بازاریابی شبکه ای

پایگاه جامع نقد و بررسی شرکتهای بازاریابی شبکه ای

بازاریابی شبکه ای

پایگاه جامع نقد و بررسی شرکتهای بازاریابی شبکه ای

بازاریابی شبکه ای

بسم الله الرحمن الرحیم
شرکتهای بازاریابی شبکه ای، دارای ابعاد مختلفی میباشند که باید با رویکردی سیستمی مورد بررسی قرار گیرند. از جمله این ابعاد میتوان به مواردی چون ابعاد فقهی، قانونی، روانشناختی، اجتماعی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی، اعتقادی و... اشاره کرد.
بی شک، بررسی بازاریابی شبکه ای بدون لحاظ ابعاد مختلف آن، عقیم و ناکارآمد خواهد بود.
این پایگاه در صدد بررسی ابعاد این مسئله با رویکرد انتقادی میباشد.

لینک کانال تلگرام:
t.me/onnetworkers

onnetworkers@

۲۳۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بازاریابی شبکه ای» ثبت شده است

 بر اساس قانون مجازات اخلال در نظام اقتصادی کشور، شرکت هرمی شرکتی است که تأسیس و فعالیت آن از طریق افزایش اعضاء صورت می‌گیرد و هر عضو جدید باید برای کسب منفعت، افراد دیگری را به‌عنوان زیرگروه خود جذب و معرفی کند؛ بدین صورت فعالیت شرکت از طریق توسعه‌ی زنجیره‌ایِ شبکه‌ی انسانی تداوم می‌یابد.

 بنیانگذار شرکت‌های هرمی در جهان یک ایتالیایی به نام «کارلو پونزی» بود که توانست برای اولین بار در سال 1919 میلادی، از این طریق کلاهبرداری نماید؛ وی با شگرد فریبکارانه‌ی خود، سرمایه‌ی هنگفتی به جیب زده و به یک میلیونر مبدل شد. پس از افشای این کلاهبرداری، افرادی که پس‌اندازهای خود را در اختیار وی گذاشته بودند، هرگز نتوانستند پول خود را باز پس بگیرند و پونزی برای مدتی طولانی زندانی شد. از آن پس نام «شرکت‌های پونزی» بر سر زبان‌ها افتاد؛شرکت‌های پونزی (Ponzi Schemes) شرکت‌هایی هستند که نه محصولی دارند و نه در ازای جذب افراد جدید پولی می‌پردازند؛ ولی در عوض پول‌های مردم را تحت عنوان سرمایه‌گذاری جمع می‌کنند و قول می‌دهند که با درصد بسیار بالایی پول آنها را برگردانند. در این شرکت‌ها هیچ‌گونه سرمایه‌گذاری اتفاق نمی‌افتد؛ فقط پول افراد جدید را به قدیمی‌ترها می‌دهند.

 اما رکوددار این نوع کلاهبرداری، «برنارد مادوف» آمریکایی است که توانست میلیاردها دلار از طریق شرکت‌های هرمی به دست آورد و البته او نیز به جرم کلاهبرداری‌هایش به زندان محکوم شد.

برگرفته از سایت ناجا.

قابل ذکر است که برخی از شرکتهای بازاریابی شبکه ای نیز، تنها نام خود را تغییر داده اند و ماهیت هرمی دارند.

  • محمد

این جریان که پس از ترجمه کتابهای کسانی چون«آنتونی رابینز»، «لوئیز هی»، «وین دایر»، «برایان تریسی»، «ژوزف مورفی» و غیره آغاز شد، در حال حاضر به شدت در حال گسترش است و فضای فرهنگی کشور را در خود فرو برده است. شروع جدی این جریان را می‌توان همزمان با پخش فیلم «راز» یا «secret» دانست که در سالهای ۸۵-۸۴ وارد فضای فرهنگی کشور شد و به سرعت علاقه‌مندان خود را بین اقشار مختلف جامعه بخصوص دانشجویان پیدا کرد. حتی در این میان، ترجمه‌های مختلفی از این دسته کتب که دارای مشابهت موضوعی با فیلم راز بودند، روانه بازار شد.
اما در این میان، کمتر به نقد و بررسی این جریان پرداخته شده است و متاسفانه به این قانون به عنوان یک قانون علمی نگاه می‌شود و حتی عده‌ای جرات مقابله با آن را ندارند.

