ابتدا باید خاطرنشان کنم که بازاریابی شبکه ای، اساساً ارتباط خاصی با تجارت الکترونیک ندارد و این نباید ذهن ما را فریب دهد که «گسترش شبکه جهانی اینترنت و پیشرفت تکنولوژی، موجب پیدایش شکل جدیدی از تجارت میشود که نپرداختن به آن، به منزله عقب ماندگی کشور از سیستمهای اقتصادی امروز جهان است». این عبارت تنها در صورتی صحیح است که بازاریابی شبکه ای بطور خاص(یعنی به نحو تلازم حقیقی)، ارتباطی با اینترنت یا تجارت الکترونیک داشته باشد؛ در حالی که چنین نیست. یعنی شما میتوانید یک شبکه انسانی از بازاریابان داشته باشید، و فرایند خرید و فروش را با نامه، حضوری، تلفنی، یا اینترنتی انجام دهید. پس این دو موضوع ارتباط خاصی با یکدیگر ندارند. بازرایابی شبکه ای، چیزیست که با پیشرفت و توسعه ارتباطی ندارد. این شکل از تجارت در هر جامعه ای و در هر برهه ار تاریخ قابل تحقق بوده و میباشد!
نکته دیگر آنکه سیستم سود رسانی، باید دارای یک تناسب منطقی باشند! ما به دو شکل میتوانیم به پدیده پورسانت نگاه کنیم: 1. این که کسی که صاحب شرکت است، در مقابل فعالیت شما در جذب نیرو به این شرکت، به شما مقداری پورسانت بدهد. 2. این که کلاهبرداران فعال در شرکتهای هرمی به فکر ایجاد نحوه ای تغییر در فعالیت هرمی خود بیافتند و سیستمی طراحی کنند تا بتوانند خود را زیر پوشش یک سیستم پورسانتی پنهان کنند تا بتوانند مجوز قانونی دریافت نمایند! این که چگونه میتوان این دو رویکرد را از یکدیگر تشخیص داد، اولاً نیاز به شناخت افراد بالا دست در این شرکتها و سوابق فعالیتهای آنان در شرکتهای هرمی دارد. و ثانیاً باید به دنبال آن تناسب منطقی در این سیستم بازاریابی و اعطای پورسانت بود. من میخواههم تمرکز بحث را اکنون به این مورد اخیر معطوف کنم:
پورسانت معمولاً درصد ناچیزی از درآمد شما میباشد. پاداش و پورسانت در عرف تجاری و اقتصادی نمیتواند مثلاً برابر میزان فعالیت شما باشد. برای مثال شما به عنوان بازاریاب در یک شرکت معمولی، در صورتی که با فروش 2 میلیون تومان جنس(با این فرض که 2 برابر دیگر بازاریابان فروخته باشید)، مبلغی را به عنوان پورسانت دریافت خواهید کرد که درصدی از همین مبلغ را دریافت میکنید(برای مثال 20%). این یک تناسب منطقی برای ترغیب شما و سایر بازاریابان این شرکت است. اما اگر این پورسانت برای مثال برابر فروش شما باشد، یعنی 2 میلیون تومان، یا چند برابر آن باشد، یعنی مثلاً در برابر 2 میلیون تومان فروش شما، 6 میلیون تومان پورسانت به شما دهد، دیگر هیچ تناسب منطقی در میان نخواهد بود و آنگاه است که شما باید به صحت و سقم فعلیتی که انجام میدهید شک کنید!
این درست است که در شرکتهای بازاریابی به اصطلاح قانونی، به ظاهر کسی از نظر مالی ضرر نمیکند، و پورسانت شرکت به افراد از محل حذف واسطه ها حاصل میشود، اما باید دقت کرد که این سیستم پورسانت دهی، فاقد یک تناسب منطقی با میزان فروش شما میباشد!
این عدم تناسب حاکی از آن است که شما باید در صحت و سقم عملکرد این شرکتها شک کنید!
پورسانت در واقع ارتباط چندانی با میزان فروش شما ندارد؛ بلکه با تعداد افرادی که شما وارد این شبکه کرده اید، تعادل بین شاخه های شما و میزان فروش آنان دارد. پس این پورسانت بازاریابی نیست، بلکه پورسانت شبکه سازی است! ضمن اینکه باید آن را دستمزد شبکه سازی دانست. یعنی در یک نگاه دقیق، شرکت در قبال یک بازاریاب خوب بودن به شما پورسانت نمیدهد، بلکه این مبلغ در قبال ساختن شبکه و آموزش آن است.
