بازاریابی شبکه ای

پایگاه جامع نقد و بررسی شرکتهای بازاریابی شبکه ای

بازاریابی شبکه ای

پایگاه جامع نقد و بررسی شرکتهای بازاریابی شبکه ای

بازاریابی شبکه ای

بسم الله الرحمن الرحیم
شرکتهای بازاریابی شبکه ای، دارای ابعاد مختلفی میباشند که باید با رویکردی سیستمی مورد بررسی قرار گیرند. از جمله این ابعاد میتوان به مواردی چون ابعاد فقهی، قانونی، روانشناختی، اجتماعی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی، اعتقادی و... اشاره کرد.
بی شک، بررسی بازاریابی شبکه ای بدون لحاظ ابعاد مختلف آن، عقیم و ناکارآمد خواهد بود.
این پایگاه در صدد بررسی ابعاد این مسئله با رویکرد انتقادی میباشد.

لینک کانال تلگرام:
t.me/onnetworkers

onnetworkers@

۹۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شزکت هرمی با سرپوش بازاریابی شبکه ای» ثبت شده است

* ارسالی توسط یکی از مخاطبین سایت.

چند چراغ‌قرمز که من در شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای دیدم:

 1. شما مشتری شرکت هستید نه بازاریاب
شرکت‌های معمولی حتی اگر یک کارمند اضافه استخدام کنند به ‌اندازه حقوق آن کارمند متضرر خواهند شد ولی اگر یک شرکت بازاریابی شبکه‌ای نتواند "بازاریاب" جدید بیابد ورشکسته خواهد شد. این به این دلیل است که شما مشتری و منبع درآمد شرکت هستید نه کارمند شرکت و شرکت از ضرری که درنتیجه خرید کالاهای آن خواهید کرد، سود می‌برد.

2. فضای شرکت‌های شبکه‌ای مشابه فضای یک فرقه است
در شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای به بازاریابان (بخوانید مشتریان) گفته می‌شود درآمد شبکه منطقی نیست و به شیوه‌های گوناگون منطق و اندیشه انتقادی مشتریان تضعیف می‌شود. در این شرکت‌ها افراد رأس هرم به‌نوعی پرستیده می‌شوند و صفات فرا انسانی به آن‌ها نسبت داده می‌شود.

 3. تعداد بسیار کمی از بازاریابان (بخوانید مشتریان) شرکت درآمد ثابت دارند
همه شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای متشکل از لشکری بازنده و تعداد معدود افراد با درآمد کافی هستند. آموزش‌دهندگان شرکت درآمد این افراد را به نحوی اغراق‌آمیز برجسته می‌کنند ولی چیزی از اکثریت متضرر نمی‌گویند.

 4. شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای طرح اقتصادی خود را «کامل» و در صورت شکست، فرد را متهم می‌کنند
در شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای طرح اقتصادی کامل جلوه داده می‌شود و به بازاریابان گفته می‌شود تنها دلیل شکست در شبکه تلاش نکردن است. این ترفندی است که برای فرافکنی، رفع مسئولیت و القای عذاب وجدان به فرد در صورت شکست استفاده می‌شود. با این حال، مسئله این شرکت‌ها در طرح اقتصادی آن‌ها است که طراحی‌شده است تا عده‌ای معدود از زیان عده‌ای کثیر سود ببرند.

5. سو استفاده از روابط عاطفی
شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای از روابط عاطفی افراد برای منفعت خود سوءاستفاده می‌کنند. از بازاریابان جدید خواسته می‌شود تا به نزدیک‌ترین افراد زندگی خود بیاندیشند و مشتریان و شاخه‌های خود را از میان آن‌ها انتخاب کنند. این منجر به انتقال حس نارضایتی از کالا به رابطه عاطفی و فاصله گرفتن خانواده و دوستان از بازاریاب می‌شود (که به عنوان یک فروشنده نگریسته می‌شود) که خود منجر به فرورفتن بیشتر بازاریاب در دام بازاریابی شبکه‌ای می‌گردد.

 6. فروش تلقینی
معمولاً فرد زمانی اقدام به خرید کالا می‌کند که شخصاً به آن احساس نیاز کند. در این هنگام او به ارائه‌دهنده کالا مراجعه کرده و کالا را خریداری می‌کند. اما در بازاریابی شبکه‌ای کالا از راه تلقین نیاز و یا حتی تحقیر مشتری با برجسته کردن کاستی‌های او فروخته می‌شود. این مسئله ریشه در ماهیت فروش مستقیم  و انبار شدن کالا نزد بازاریاب دارد.

7. درآمد خالص منفی
برخی از بازاریابان شرکت‌های شبکه‌ای می‌اندیشند از این راه درآمدی داشته‌اند چون درآمد ناخالص خود را می‌بینند و فراموش می‌کنند درآمد خالص آن‌ها پس از کسر همه هزینه‌ها از درآمد ناخالص محاسبه می‌شود. شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای کالا را با تخفیفی اندک به بازاریابان جدید می‌فروشند و برخی بازاریابان هم فراموش می‌کنند برای محاسبه درآمد خالص خود باید هزینه زمان، کرایه، حمل، انبارداری و... را از سود ناخالص خود کسر کنند. اگر منظور از درآمد درآمد خالص باشد، درآمد خالص بسیاری از بازاریابان منفی است که به معنی متضرر شدن اکثر بازاریابان است.

8. کالا پوششی برای ساختار هرمی شرکت است
بسیاری از بازاریابان شرکت‌های شبکه‌ای اقرار می‌کنند که علاقه‌ای به فروش ندارند و امیدوارند روزی بتوانند از شاخه‌ها (افرادی که جذب می‌کنند) درآمد کسب کنند. ازآنجاکه افراد جدید نیز به این امید به بازاریابی شبکه‌ای کشیده می‌شوند (یعنی به امید سود از زیان دیگران) کالا تنها یک پوشش برای پنهان کردن ساختار هرمی شرکت است.