  • محمد

وقتی وارد کار میشی، کم کم سوالاتی برات پیش میاد. دوستانت سعی میکنن واقعیات رو بهت گوشزد کنن.

ولی معمولاً این طور بهت گفته میشه:

  • پدر و مادرت نمیفهمن؛ چون قدیمی فکر میکنن.
  • اقوام و دوستانت نمیفهمن؛ چون خاطره بدی از گلدکوئیست توی ذهنشون باقی مونده.
  • مراجع تقلید و روحانیون نمیفهمن؛ چون این کار بطور غلط براشون توضیح داده شده.
  • همکلاسی ها  و همسایه ها نمیفهمن؛ چون هنوز دید درستی درباره تجارت مدرن ندارن.
  • رسانه ها نمیفهمن؛ چون همیشه تحت تأثیر جریانات مختلف سیاسی هستن.
  • جامعه نمیفهمه؛ چون درگیر یک فضای مسموم هست!

پس چه کسی میفهمه؟

اصلاً چشم و گوش بسته بودن یعنی چی؟

آره؛ میگن چند نفر میفهمن:

  • بالادستی میفهمه
  • لیدر میفهمه
  • تاپلیدر میفهمه
  • مربی آموزشی هم میفهمه
  • کائنات هم که همیشه صدات رو میشنوه!!

عجب داستان تلخی...

  • محمد

سایت پاسخگو در پاسخ به سوال زیر مینویسد:


سوال:

می خواستم نظر مراجع رو درباره بازاریابی شبکه ای بدونم .
لطفا به این نکته توجه کنید که بازاریابی شبکه ای با فعالیت شرکت های هرمی کاملا متفات است.
با تشکر

پاسخ: 

پرسشگر گرامی با سلام سپاس از ارتباط تان با این مرکز.
بازاریابی شبکه ای به نظر آیت الله سیستانی(1) و هم چنین به نظر تمام مراجع جایز نیست.(2)
بازا ریابی شبکه ای شبیه کار شرکت گلدکوئیست و شرکت های مشابه با آن است که به صورت هرمی و زیر شاخه دار فعالیت می کنند . هرنوع همکاری، سرمایه گذاری و فعالیت در این نوع شرکت ها به فتوای مراجع حرام و گرفتن پورسانت جایز نیست.

  • محمد

سلام

خوش آمدید

اگر مایل به دانستن حکم شرعی بازاریابی شبکه ای میباشید، اینجا کلیک کنید.

اگر تجربه دیگران در این زمینه برای شما اهمیت دارد اینجا کلیک کنید.

اگر مایل به مطالعه مقالات مرتبط با بازاریابی شبکه ای هستید، اینجا کلیک کنید.

اگر مایل به آشنایی با ماهیت برخی از آموزشهای این شرکتها میباشید، اینجا کلیک کنید.

اگر اخبار و مستندات برای شما اهمیت دارد، اینجا کلیک کنید.

جهت ثبت گزارش تخلف این شرکتها اینجا کلیک کنید.

جهت پیوستن به کمپین و امضای شکوائیه علیه شرکتهای بازاریابی شبکه ای اینجا کلیک کنید.

و جهت مشاهده عناوین مطالب، اینجا کلیک کنید.

همچنین میتوانید کلمات مورد نظر خود را از قسمت «جستجو...»، در ستون سمت چپ جستجو فرمائید.

لینک عضویت در کانال تلگرام:

t.me/onnetworkers

@onnetworkers


نکته: این پست به اول صفحه چسبیده شده؛ مطالب از پست دوم بروز میشود!

