و شوک انسولین برای درمان برخی بیماریهای روانی استفاده میشد، پزشکان در آن
دوران با عقیدهای قلبی برای کمک به بیمار، صدماتی جبرانناپذیر به او میزدند و
این صرفا بهدلیل شناخت کم آنها از راهکارها و پیامدها بود.
با خلق و ابداع سطح پرزنتور و تیم فالوئرها توسط
سیستمهای هرمی و زیاد شدن افراد مورد نیاز برای برگزاری یک جلسه معارفه، امکان
انتخاب محل برگزاری جلسه توسط معرف منحل و تیمها مجبور به یکجانشینی و ایجاد محلهایی
تحت عنوان دفاتر (آفیسها) یا خانههای تیمی و حتی پاتوقهایی مانند پارکها شدند.
فجایع بعد از ابداع دفاتر را فردا برای شما بازگو
خواهم کرد.
hamid.farzi@ gmail.com