9. فروش اجباری
در شرکت های بازاریابی شبکه ای افراد به شیوه های مختلف مجبور به خرید کالا از شرکت می شوند. با این که خود شرکت معمولا وانمود می کند مخالف فروش اجباری است، ولی این طرح اقتصادی شرکت است که افراد را وادار به فشار به زیرشاخه ها برای خرید می کند چون هزینه پرداختی توسط فرد برای کالا میان اعضای بالاتر از او در هرم تقسیم می شود و تا خریدی انجام نشود این اتفاق نخواهد افتاد.
  • محمد
اولش از اونجا آعاز شد که کتابهایی مثل سیر تا پیاز در اختیارش گذاشتن و سی دی هایی که روشهای پولدارشدن بود
اومده بودن مقدس مابانه ش هم کرده بودن که هر چه بیشترپول در بیاری بیشتر صدقه میدی بیشتر می تونی به دیگران کمک کنی و نیکی در گردشست 
مخ بچه مو زدن بچم هم مخ بچه های مردمو می زنه دسترنج عده کثیری میره توجیب یه اقلیت ناچیزی و این ماجرا شد یه دروغ و عمیقا به یک دروغگو مبدلش کردن که حتی به من مادر به دستهای تاول زده و پینه بسته پدرش دروغ گفت دانشگاه میره سرکلاس میره امتحاناشو خوب میده پولای ما را می گرفت خرج این شرکت خیر ندیده **** *** می کرد ولی بعد در جریان قرارگرفتیم که دانشگاه را رها کرده چون غرق این کارشده بود همه وقتش پرشده بود که حتی اگه بخواست بخونه هم نمی تونست همه چیزاین شرکت با دروغ شروع میشه دروغ گفت به ما چون می خواست پول دربیاره وچون دروغ گفت عواطف انسانیشو ازدست داد وحتی تلفن های من مادر را جواب نمیده سراغ خواهر و برادر کوچکتر از خودش را نمی گیره من اجازه نمیدم یه قرون از پولشو تواین خونه سرسفره من بیاره !فقط استثماره!
هرچی پول ازاین شرکت می گیره دوباره دو برابرشو باید بابت سیمینار و تبلیغات برای عضوگیری بیشتر هزینه کنه و در واقع دوباره این پولا با سود بیشتری میره توجیب آقای **** *** ،دروغ بزرگی که حتی روابط این آدما را ناپاک می کنه و از لحاظ اخلاقی همه جوره فاسدشون می کنه چون ریشه همه بدیها دروغه و این ثابت شده و یه تجربه هست. 
دخترخانم آقا پسر باور کن لقمه حلال همون دو تومن پولی که داری که توش راستیه و صداقت ارزشش خیلی بیشتر از پوله و باید بگم این فقط یه توهمه با همین کتابا و سی دی ها شستشو مغزیش کردن خیلی هوشیار باشید!
وقتی متوجه شدم تذکر دادم بهش ولی اینقد گوششو پر کرده بودن که حتی بخاطر تذکرات ما سالی فقط یه بار یا دو بار به خونه سرمی زنه من مادر تاساعت 3شب بخاطر آرزوهایی که برای بچم داشتم گریه کردم بچه مو ازم گرفتن باباش تاصبح تو خونه قدم می زد و با خودش حرف می زد. ته این شغل این دردهایی است که من مادر و پدرش باهاش درگیریم و چشیدیم اگه نبود شستشو مغزی این آقایون، بچم یه رشته بسیار عالی بود آینده خوبی داشت شغل خوب با درآمد خوبی می تونست  داشته باشه تو این چند ترم هیچی واسش کم نذاشتیم هر چقد می خواست همه امکانات ماشین دست دوم خریدیم گذاشتیم زیر پاش تا نخواد پیاده بره دانشگاه ،چون دانشگاه تا محل سکونتش دور بود خونه رهن کردیم گفتیم راحت تر درس بخونه و فکرش آزاد باشه و فقط با یه نفر همخوابگاهی بود ولی ازاقبال بد ما اون **** ***ی بود و مخشو زد حالا نفس میکشه و حرفش فقط پوله.
گفتم مادر اگه پول واسه من و بابات بود ما اینقد هزینه نمی کردیم واست ما می خواستیم تو درس بخونی و دانشگاتو تموم کنی ، رشته ات رشته خوبیه آینده خوبی داره موقعیت اجتماعی بهتری داره چرا باید اینو جایگزینی فروش چند تا محصول آرایشی وبهداشتی **** *** کنی که فقط یه فروشنده بشی حتی پولی که ازدسترنج دیگرانی که اکثریتن بدست بیاری خیر توش نیست جوونیت و وقتتو هدرنده ولی یه تکه یخ خالی از احساس.
  • محمد

* این مطلب از اینجا اخذ شده است.

* نویسنده: محمدرضا شعبانعلی.


منطقی است وقتی با یک مجموعه از افراد همراه می‌شویم، از خودمان بپرسیم که رابطه‌ی من با این افراد از چه جنسی است؟

خصوصاً اگر آن مجموعه به عنوان یک مجموعه اقتصادی در حال فعالیت باشد، سوال در مورد نوع رابطه جدی‌تر می‌شود. چون در نهایت پاسخ به این سوال قرار است سرنوشت اقتصادی من (و البته آن شبکه) را هم رقم بزند.

قاعدتاً با یک شبکه‌ی اقتصادی می‌توان رابطه‌های متفاوت و متعددی داشت که من بعضی از آنها را می‌نویسم:

  • عضو شبکه (Member)
  • مشتری شبکه (Consumer)
  • فروشنده در شبکه (Seller)
  • سهامدار شبکه ( Shareholder/Stockholder)
  • سرمایه گذار شبکه (Investor)
  • مدیر و رهبر شبکه (Leader)
  • خط مشی‌گذار شبکه (Policy Maker)
  • ذی نفع شبکه (Stakeholder)

البته این رابطه‌ها می‌توانند با هم هم‌پوشانی هم داشته باشند.

به عنوان مثال، کسی که نماینده‌ی فروش محصولات سایپا هست و خودروی سایپا را هم خریده، به عنوان عضو شبکه،  هم فروشنده‌ی شبکه است و هم مشتری شبکه.

البته طبیعتاً وزن این نقش‌ها یکسان نیست. مثلاً این حالت را در نظر بگیرید:

  • محمد

سلام دوستان عزیزم

هدف من از نوشتن این مطالب اینکه شما بتونید جلوی کلاه برداری از خودتون رو بگیرید و کسی روی شما نفوذ پیدا نکنه 

پس خواهشا با دقت بخونید


من3ماه تو بازاریابی شبکه ای(بیز)کار کردم

این کارو یکی از دوستان صمیمی من بهم معرفی کرد 

اون درباره کار بهم گفت:این کار خیلی درآمد بالایی داره و ما تو این کار میتونیم به درآمد بالای3میلیون برسیم و در امد تصاعدی داره یعنی هر ماه بیشتر میشه 

منم خوب به حرفاش گوش کردم و بخاطر اطمینانی که بهش داشتم قبول کردم تا برم ببینم کارش چجوریه.