 

با ما در ارتباط باشید

  • محمد
القای فقر و بیچارگی کاذب، یکی از ترفندهای شرکتهای دارای سیستم هرمی جهت تهییج و تشجیع افراد به انجام هر کار برای رسیدن به پول است. بد نیست با نگاهی به برخی از احادیث، بخشی از فرهنگ و سبک زندگی اسلامی نسبت به این مسئله را یادآوری کنیم:

قال رسول الله(ص): المرء علی دین خلیله و قرینه. (الکافی ج2 ص375)
پیامبر اکرم(ص): انسان بر کیش دوست و همنشین خود است.

قال رسول الله(ص): هلاک رجال امّتی فی ترک العلم و جمع المال. (تنبیه الخواطر...)
پیامبر اکرم(ص): تباهی امت من در ترک دانش و جمع آوری مال است.

استغنائک عن شیء خیر من استغنائک به!
این که از چیزی خود را بی نیاز گردانی، بهتر از آن است به با آن نیازت را برطرف کنی!

قال رسول الله(ص): من قنع بما رزقه الله فهو من اغنی الناس. (تحف العقول ص7)
پیامبر اکرم(ص): کسی که به آنچه خداوند به او روزی داده قانع باشد، از غنی ترین مردم است.

قال امیر المومنین (ع): لا کنز اغنی من القنوع. (الکافی ج8 ص19)
امبر المومنین: هیچ گنجی بی نیازگرداننده تر از قناعت نیست.

قال الصادق(ع): الکنز الاکبر القناعة بما اعطی. (تحف العقول ص318)
امام صادق(ع): بزرگترین گنج، قناعت به آنچه عطا شده است.

به مادون خود بنگر، نه به بالادست خود... (پیامبر و امام صادق عیهما السلام)
  • محمد
یکی از ویژگیهای شرکتهای هرمی، تغییر شکل ظاهری میباشد.
شرکتهای هرمی، به دلیل ضربه به نظام اقتصادی کشورها، تقریباً در تمام دنیا ممنوع میباشد. این ممنوعیت در ایران با حرمت شرعی نیز همراه شده است. بنابراین بدیهی است که پس از برملا شدن ترفند و راز آنان، این شرکتها تغییر شکل داده و به شکلی دیگر خود را موجّه جلوه میدهند. این چیزی است که در خاطره تاریخ به جا مانده است(نک: فقه و بازاریابی چندسطحی).
برای مثال، این شرکتها گاهی با عرضه فرم، گاهی با فروش سکه خاصّ، گاهی با سرمایه گذاری و... بروز و فعالیت کرده اند. هم اکنون نیز، برخی از این شرکتها در قالب بازاریابی شبکه ای به فعالیت خود ادامه میدهند و با سوء استفاده اسم آن، سعی در پنهان کردن خود دارند.
اما حکایت ضرر 90% از افراد، همچنان باقیست!
این ظاهر قضیه است که شما در بازاریابی شبکه ای (با ماهیت هرمی)، هیچ سرمایه ای را صرف نکرده و در قبال هر پولی که به حساب شرکت واریز مینمائید، کالایی را دریافت میکنید. این شرکتها، بر فرض منصفانه بودن قیمت این کالاها اشکالی ندارند. اما اشکال کار، در جای دیگر خود را پنهان ساخته است.
  • محمد

در شرکتهای هرمی و کلیه سیستمهای شبیه به آن(اعم از بازاریابی شبکه ای که به شکل هرمی کار میکند)، تنها 10% از افراد به سود و درآمد مورد نظر میرسند و در عمل 90% از افراد متضرر میگردند. گذشته از این که این ضررها به چه اشکال و انواعی میتوانند باشند، نکته درخور توجه این است که سود آن 10% مذکور، کاملاً مبتنی بر فعالیت 90% ناکام این سیستم میباشد. درواقع این شرکتها مانند یک هرم 10 طبقه هستند که تنها ساکنین طبقه دهم به سود و درآمد مورد نظر میرسند. ولی برای این که آنان در طبقه دهم این هرم، جا خوش کنند، باید تمامی جایگاه های طبقات اول تا نهم پر شده باشد.