اکنون این نکته کلیدی را بیشتر مورد مداقّه قرار میدهم:
اگر این پورسانت شرکت چیزی است که به عنوان ترغیب شما به شما اعطا میکند، آنگاه زحمات شما در قبال آموزش افراد، بی ثمر خواهد بود و شرکت این کار و عمل شما را نادیده میگیرد و دستمزد آن را به شما اعطا نمیکند! این اکل مال بالباطل از طرف شرکت است. چون شرکت جهت ادامه حیات خویش، به این فعالیت شما نیاز دارد، اما در قبال عمل شما، پولی به شما دریافت نمیکند. این از نظر شرعی اشکال دارد.
و اگر این پورسانت در قبال شبکه سازی و آموزش شماست، و در واقع دستمزد است، نه پورسانت، در این صورت باید در قبال تعداد افراد، سطح آموزش و یا ساعات کاری شما باشد. اما شرکت با چنین محاسباتی به شما دستمزد نمیدهد. در واقع دستمزد شما منوط به شرایط دیگری است که ممکن است تحقق نیابد(و البته در بیشتر موارد تحقق نمیبابد) و دوباره شرکت حق شما را خورده است(اکل مال بالباطل) و این نیز از نظر شرعی یک معامله حرام است! چون ثمن و مثمن در آن دقیقاً معلوم نیست و بع عبارت دیگر مجهول است و معامله غرری میباشد و معامله غرری از معاملات باطل در فقه اسلامی است و در آمد حاصل از آن حرام میباشد!(این از مسلمات فقهی ماست).
این به مثابه آن است که فردی بگوید اگر این دیوار را تا ارتفاع 2 متر بچینی، من دستمزدت را به تو میدهم، ولی اگر هرمقدار کمتر از این باشد، به تو دستمزدی تعلق نخواهد گرفت. این در حالی است که شما مثلاً 1.8 متر از دیوار را چیده اید ولی هیچ چیز به شما عائد نخواهد شد. در دین اسلام، کار و عمل مسلمان دارای حرمت و احترام میباشد و چنین معامله ای از نظر اسلام صحیح نمیباشد.
از نقطه نظر دیگر باید گفت: شرکتهای بازاریابی شبکه ای سالم(در صورتی که اساساً تحقق یابد) تاکید خود را بر فروش کالا قرار میدهند، اما شرکتهای بازاریابی شبکه ای فعلی، هرچند در ظاهر خود را طرفدار فروش قرار میدهند، ولی با تعیین پورسانتهای کلان برای شبکه سازی و... در واقع باز هم به نحو غیر محسوسی بر ساختن شبکه تاکید دارند.
حقیقت امر به دور از هرگونه تبلیغ و عملیات روانی آن است که هریک از افرادی که به این شبکه وارد میشوند، اساساً به امید رسیدن به پورسانتهای آنچنانی در این راه قدم میزنند. حال اگر هریک حتی یک خرید هم داشته باشند، باز هم کسانی که در راس شرکت قرار دارند و شرایط دریافت پورسانت را حائز شده اند، به سود خود میرسند! در واقع آمد و شد افراد زیر دست و ریزشها و رویشهای مستمری که در سطوح پایین این هرم انسانی تحقق میابد، موجب سود و دریافت پورسانت رده های بالا میگردد و آنان از این جهت به این افراد، که اکثراً مدت کمی در این راه دوام می آورند، نیاز دارند. اگر این افراد نباشند، شرکت فروش چندانی نخواهد داشت و درآمدی برای شرکت حاصل نمیگردد تا پوسانت دهی کند.
* این تحلیلی است که به ذهن بنده میرسد.
سلام ببخشید من دو ماه هست که وارد شرکت نفیس شده ام میخواستم بپرسم که اگر محصول بفروشم و عضوگیری نکنم اشکال ندارد؟
و اینکه محصولاتی که من میفروشم به بالاسری من پورسانت میدهند ایا بنده هم در گناه شریک میشوم؟
چکارکنم؟
مرجع حضرت آقا