اون بهم گفت باید اول هماهنگ کنم و پارتی بازی کنم تا بتونم بیارمت سرکار منم گفتم باشه منتظر خبرت هستم

چند روز بعد بهم زنگ زد و گفت یک دست لباس رسمی بپوش و بیا به این آدرس،،منم رفتم

  • محمد

این مستند درباره شرکتهای هرمی میباشد و در ظاهر ارتباطی با شرکتهای بازاریابی شبکه ای ندارد.

اما هدف از قرار دادن این مستند آن است که مخاطبان محترم، روشهای روانی و آموزشهای این شرکتها را با شرکتهای بازاریابی شبکه ای مقایسه نمایند.

به نظر میرسد که این مقایسه نیازی به توضیح ندارد!!




دریافت
مدت زمان: 22 دقیقه 41 ثانیه 

حجم: 64.3 مگابایت

  • محمد

یکی از مشکلاتی که بازاریابی شبکه ای را تهدید میکند، اشباع است. اشباع در لغت به معنی «پُر شدن» و «سیر شدن» است و در اصطلاح بازاریابی شبکه ای معانی و انواع مختلفی دارد که متأسفانه در اغلب موارد برخی از آنها مورد توجه قرار نمیگیرد. در ادامه به تبیین انواع اشباع در بازاریابی شبکه ای پرداخته خواهد شد:

1. اشباع بازاریاب ها: شرکتهای بازاریابی شبکه ای برای رشد خود نیاز به جذب بازاریاب و ساختن یک شبکه انسانی به شکل هرم میباشند. ساختن چنین هرم انسانی نیاز به افراد زیادی دارد که به عنوان بازاریاب به عضویت شرکت درآیند. و افرادی که باید به عضویت در شرکت درآیند با ایجاد هر سطح، افزایش خواهد یافت. تصاعد افراد در بازاریابی شبکه ای، یک تصاعد ریاضی نیست؛ بلکه یک تصاعد هندسی است که با فرمول X^3 (ایکس به توان 3) افزایش می یابد. بنابراین با توجه به آن که تعداد افراد یک جامعه محدود است، تعداد افراد کافی برای عضویت در شرکت وجود نخواهد داشت. و این به معنای آن است که سطحی از افراد وجود خواهد داشت که قادر به مجموعه سازی نخواهند بود و کسی وجود نخواهد داشت که زیرمجموعه آنها شود. این معضل وقتی جدی تر و پیچیده تر میشود که بدانیم که داشتن درآمد بالا و وعده هایی که از طرف شرکت داده میشود، تنها منوط به داشتن مجموعه و فروش آنها میباشد و بدون آن مجموعه، فرد برای رسیدن به مثلا 10میلیون تومان درآمد ماهیانه، باید هر ماه حدود 60 میلیون تومان خرده فروشی داشته باشد و بدیهی است که این امر محال میباشد.

با یک مثال این نوع از اشباع را روشنتر خواهم کرد: فرض کنیم جامعه ما 100 میلیون نفر عضو داشته باشد و همه آنها اعم از پر و جوان، زن و مرد و حتی کودکان 6 ماهه نیز بتوانند عضو این شرکت شوند و این شرکت تنها شرکت بازاریابی شبکه ای باشد و هیچ رقیبی نیز نفداشته باشد. اگر هر بازاریاب نیاز به عضو کردن 3 نفر داشته باشد، سطح سوم این شرکت، به 27 نفر نیاز دارد. تعداد این افراد در سطح 17 به 129,140,163 (صد و بیست و نه میلیون و صد و چهل هزار و صد و شصت و سه نفر) نفر خواهد رسید. یعنی 29 میلیون و 140 هزار و 163 نفر بیشتر از تعداد افراد حاضر در جامعه!!

برخی در پاسخ به این سخن تدعا میکنند که از آنجا که سن قانونی برای عضویت در بازاریابی شبکه ای، 18 سال میباشد و هر سال تعدادی از افراد به سن 18سالگی میرسند، چنین اشباعی هرگز رخ نخواهد داد. این ادعا بسیار سخیف و کوته فکرانه است و گوینده احتمالاً توجه نکرده است که تصاعد هندسی تعداد بسیار زیادی را طلب میکند که عدد آنها بسیار بیشتر از تعدادی است که هر ساله به 18 سال میرسند. من پاسخ مفصل به این ادعا را قبلاً در این صفحه مطرح نموده ام و از تفصیل سخن در این مطلب خودداری میکنم. اما تذکر این نکته ضروری است که سایر ادعاها از قبیل مثال کارخانه یخچال سازی و... نیز با توجه به تصاعد هندسی داشتن بازاریابها در بازاریابی شبکه ای، پاسخ داده خواهد شد.

2. اشباع بازار خرید: این نوع از اشباع است که بیشتر در علم اقتصاد مورد توجه قرار میگیرد. زمانی که تعداد بازاریابها به اندازه قابل توجهی افزایش می یابد، تعداد خریداران بین آنها تقسیم میشود و به تبع هر بازاریاب سهم کمتری از خریداران را به خود اختصاص خواهد داد. مثلاً اگر یک محله دارای 2000 نفر از اهالی باشد و تمام افراد نیز ماهانه 10هزار تومان از بازاریابها خرید کنند(حالت ایدئال) و در این محله 10 بازاریاب وجود داشته باشد، هر بازاریاب بطور متوسط 200 مشتری خواهد داشت و 2میلیون تومان جنس خواهد فروخت. اما تنها چیزی حدود 17% از این پول به عنوان پورسانت به بازاریاب خواهد رسید؛ یعنی حدود 340هزار تومان. حال اگر تعداد بازاریابهای این محله به دو برابر افزایش یابد، درآمد هر بازاریاب به 170هزار تومان کاهش خواهد یافت. و اگر تنها 50 نفر در این محله 2000 نفری در شرکتهای بازاریابی شبکه ای عضو باشند، درآمد هر کدام در هر ماه تنها چیزی معادل 60هزار تومان خواهد بود.

وقتی این نکته را نیز اضافه کنیم که شرکتهای بازاریابی شبکه ای برای رساندن افراد به وعده هایی که میدهند، نیاز به جذب افراد بیشتر و بیشتری دارند، این نتیجه حاصل میشود که در صورتی که شرکتها بازاریابی شبکه ای دچار شکست یا خلف وعده نشوند، تقریباً کسی برای خرید محصول وجود نخواهد نخواهد داشت یا کمیاب خواهد بود.