افراد در حالت عادی معمولاً پس از گذت مدت زمان اندکی متوجه ریسک بسیار بالا و احتمال اندک ورود به جمع خوش نشینان طبقه دهم هرم  میشوند. اما از طرف مقابل، سردمداران این جریان به خوبی متوجه این خطر بزرگ(یعنی آگاهی افراد) شده اند و با استفاده از روانشناسی هیجان و القای هیجان کاذب، مانع از آگاهی و واقع بینی فرد شده و در صورت آگاهی او، تلاش میکنند حتی الامکان، خروج او از سیستم را به تعویق اندازند.

این هیجانات موجب بسته شدن چشم فرد در قبال واقعیت شده و سرازیری او در وادی هلاک را از یاد و خاطر او پاک میکنند. او مانند یک قماریاز محکوم به شکست، هر روز به امید رسیدن به آرزوهایش، متحمل باخت بیشتری میگردد. این آرزو ها با تکنیکهای روانی به شدت بزرگ نمایی میشوند. ایجاد یک فضای احساسی به راحتی فرد را در گردابی از هیجانات، جادبه ها و دافعه ها فرو میبرد و چشم و گوش او را نسبت به هر سخن خلاف شرکت کر و کور میکند.

در موارد زیادی، فضای جلسات هفتگی این شرکتها چنان مشوب به احساسات پوچ و هیجانات کاذب است که افراد بطور دسته جمعی گریه میکنند! از طرف دیگر این احساسات و تلاش فرد در راه پول و ثروت، به نحو مغالطه آمیزی با اعتقادات او گره زده میشود و این سرگردانی و کوری او را تشدید مینماید.

این معضل، یکی از خطرناک ترین جنبه های چنین شرکتهایی میباشد.

  • محمد

از جمله آموزشهای برخی از شرکتهای بازاریابی شبکه ای، قانون جذب میباشد.

این قانون میگوید که فکرهای مثبت یا منفی شما، باعث وقوع حوادث خوب یا بد برای شما میگردد. این قانون خودساخته در توجیه مکانیسم خود، با فرضیه ای غیر علمی و اثبات ناپذیر، به انرژیهای کائناتی متوسل شده و از از نام فیزیک کوانتم سوءاستفاده میکند. بدین ترتیب که انرژیهای کائناتی، از نیت فرد با خبر میشوند و در صورت لیاقت فرد، او را به آمال و آرزوهایش خواهند رساند. بنابراین فرد باید آرزوهای خود را از کائنات بخواهد و با او راز و نیاز کند. در این اندیشه، خدای کائناتی قادر به انجام هر کاری میباشد و بدون هیچ محدودیتی قادر است برای کسی که به او توجه دارد، هر خواسته ای را برآورده کند.

انسان در مقابل خدای کائناتی، هیچ وظیفه اخلاقی بر عهده ندارد و اعتقاد به چنین خدایی هیچ پارسایی یا عمل خاصی لازم ندارد. اتفاقاً این افراد حریص هستند که بیشتر مورد عنایت چنین خدای خرافاتی قرار میگیرند. این دین نوین از همین جهت با دین «بودیسم» اشتراکات فراوانی دارد.

در واقع چون معادلات و وعده های برخی از این شرکتها با هیچ عقل سلیمی قابل قبول نیست، برای پر کردن خلأ یک خدای عادل، باید به خدایی تخیلی و کائناتی پناه آورد؛ و این نکته ایست که سردمداران نظام سرمایه داری، به خوبی متوجه آن شده اند. از طرف دیگر به دلیل چندملیتی بودن این شرکتها و وجود افرادی با اعتقادات و فرهنگهای مختلف، باید از متافیزیکی استفاده کرد به با برچسب دروغین علم، بدون تعارض با سایر اعتقادات و ایدئولوژیهای فرد، خلأ معنوی و احساسی او را پر کند و به عنوان نقطه مشترک همه این افراد مورد استفاده قرار گیرد.

این اعتقاد شرک آمیز بخشی از فرایندی است که «جنبش عصر جدید» با حمایت دولت آمریکا و پشتیبانی سیاسی یهود، برای افراد در نظر گرفته شده و طی یک دوره 10 ساله، یک دین خرافی بین المللی(!) جایگزین اعتقادات افراد میگردد.

این طرز تفکر، صریحاً با آموزه های اسلامی در تضاد میباشد.