3. اشباع طعمه ها: این نوع از اشباع در واقع به آگاهی مردم از ماهیت این شرکتها باز می گردد. تعداد زیادی از افراد در هر سال وارد این شرکتها میشوند و ماهیت حقیقی آنها میشناسند و با نحوه کلاهبرداری آنها آشنا میشوند. این افراد که هم وقت و زحمات خود را از دست داده اند، هم فرصتهای خود را بخاطر این کار باخته اند، هم دچار اختلاف و تنش با خانواده و دوستان شده اند(به خاطر آموزشهای خاص این شرکتها) و هم دچار نوعی از بحرانهای احساسی شده اند، هرگز حاضر نخواهند بود که دوباره وارد چنین کاری شوند. این افراد خانواده و دوستان خود را نیز نسبت به ماهیت این شرکتها هشیار و آگاه خواهند کرد. بنابراین باز هم شرکتهای بازاریابی شبکه ای با مانعی بزرگ برای رشد و گسترش خود مواجه خواهند شد و نخواهند توانست به وعده هایی که در بدو ورود فرد به او میدهند، جامه عمل بپوشانند.

جهت آشنایی با سخنان افرادی که این شرکتها را تجربه نموده اند، اینجا را ملاحظه فرمائید.

جهت مشاهده مقاله مربط با اشباع، اینجا کلیک کنید.

  • محمد

یک موسسه مردمی در امریکا واقعیاتی از این شرکتها را در قالب یک کلیپ در اختیار مردم قرار داده است. این کلیپ با زبان اصلی و بطور کامل قبلا در این وبلاگ قرار گرفته است. شما میتوانید اصل کلیپ را با زبان انگلیسی اینجا مشاهده نمائید.

شبکه یک صدا و سیما بخشی از این کلیپ را دوبله کرده و در برنامه پایش پخش نموده است:

 

 


دریافت
مدت زمان: 4 دقیقه 54 ثانیه 

  • محمد

* این مطلب توسط یکی از مخاطبان وبلاگ به نام مهدی ارسال شده است و با اندکی تصرف و تلخیص نقل میگردد.

سلام
من تجربه شخصیمو برای دوستان یادداشت میکنم که اونام مثل من فریب نخورند.
من به مدت سه ماه تو شرکت بیز(بازاریابان ایرانیان زمین) فعالیت کردم. با معرّفم تو فضای مجازی آشنا شدم. اولش که کار رو برام توضیح دادن دو دل بودم. اونا بهم چند تا سایت دادن برای تحقیق ولی چون تصمیم قطعی راجع به کارکردن باهاشون نگرفته بودم به اون سایتها مراجعه نکردم بعدشم با تماسای مکرر و سمجانه بالاسریم بدون هیچ گونه تحقیقی وارد این کار شدم و کلی از وقت و پول و اعتبارم بین دوستان رو برای این شرکت تلف کردم. هر سوالی هم که از شرکت راجع به ایراداتش می پرسیدم با بهانه های واهی توجیه می کردن و جوری حرف رو می پیچوندن که آدم از سوال پرسیدنش پشیمون بشه و احساس گناه و مقصر بودن بهش دست بده. خلاصه از همون اول یه ریز دروغ بود که تحویلم میدادن و با تکرار اینکه به آرزوهات فکر کن... اونا همشون دست یافتنین و... باعث شده بودن که از منطق دور بشم و دائم به دارایی هایی که از این شرکت می تونم بدست بیارم فکر کنم. کم کم دروغهاشون برام رو شد و باعث شد ذهنم یه کم آگاه بشه. از جمله دروغایی که بهم گفته بودن این بود که خرید اجباری نداریم!!! بعدشم بهم گفته بودن که اگه نتونستی جنسها رو بفروشی بیار پس بده پولتو بگیر!!(البته تا 7 روز بعد از خرید) یکی دیگه از دروغهاشون این بود که سفارشات 3 روزه میرسه دستت!! و بهم گفته بودن که بعد اتمام آموزشای 4 جلسه ایت دیگه لازم نیس دائم بیای شرکت. و بهم گفته بودن همه محصولات ایرانی و باکیفیت بالا و قیمت با بازار یکی یا حتی ارزون تر!!
ماه اول که به اجبار خرید زدم کالاها 3 هفته طول کشید تا بدستم رسید. بهم گفتن چون وسط ماه خرید زدی دیر بدستت رسیده. ماه بعد هم اصلا پولی برای خرید زدن نداشتم ولی تا آخر ماه انقد مغزم رو خوردن و مجبورم کردن که رفتم از یکی پول قرض کردم خرید زدم. در حالی که هنوز جنسهای قبلی رو هیچ کدومش رو نفروخته بودم. کلا برا شرکت و بالاسری اهمیت نداشت که تو کالایی رو که خریدی، فروختی یا نه، فقط می گفت باید خرید کنی همین!! بعدشم هر روز منو با بهونه های مختلف می کشوندن شرکت واقعا از کار و زندگی افتاده بودم حتی دیگه دانشگاهم نمیرفتم. سه تام زیر مجموعه داشتم که اونها هم بخاطر مزاحمتای وقت و بی وقت من و بالاسریم و اصرار بالاسریم بهشون که حتما باید اونام برن شرکت و خرید بزنن و زودتر زیرمجموعه بیارن عاصیشون کرد و اونام دیگه فعالیت نکردن. همه فامیل و دوستامو برای این کار بیهوده دعوت کردم و چون اونا رفتن تحقیق کردن و دیدن این کار از نظر شرعی مشکل داره و درست نیست، بجای اینکه بهم بگن، تمسخرم کردن و الان به چشم بدی بهم نگاه می کنن.
ماه سوم یکی از دوستام که دعوتش کردم و از قبل راجع به این کارها اطلاع داشت بهم گفت که در آمد این کار درست نیست. منم اول باور نمی کردم چون تو شرکت مجوز فعالیتش رو دیده بودم، بخاطر اینکه به دوستم اثبات کنم که در اشتباهه اومدم تحقیق کردم و دیدم من اشتباه می کردم نه اون. بعدشم راجع به فتوای علما با بی ادبی تمام، بالاسریم که ادعای مذهبی بودن داشت برگشت گفت علما نمی فهمن!! توانایی تجزیه تحلیل درست این شغل رو ندارن!! 

  • محمد

فعالان زیادی در سطح جهان علیه بازاریابی شبکه ای در حال فعالیت هستند.

در این کلیپ مشاهده خواهید کرد که چگونه بازاریابی شبکه ای سرپوشی برای فعالیتهای هرمی میشود و چگونه سودجویان با هزار فریب و کلک همیشه عده ای را وارد این سیستم میکنند تا سود و سرمایه شان لطمه نبیند. همچنین ملاکهایی جهت شناخت ماهیت این شرکتها مطرح میگردد.

این کلیپ هرچند به زبان انگلیسی است، اما مشاهده آن حتی برای کسانی که آشنایی چندانی با این زبان ندارند نیز خالی از لطف نمیباشد. همچنین از علاقه مندان به همکاری دعوت میکنم تا در ترجمه و زیرنویس این کلیپ مشارکت فرمایند.

 

 


دریافت
مدت زمان: 6 دقیقه 21 ثانیه

حجم: 73.3 مگابایت

 

* جهت مشاهده بخشی از این کلیپ با دوبله فارسی اینجا را مشاهده نمائید.

 
  • محمد

* این یادداشت حاوی نکات مهمی است. توصیه میکنم تا آخر مطالعه فرمائید.

ساختار افراد در بازاریابی شبکه ای کاملا به شکل یک هرم میباشد. عده ای در راس این هرم قرار دارند و تازه واردها در پایین ترین سطح این هرم قرار میگرند. اساساً قید «شبکه ای» در «بازاریابی شبکه ای» حاکی از این شبکه انسانی که به شکل هرم است، میباشد. بازاریابی شبکه ای ارتباط خاصی با تجارت الکترونیک ندارد؛ یعنی «بازاریابی شبکه ای» به معنای فعالیت تجاری در فضای مجازی و تجارت الکترونیک نیست؛ بلکه به معنای نوعی از تجارت است که در آن یک شبکه هرمی از افراد به خرده فروشی میپردازند و درصدی از فروش آنها به افراد بالا دست میرسد. اما امروزه شرکتهای بازاریابی شبکه ای تصمیم گرفته اند که این داد و ستد را تنها از طریق اینترنت ارائه دهند. بنابراین بازاریابی شبکه ای ماهیتاً یک تجارت الکترونیک نیست، بلکه تجارت به شیوه الکترونیک، چیزی است که امروزه چاشنی این کار شده است و ممکن است این شیوه در آینده تغییر کند؛ یعنی شرکتهایی به وجود آیند که علیرغم آن که فعالیت شبکه ای دارند جهت انجام معاملات خود استفاده از اینترنت نکنند.

اما موضوع این یادداشت درباره قربانیان بازاریابی شبکه ای است. این یک اصل مجرب و مسلم است که در بازاریابی شبکه ای، بیش از 90% از افراد به سودهای آنچنانی و وعده در آمدهای چندین میلیون تومانی نمیرسند. این مطلب تا جایی روشن است که خود بازاریاب های این شرکتها در پاسخ چنین میگویند که «نتورک برای همه است، اما همه برای نتورک نیستند» یا «هر کسی لیاقت نتورک را ندارد». البته این جملات بعضاً وقتی به شما گفته میشود که خود را آلوده این کار کرده و عمر و سرمایه خود را در راه آن صرف نموده باشید. به هر حال 90% از افراد در این شرکتها ریزش خواهند کرد و پس از مدتی بازاریابی شبکه ای را کنار خواهند گذاشت.

لیدرهای این شرکتها در پاسخ به این ایراد خواهند گفت که حتی اگر کسی به سود آنچانی نرسد، باز هم ضرر نخواهد کرد. زیرا اجناس مرغوب و مورد نیاز خود را خریده است و پورسانت خرید خود را نیز دریافت کرده است. بنابراین از نگاه لیدرهای شرکتهای بازاریابی شبکه ای، هیچ کس در نتورک ضرر نخواهد کرد. اما این ادعا تا چه اندازه میتواند صحیح باشد؟؟

  • محمد

* این مطلب از ایران هشدار اخذ شده است.

چندی پیش در حال مطالعه ایمیل های دریافتی سایت ایران هشدار بودم که با مطالب و موضوعاتی مواجه شدم که بسیار تأسف بار بود. یکی از خوانندگان سایت ایمیلی با این مضمون را ارسال کرده بود: " بنده بازاریاب یکی از شرکت ها هستم که برای عضویت در شرکت ... و به توصیه لیدر شرکت تمام سرمایه، طلا و جواهرات خود را فروختم و به جای آن لوازم آرایشی بهداشتی و ماتیک و رژلب خریدم ولی هنوز این اقلام به فروش نرفته است." یا اینکه یکی از بازاریابان عنوان داشته بود: " در شرکت ... به شدت لیدر پرستی رواج داشته و لیدر شرکت را با القاب سلطان... و شهریار... خطاب قرار می دهند و از این موضوع ابراز نارحتی می نمود." این تنها گوشه ای از اتفاقاتی است که در برخی از شرکت ها در حال اتفاق است. همان طور که مشاهده می کنید هنوز رد پای شیوه های هرمی در شرکت ها دیده می شود که باعث به وجود آمدن خیل عظیمی از شاکیان شده است. این معضلات و مشکلات در شهرستان ها به علت عدم نظارت کافی به مراتب بیشتر است. 
موضوع وقتی پیچیده تر می شود که با وجود این آسیب ها متاسفأنه برخی از این شرکت ها به شدت در حال گسترش کمّی هستند درحالیکه از لحاظ کیفی روند نزولی را پیش رو دارند. اگر از مدیران شرکت ها راجع به مشکلات موجود توضیحی خواسته شود، مسئله این گونه توجیه می شود که به علت زیاد بودن تعداد زیاد بازاریابان و زیر مجموعه آن ها امکان نظارت کافی وجود ندارد.
ولی این موضوع یعنی گسترش بدون هدف و برنامه ریزی از لحاظ کیفی رافع مسئولیت شرکت ها در قبال تخلفات بازاریابان خود نیست. برای گسترش هدفمند و متناسب باید تمام ابعاد بررسی شده سپس به این امر اقدام نمود. لازم است موارد ذیل مد نظر شرکت ها قرار گیرد.