جهت اطلاعات بیشتر در اینباره، از فهرست موضوعات وبلاگ استفاده نمائید.

  • محمد

یکی از آموزشهای شرکتهای بازاریابی شبکه ای، فالو(follow) کردن میباشد.

این کلمه در لغت به معنای پیروی یا پیگیری کردن و در اصطلاح به معنای متقاعد کردن فرد مقابل در برابر پیشنهاد مطرح شده میباشد. این کار روشهای مختلفی دارد و با توجه به روشهای آن، دارای اسم های مختلف نیز میباشد.

نکته ای که در اینجا قابل تأمل است، تأثیر چنین عملکردی بر نفس فرد میباشد. این کار، خواه با هر نامی از آن یاد شود، نوعی مکر و حیله میباشد. یعنی فرد میکوشد به شیوه ای که از واقع نمایی بسیار دور است، طرف مقابل خود را اغوا کرده و او را وادار به پذیرش پیشنهاد یا ... کند. برای مثال فرد خود را بی نیاز از طرف مقابل نشان میدهد، در حالی که به شدت به حضور و کار او نیازمند است. یا این که او را تعمداً و با الفاظ ناروا تحقیر مینماید، در حالی که این کار نه از شدت عصبانیت و از دست دادن کنترل خود است، بلکه یک نقشه از پیش تعیین شده برای فریفتن یا متقاعد کردن طرف مقابل میباشد.

تکرار این عمل موجب ایجاد «عادت» به این کار در نفس خود فرد میگردد. و پس از آن تکرار این عادت، موجب پیدایش یک عادت راسخ در نفس میشود که آن را «ملکه» مینامند. به عبارت دیگر، در فلسفه اسلامی عمل انسان دارای سه مرتبه میباشد: 1) عمل: که مثلا یک بار یا چند بار فرد آن را تکرار کرده است. 2) عادت: که فرد بر اثر تکرار آن عمل، بدون تفکر و تأمل میتواند آن عمل را انجام دهد. 3)مَلَکه: که فرد آن قدر آن عادت را تکرار کرده است که نفس او به انجام آن گرایش دارد. یعنی تکرار عمل باعث ایجاد یک حالت نفسانی شده است که به آن عمل میل و رغبت دارد و انجام ندادن آن برای او مشقّت آور میگردد. این حالت دقیقاً برعکس حالت اول است؛ چون در آن حالت، فرد برای اولین بار یا اولین بارها بود که میخواست به آن عمل مبادرت کند و برای همین انجام دادن آن عمل برایش مشقت آور بود. حال آنکه در این حالت به علت آن ملکه نفسانی، انجام ندادن آن کار برای او مشقت آور شده است!

اما باید اضافه کرد که آنچه سازنده «طینت» انسان میباشد، ملکات او در زندگی دنیوی است. برای درک بهتر مطلب میتوان چنین تشبیه کرد که انسان مانند کوزه گری است که در این دنیا باید کوزه ای را بسازد. شکل این کوزه را ملکات او تشکیل میدهد و سعادت یا شقاوت اخروی او به «طینت» او بستگی دارد.

به اعتبار طینت های مختلف، انسان ها در آخرت به انواعی تقسیم میشوند: 1)مَلَک(فرشته) 2)بهیمه(حیوان بی عقل) 3)سَبُع(حیوان درنده) 4)شیطان

و این طینت شیطانی، از وجود ملکه «مکر» در انسان میگردد!! به عبارت دیگر، آموزشهای برخی از این شرکتها، انسان را به شیطنت و شقاوت اخروی میکشاند.

این مطلب، گزارشی تطبیقی از فلسفه اسلامی میباشد(نک: الاسفارالاربعة و شرح المنظومة).

  • محمد
اولین بار بود که وارد شرکت میشدم. یکی از دوستان منو دعوت به کار کرده بود. همه افراد شرکت به سلام میکردن و حسابی گرم میگرفتن.
احساس خیلی خوبی نسبت به خودم پیدا کرده بودم. احساس میکزدم که بالاخره تونستم جایگاه اجتماعی خودم رو بدست بیارم و اون رو به دیگران اثبات کنم. البته این رو میشد در همه افراد شرکت دید؛ همه با ظاهری آراسته و با تبسم در حال رفت و آمد بودن و هیچ کس رو بیکار یا ناراضی نمیدیدی. انگار از لحاظ شغلی به بهشت رسیده بودم.
  • محمد

یکی از نکاتی که بنظر میرسد از دید بسیاری از افراد غائب میماند، نسبت بین قانون و فقه است.

 

 

هر فرد، به عنوان یک شهروند، وظیفه ای نسبت به قانون و به عنوان مسلمان، وظیفه ای نسبت به احکام شرعی دارد. این دو وظیفه نسبت به یکدیگر، نسبت همپوشانی جزئی(عموم و خصوص مِن وجه) دارند. یعنی گاهی با یکدیگر مطابقت دارند و گاهی یک طرف اجازه میدهد و طرف دیگر آن را ممنوع اعلام میکند. برای مثال، سرقت، شرعاً و قانوناً ممنوع است. در مقابل اباحه دم مرتد را شرع، مجاز و قانون، بنا به مصالح عمومی جامعه، ممنوع میداند. و در مواردی هم قانون مئله ای را مجاز و شرع، حرام لحاظ میکند. مثال این مورد بازاریابی شبکه ای است.

این که چطور در کشور اسلامی ممکن است قوانین و احکام شرعی، چنین نسبتی با یکدیگر داشته باشند، مستلزم بحثی مجزا در باب احکام ثانویه و خلاءهای قانونی میباشد. اما نکته ای که قابل توجه است، آن است که ما به عنوان شهرونی مسلمان، تنها مجاز به انجام کارهایی هستیم که هم از لحاظ شرعی و هم از جنبه قانونی، جایز و مجاز باشد. در غیر این صورت، یعنی اگر قانون یا شرع، عملی را غیر مجاز اعلام کنند، فرد نمیتواند به آن عمل مبادرت نماید.

  • محمد

زمانی برده داران، افراد جسم افراد را اسیر و شاید از وطن و خانواده خود دور میکردند. فرد از حقوق و آزادی فردی خود محروم میشد و هر آنچه داشت به ملکیت مالک او در می آمد. این نظام برده داری علیرغم همه فراز و نشیبهای خویش، سرانجام در قرن 19 ممنوع اعلام گردید.

هرچند برده داری به ظاهر به پایان رسید، ولی خوی سلطه و طمع گرگهای انسان نما همچنان باقی ماند. منافع این گروه در گرو خدمت و سرسپردگی دیگر افراد به آنان بود. پس باید همان حالت سابق را به نحوی دیگر به وجود می آوردند. اما این بار جسم و جان افراد به بردگی گرفته نمیشود. این ذهن فرد است که اسیر خواسته های خود میگردد. خواسته ایی که در راستای منافع «آنان» است.

القای فقر کاذب و تهییج افراد جهت رسیدن به سود بیشتر با آموزشهای روانی(مثل قانون جذب و تخیل وجود خدای کائناتی)، در واقع فرد را در یک زندان فکری قرار میدهد و او را مجبور میکند که کورکورانه در جهتی حرکت کند که دیگران از قبل برای او مقرر کرده اند. با این حساب فرد همه جهان را با عینکی دیگر میبیند و با اهداف و آمال واهی، به خیال پیشرفت و سعادت، خود را در وادی تباهی می اندازد.

در برده داری مدرن، دیگر جسم انسان به سارت در نمی آید. این فکر انسان است که به اسارت درآمده و گمان میکند که آزاد است!

  • محمد
در این مقاله به بررسی حقوقی شرکتهای بازاریابی شبکه ای(هرمی) در عرصه بین المللی پرداخته شده است.
law

نویسندگان:
1. علی ملکی: دانشجوی دکتری حقوق بین الملل، دادیار دادسرای عمومی و انقلاب تهران.
2. لیدا فلاحی: دادیار دادسرای عمومی و انقلاب تهران.