  • محمد

یکی از موارد مهم در حرفه بازاریابی شبکه ای که در مقررات تمامی کشورها به آن توجه ویژه شده است. شیوه های عضوگیری توسط اعضاء می باشد. از دلایل تأکید بر روی این موضوع ایجاد مرز بین فعالیت بازاریابی و طرح هرمی می باشد؛ همان طور که می دانیم یکی از نشانه های هرمی بودن یک طرح، شعارهایی است که در جذب اعضاء مورد استفاده قرار می گیرد. کار کم، درآمد زیاد... این از اصلی ترین شعارهای مطرح شده در طرح های هرمی است. قانون گذاران در کشورهای فعال در عرصه بازاریابی شبکه ای توجه ویژه ای به این موضوع داشته اند و به صورت اختصاصی در آئین نامه های مصوب خود به آن پرداخته اند.

  • محمد

توسط بهروز مهندس زاده / 23 اردیبهشت 91


از صدور مجوز فعالیت برای شرکتهای نتورک مارکتینگ یا بازاریابی شبکه ای، مدتی می گذرد اما آنچه درباره این شرکتها و کلاً صنعت بازاریابی شبکه ای همچنان بدون بررسی باقی مانده است، سبک کار کردن است که این شرکتهای دارای مجوز را به سمت شیوه ی شرکتهای هرمی سوق می دهد. اینکه نتورک طوری کار می شود که راه به سمت هرمی شدن سیستم کج شده و پتانسیل واقعی صنعت MLM بالفعل نمی گردد.

در تعریف بازاریابی شبکه (نتورک مارکتینگ) داریم: فروش کالا یا خدمات مصرفی از طریق شبکه مصرف کنندگان. خب چیزی که مشخص هست این است که فروش در نتورک مارکتینگ بر پایه ی تجربه شخصی استفاده از محصولات شرکت انجام می گیرد و تا اینجا نمی توان خرده ای بر کسی گرفت اما مسأله و در واقع مشکل اینجاست که در این شبکه مصرف کنندگان، فروشی صورت نمیگیرد و همه یا بهتر است بگویم اکثریت قریب به اتفاق افرادی که محصولی خریداری میکنند، در واقع به دنبال کسب درآمد و ورود به طرح پاداش شرکت است که خرید انجام داده اند. این روال به عنوان سیستم آموزشی توسعه می یابد و هر کس برای ورود به طرح درآمدزایی شرکت، مبادرت به خرید محصول یا بسته ای از محصولات می کند و چیزی به نام فروش واقعی کاملاً از میان برداشته می شود.

تمام شرکتهای بازاریابی شبکه ای دارای مجوز، هرمی می شوند!


ایرادی به خود این روش نمیتوان گرفت مگر در یک حالت: با این سبک کار کردن، وقتی به مرحله ای برسیم که دیگر افراد جدیدی تمایل به عضویت در شبکه نداشته باشند، عضوگیری ها متوقف شده و در نتیجه درآمد بلاک می شود. مگر در صورتی که محصول مصرفی واقعی از طرف شرکت ارائه شود که حداقل در زمان نوشتن این متن چنین نبود و نه کسی نیاز دارد هر ماه یک دستبند جدید بخرد و مصرف کند (چون این دستبندها حداقل ۵ سال عمر دارند) و نه کسی نیاز به خرید چندین کارتن دستمال کاغذی و … دارد و یا اینکه هیچکس هرماه یک گردنبند طلا جدید نمیخرد تا بتواند برای دریافت پورسانت واجد شرایط شود. پس میبینیم که با توقف عضوگیری، فروش هم قطع شده و این یعنی طرح یک طرح هرمی است!

  • محمد

توسط بهروز مهندس زاده | ۳۱ تیر ۱۳۹۱


بحث بازاریابی شبکه ای این روزها به واسطه اعطا مجوز از سوی وزارت بازرگانی، داغ تر از هر زمان دیگری در میان علاقه مندان پیگیری می شود. مجوزهایی که در ابعاد متفاوت آنها، بحث بسیار است.

در این پست یکی از مهم ترین ویژگی های شرکت های بازاریابی شبکه ای یعنی محصولات را مورد بررسی قرار خواهم داد. محصولات پایه ی یک بیزینس نتورک مارکتینگ سالم هستند و داشتن محصولات مصرفی واقعی از بایدهای یک شرکت سالم بازاریابی شبکه ای است.

 

محصول مصرفی؟

منظور از چنین محصولی، کالا یا خدماتی است که قابلیت استفاده و تمام شدن در یک دوره ی پرداخت شرکت را داشته باشد طوری که اگر عضوگیری شرکت بازاریابی شبکه ای متوقف شد، صرفاً با فروش همین محصولات، درآمد شرکت و اعضاء سابق ادامه داشته باشد. مثلاً وقتی یک پک مکمل غذایی میفروشید، در صورت مؤثر و مفید بودن، ماه بعد هم می توانید از همان پک به مصرف کننده قبلی بفروشید ولی اگر مثلاً یک گردنبند طلا بفروشید، دیگر نخواهید توانست در ماه بعدی هم به همان شخص آن را بفروشید چرا که گردنبند طلا چیزی نیست که تمام شود!

 

حتماً میگویید گردنبند طلا تمام نمی شود اما می توان آن را به شخص دیگری فروخت! به نکات زیر توجه داشته باشید:

  • محمد

توسط بهروز مهندس زاده / دوشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۹۳


آموزش نتورک مارکتینگ در ایران در ابتدایی سطح ممکن باقی مانده است و متأسفانه کاستی های بسیاری در آن دیده میشود. بعد از داغ شدن تب شرکتهای بازاریابی شبکه ای مجوز دار در ایران، به روشهای مختلف مورد عنایت دوستانی که خود را طرفدار و فعال این صنعت همچنان نوپا در داخل کشور میدانند، قرار گرفته ام. یکی از این موارد که به شدت موضوع بحث دوستان بوده و برخی از کامنتها به آن اشاره دارد، مخالفت من با تمامی شرکتهای فعال و دارای مجوز بازاریابی شبکه ای در کشور است. در این پست به نکته ای اشاره خواهم کرد که در زمان نوشتن این مطلب در هیچ یک از شرکتهای فعال و دارای مجوز در ایران به آن توجهی نشده است و صد البته در قوانین فعلی (در زمان نوشتن این پست) هم از سوی قانون گذار این مورد فراموش شده است! این مسأله به ظاهر ساده، تأثیر بسیار بالایی بر میزان سوددهی شرکتهای فعال، میزان پورسانت بالاسریها و همینطور در موارد متعدد بر میزان ضرر تازه واردها و افرادی که هنوز سازمان فروش خود را نساخته اند خواهد داشت.


از تعریف شروع میکنیم:

Product Inventory یا inventory loading چیست؟

به زبان ساده: وقتی زیرمجموعه خود را تشویق به خرید مقدار زیادی محصول از محصولات ولو مصرفی شرکت میکنید تا در آینده بفروشد (بدون توجه به حجمی که توانایی فروشش را دارد که البته مصرف شخصی خودش هم در همین حجم فروش منظور میگردد) در واقع دارید مرتکب خطای Product Inventory میشوید که یکی از مصادیق طرحهای هرمی نوین بوده و خلاف قوانین فعالیت در شرکتهای معتبر جهانی است.

اجازه بدهید مثالی بزنم:

  • محمد

* منبع: سایت پلیس فتا(ایران هشدار)

درمقاله قبلی دو دروغ مطرح شده توسط برخی شرکت های بازاریابی شبکه ای مطرح شد. در ادامه به بررسی مابقی آن خواهیم پرداخت.

دروغ سوم: درنهایت همه محصولات به‌وسیله بازاریابی چند سطحی که یک‌شکل جدید بازاریابی است، فروخته خواهد شد. مراکز خرید، کاتالوگ‌ها و اکثر مدل‌های تبلیغات به‌زودی توسط بازاریابی چند سطحی ارائه خواهد شد.
واقعیت: بازاریابی چند سطحی مدل جدید بازاریابی نیست. از اواخر 1960 فعالیتش را آغاز کرده است. بااین‌وجود، امروز کمتر از یک درصد خرده‌فروشی آمریکا را انجام می‌دهد.
در سال 2000، کل خرده‌فروشی آمریکا برحسب اعلام واحد بازرگانی 3232 تریلیون دلار بوده است که سهم بازاریابی چند سطحی از این مقدار 1000 میلیون دلار بوده است که این مقدار تنها 1/3 از یک درصد کل حجم خرده‌فروشی بوده و به ‌واسطه توزیع‌کنندگان تازه‌وارد انجام‌گرفته است. نه‌تنها سهم بازاریابی چند سطحی درفروش بازار، سطح قابل‌توجهی نیست بلکه به‌عنوان یک مدل فروش در مهم‌ترین عامل که نگهداری مشتری است شکست‌ خورده است. بیشتر مشتریان، خرید محصولات از شرکت‌های بازاریابی چند سطحی و فعالیت در آن را رها کرده و به دنبال فرصت‌های کاری دیگر خواهند رفت. این حقیقت اساسی نشان می‌دهد که بازاریابی چند سطحی به‌عنوان یک مدل بازاریابی نتوانسته جایگزین اشکال دیگر بازاریابی که وجود دارد شود و عملاً با آنان رقابت کند. به‌جای آن بازاریابی چند سطحی، طرح سرمایه‌گذاری جدید را ارائه می‌دهد که در آن از زبان بازاریابی فروش محصولات استفاده کرده است. محصولات آنان با ارائه اطلاعات نادرست فروخته می‌شود و جذب مشتریان احتمالی با بزرگ نمایی در درآمد صورت می‌گیرد. افراد محصولات را برای رسیدن به یک جایگاه امن در هرم سازمانی، می‌خرند. امکان ثروتمند شدن شما وجود دارد اما نه از طریق تلاشتان بلکه از طریق افراد ناشناسی که ممکن است در سطوح پایین شما مشارکت داشته باشند و ماهی‌های بزرگ نامیده می‌شوند.
دروغ چهارم:

  • محمد

اینجا تجربه یکی دیگر از کاربران این وبلاگ در قالب مطلبی مستقل در اختیار شما قرار میگیرد.


سلام
اول تشکر بخاطر وبلاگ واقعا مفیدتون..
من از حدود یک سال قبل توسط یکی از دوستان دانشگاهم برای عضویت تو شرکت *** پرزنت شدم. طبق معمول همه ی شرکتا ، به روز بهم زنگ زد و گفت میخوام یه کار خیییییلی پر درامد و شروع کنم و احتیاج به چندتا ادم قابل اعتماد دارم.. منم زیاد اهمیت ندادم و حدودا یک ماه بعدش دوباره زنگ زد و قرار گذاشت که ببینمش. رفتیم بیرون با یکی از دوستای هم شرکتیش اومده بود. شروع کردن و از خوبیای کار گفتن و اینکه ما داریم برای اولین بار تو این شهر داریم *** و پایه گذاری میکنیم. و طبق معمول همه ی این کارا، گفتن ما نمیتونیم از جزییات کار چیزی بگیم و قرار شد با کارشناس حرف بزنیم. و گفتن ما با هزار زحمت میتونیم از کارشناس وقت بگیریم و اون هر ماه فقط یک هفته از تهران میاد اینجا واسه مشاوره اعضای جدید.. کلی هم منت گذاشتن که اگه نیای ما ابرومون میره و.. حدود دو هفته بعدش یه ادرس دادن و رفتم اونجا ، خونه همون دوستم بود! تعجب کردم که چرا تو خونه پرزنت میکنن... رفتم تو خونه و معلوم بود یه خونه مجردی بیشتر نیست، یه طرف ورقای قمار بود و.. هیجی ، نشستم و منتظر شدیم تا جناب کارشناس بیان و قبلش دوستم کلی تعریف کرد که اقای مهندس م. اصن اینجا نیستن و بیشتر اوقات تهران هستنو ... تا اینکه کارشناسشون اومد ! جالب اینه که این اقا که انقد ازش تعریف کردن که فلانه و اینجوریه و اونجوری، بچه همسایمون بود! و اتفاقا جزو اونایی بود که هیچکی تو محل نگاشم نمیکرد و تازه ترم چهار مهندسی معماری دانشگاه ازاد شهر خودمون میخوند و خونشونم یه کوجه پایینتر از خونه مون بود و شاید تو زندگیش یبارم تهران و ندیده! 
از همون اول فهمیدم سرتاپای این ادما فقط دروغه.. اون جلسه شروع شد و دوتا کاغذ جدول بندی شده اوردن و شروع کرد به توضیحات و رسم یه اینده ی هدف دار و پرپول... و یه توهم خیلی خیلی بزرگ!
و بعدش با حرفاش خواست که کوچیکم کنه و همش میگفت با این حقوق کم به هیچ جا نمیرسی و ... یا اینکه ببین پدرای ما بعد این همه سال زحمت به هیچی نرسیدن و..
  • محمد

جالب است که برخی از شبهات ناگهان به طرز عجیبی فضای فکری شرکتهای بازاریابی شبکه ای را پر میکند! این حاکی از شبهه پراکنی برنامه زیری شده این شرکتها جهت توجیه وجهه خود و فریب دیگران است!!