واژگان کلیدی: شرکتهای هرمی، بازاریابی شبکه ای، تجارت الکترونیک، آنسیترال، حقوق بین الملل، سرمایه، اخلال، ارز، دادگاه.

جهت مشاهده مقاله در قالب «pdf.» ، کلیک کنید.
  • محمد

معمولاً برای بسیاری از کسانی که با چنین شرکتهایی آشنا میگردند، این سوال مطرح میشود که اگر فعالیت چنین شرکتهایی، غیر شرعی است، چرا به آنها مجوز قانونی اعطا میشود؟

این سوال البته گاهی هم به صورت بهانه ای برای توجیه فعالیت این شرکتها در می آید.

نکته قابل توجه آنجاست که تلازمی بین حکم شرعی مجتهد و قوانین کشورها وجود ندارد. ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده و بر هر مکلف واجب است که حکم شرعی چنین فعالیتی را از مرجع تقلید خویش استفتاء نماید.

به تعبیر سامانه پاسخگویی دفتر آیت الله خامنه ای -مد ظله- :«داشتن مجوز قانونی در جمهوری اسلامی، دالّ بر جواز شرعی نمیباشد.»(سامانه پیامکی به شماره 30002020)

در رابطه با حکم مراجع عظام تقلید درباره بازاریابی شبکه ای، میتوانید از «طبقه یندی موضوعی» همین وبلاگ بازدید فرمائید.

  • محمد

در بازاریابی شبکه ای، فرد باید با دقت زیادی افراد شبکه خودش رو انتخاب کند.

معمولا ار افراذی دعوت به کار میشود که حرف شنوی بسیار زیادی نسبت به بازاریاب داشته باشند. در ادامه به فرد آموزش داده میشود که باید از رده های مافوق خود اطاعت داشته باشد. این کار به این بهانه صورت میگیرد که بالادستی ها تجربه بیشتری در کار بازاریابی شبکه ای دارند و این اطاعت بخاطر پیشرفت خود فرد و زیردست های او میباشد. حتی در آموزش اولیه برخی از این شرکتها از فرد خواسته میشود که با ورود یک بالادست، باید قیام کرده و تا او اجازه نفرموده، حق نشستن ندارد. یکی از مواردی که فرد شدیدا مورد هجمه و نتقاد قرار میگیرد آن است که رفتار یک بالادستی را تحلیل کند.

این امردر حالت ایدئال موجب تشکیل یک شبکه انسانی میشود که همه افراد آن در سلسله مراتب خود، مطیع و فرمانبردار مافوق خود خواهند شد. گذشته از این بردگی مدرن که باید در محل خود توضیح داده شود، این شبکه انسانی میتواند به راحتی امنیت ملی هر کشور را به مخاطره اندازد. برای مثال یک لیدر میتواند در انتخابات مجلس یا ریاست جمهوری، رأی همه رپزیردستان خود را جهت دهی کند. یا میتوان از آنها درخواست حضور خیابانی و اغتشاش کرد، چنان که در مواردی شنیده شده که لیدر از افراد زیردست خود خواسته است که فردی را مورد ضرب و شتم قرار دهند.

این امر هرچند تنها در حد یک احتمال است، ولی احتمالی است که به دلیل ضریب بالای خطر در آن، جا دارد که به مورد تأمل فراوان قرار گیرد.

به عبارت دیگر، بازاریابی شبکه ای، با توجه به آموزشهای حاضر، خطر یزرگی برای امنیت ملی کشور به شمار می آید. و از طرفی، بدون این آموزشها، بازاریابی شبکه ای دوامی نخواهد آورد!!

  • محمد

معمولا در جلسه معرفی گفته میشه که بازاریابی شبکه ای یه شغل پاره وقت هست و شما میتونید فقط با روزانه چند کلیک میلیونر شوید!

در اینباره چند نکته رو باید مورد توجه قرار داد:

1. شغل پاره وقت به معنای ساعات کاری اندک نیست. شغل پاره وقت یعنی شما موظف نیستید که در ساعت معینی در محل کار حضور داشته باشید یا روزانه مجبور باشید زمان معینی رو صرف کار کنید.