یکی از مطالبی که اخیراً بارها از من سوال شده است، مطلبی است که در سال 85 با عنوان «پاسخ به جند پرسش درباره شرکتهای هرمی» در سایت شورای نگهبان درج شده است. عده ای با استمساک به این مطلب میخواهند اثبات کنند که شورای نگهبان با درج این مطلب، شرکتها بازاریابی شبکه ای را تایید نموده است. این ادعا کذب است!

توضیح آن که در سال 84 طرحی در مجلس مبنی بر ممنوعیت فعالیت شرکتهای هرمی ارئه میشود.

این طرح دارای یک بند به نام «بند ز» بود که شورای نگهبان آن را رد میکند. علت رد این بند ابهام در آن بوده است. اما پس از اصلاح آن توسط مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان آن را تایید مینماید. اما این تایید به هیچ عنوان به نفع شرکتهای بازاریابی شبکه ای نمیباشد.

بندی که دارای ابهام است و رد شده چنین است: «هرگونه تأسیس، قبول نمایندگی، عضوگیری و ثبت‌نام در بنگاه، مؤسسه، گروه یا فهرست اسامی با وعده کسب درآمد ناشی از افزایش اعضا به صورت شبکه‌ای، خواه از طریق عرضه کالا یا خدمات یا اجبار به خرید کالا یا دریافت حق عضویت یا شیوه‌های مشابه دیگر خواه از طریق جلب مشتریان به عنوان بازاریاب یا به هر عنوان دیگر با وعده دریافت کالا یا خدمات رایگان یا به قیمتی کمتر از قیمت واقعی یا دادن درصد (پورسانت) یا توزیع جایزه»

همان طور که مشاهده میشود، این بند شامل تنها شرکتهای شبکه ای و هرمی نمی شود، بلکه اعم از آنها و سایر شرکتهاست. اما برای رفع این ابهام مجلس موظب به تغییر این بند میشود

بند اصلاح شده چنین است: «تأسیس، قبول نمایندگی و عضوگیری در بنگاه، مؤسسه، شرکت یا گروه به منظور کسب درآمد ناشی از افزایش اعضا به نحوی که اعضای جدید جهت کسب منفعت، افراد دیگری را جذب نموده و  توسعه زنجیر یا شبکه انسانی تداوم یابد.»

این بند، ابهام ندارد و شامل شرکتهای هرمی (و به اصطلاح شبکه ای) میگردد.

پس این مطلب به هیچ عنوان به نفع شرکتهای بازاریابی شبکه ای نیست؛ زیرا سیستم سود دهی آنها نیز مطابق همین بند ز میباشد و یا تفاوت چندانی ندارد.

بعلاوه زمانی که این اطلاعیه درج شده است، شرکت بازاریابی شبکه ای به معنای امروزین آن اصلاً وجود نداشته است و شرکتها هرمی از قبیل گلدکوئست و... خود را به عنوان شرکت بازاریابی شبکه ای معرفی مینموده اند!! (هر چند از نظر نگارنده تفاوت ماهوی بین شرکتهای هرمی و بازاریابی شبکه ای امروزین وجود ندارد).

به هر حال این مطلب به هیچ عنوان به معنای تایید شرکتها بازاریابی شبکه ای توسط شورای نگهبان نمیباشد؛ بلکه بند ز شامل فعالیتهای شرکتهای بازاریابی شبکه ای نیز میشود و اصلاً این مطلب به ضرر این شرکتهاست!

در ادامه مطلب مندرج در سایت شورای نگهبان را عیناً درج خواهد شد. با مطالعه این مطلب خودتان متوجه خواهید شد که بوق های تبلیغاتی این شرکتها چگونه از آن برای رسیدن به اهداف خود سوء استفاده کرده اند:

  • محمد

این کلیپ، در قالب موسیقی و تصاویر مستند، به نقد و نهی از برخی شرکتهای چندسطحی میپردازد.

خصوصاً میتوان آموزه ها و شباهت ها را با شرکتهای بازاریابی شبکه ای به اصطلاح قانونی مقایسه نمود.

 

 


مدت زمان: 4 دقیقه 5 ثانیه 

 

دریافت کلیپ با لینک مستقیم
حجم: 19.5 مگابایت

  • محمد

این مطلب از «سایت خبری-تحلیلی کسب و کار» اخد شده است.

 

حمید فرضی، کارشناس تجارت‌الکترونیک و بازار یابی شبکه ای


همانطور که می‌بینید در ایران نیز همین اتفاقات روی داد، پس‌از مجاز اعلام شدن بازاریابی شبکه‌ای سالم در سال 1390، ابتدا 4 شرکت و سپس 8 و نهایتا 11 شرکت تا زمان نگارش این مقاله مجوز فعالیت در زمینه بازاریابی شبکه‌ای دریافت کرده‌اند، تقریبا چالش ترویج رویه‌های شبه‌هرمی به نسبت گریبان تمام شرکت‌های کارگزار را گرفت، تا جایی که کمیته نظارت مجوز برخی شرکت‌ها را به دفعات به حالت تعلیق درآورد و دستورات تازه‌ای وضع کرد تا هم برخی مدیران از خواب بیدار شوند و هم تیم‌ها استراتژی‌های خود را اصلاح کنند اما متاسفانه هنوز هم شاهد دور زده شدن قوانین توسط برخی تیم‌ها که گاها از حمایت شرکت‌ها نیز برخوردارند، هستیم. چیزی شبیه به رد شدن از دولایه نرده و دویدن با دلهره به نیمه اتوبان و بعد منتظر فرصت ماندن و دویدن به سمت دیگر اتوبان و بعد عبور از دو لایه گاردریل و سپس پریدن از جوی آب به‌جای استفاده از پل عابر پیاده مجهز به پله‌برقی!
اگر شما نیز مثل من از راهبران تیم‌های شبه‌هرمی بوده‌اید یا مدتی را در تیم‌های هرمی یا شبه‌هرمی فعالیت داشته‌اید، شاید درباره سیستم استاندارد برایتان سوالاتی پیش بیاید ازجمله:

  • محمد