2. همچنان که قبلاً هم گفتم، در بازاریابی شبکه ای، منظور از شبکه، شبکه اینترنت نیست؛ بلکه شبکه(هرم) انسانی هست؛ برای همین شما به عنوان بازاریاب در این شرکتها، برای رسیدن به یک درآمد مطلوب، باید وقت خیلی زیادی رو صرف تشکیل، آموزش و حفظ و نگهداری شبکه(هرم) انسانی خودتون کنید. به عبارت دیگه، وقتی شما از نزدیک این کار رو لمس میکنید، متوجه میشید که عملاً روزی 8 تا 16 ساعت رو باید صرف این کار پاره وقت کنید!

3. ممکنه کسی بگه که این در اول کار هست و بعد از تشکیل و گسترش شبکه(هرم)، دیگه نیازی به صرف وقت زیادی برای این کار نیست. در جواب باید گفت: اولاً قرار بود روزانه فقط چند کلیک باشه و در جلسه پرزنت درباره نیاز به این همه وقت چیزی گفته نمیشه. ثانیاً تا الان کسی رو سراغ نداریم که حتی بعد از تشکیل شبکه(هرم) خودش، احتیاج به وقت کمتری داشته باشه. حتی تاپلیدرهای این شرکتها هم تقریباً همه وقت خودشون رو به این کار اختصاص داده اند.

  • محمد

مولف/مترجم: روح الله تولایی
موضوع: مدیریت اسلامی
سال انتشار(میلادی): 2005

منبع

طرح مسئله:
بر اساس آماری که خبرگزاری BBC در سال 2005 در سایت خود ارائه داده است، بیش از سه هزار شرکت در دنیا در حال حاضر مشغول انجام کار بازاریابی هرمی هستند که همه آنها در فضای مجازی اینترنت به دنبال مشتریان خود هستند. این نوع بازاریابی که در اصطلاح اقتصادی به "بازار یابی شبکه ای" معروف شده، در سال های اخیر در ایران رواج بسیاری یافته و جوانان، زنان وحتی خانواده های بسیاری را به سمت خود کشانده است. علت اصلی ترویج ناگهانی فعالیت این نوع شرکت ها هم ایده ساده و خوش آب و رنگ "پول بسیار درآوردن با حداقل کوشش ممکن" است.
شیوه کار در این سیستم های بازاریابی به این صورت است که هر کس با ??? تا بیش از ???? دلار می توان عضو این شرکت ها نظیرشرکت گلدکوئست شود و به صورت هرمی فعالیت می کند و اعضا با پرداخت مبالغی امتیاز می گیرند. هر عضو برای استفاده از پورسانت باید افراد دیگری را به عضویت درآورد تا بتواند از مزایای شبکه استفاده کند. به اعضا در مقابل پرداخت وجه، سکه طلا، گردن بند، ساعت و برخی اقلام دیگر داده می شود. البته ارزش طلای سکه ها تقریبا نصف ارزش واقعی آنهاست اما به اعضا گفته می شود این سکه ها و وسایل دیگر، ارزش کلکسیونی دارند و ارزش آنها با میزان طلای آنها قابل اندازه گیری نیست و در سال های آینده بر قیمت آنها افزوده می شود. بر روی این سکه ها هم تصاویر و چهرهای سرشناسی مانند امام خمینی(ره)، مادر ترزا، پاپ، اژدهای چینی، کعبه و موارد دیگری حک شده است.
در این سیستم‌ها پورسانت‌های بالایی نصیب تعدادی افراد در بالای ساختار هرمی می‌شود، در حالیکه پورسانتی که شرکت‌های اقتصادی متعارف به بازاریابان می‌دهند، از سقف معقولی فراتر نمی‌رود چون این پورسانت‌ها از محل سود معقول شرکت تامین می‌شود و نمی‌تواند از درصد معینی بالا‌تر رود. پس وقتی شرکتی برای بازاریابان خود رقم بالایی در نظر می‌گیرد می‌تواند نشانه‌هایی دال بر خروج مبادلات از حد و حدود متعارف و سالم آن باشد. البته بحث به همین جا خاتمه نمی‌یابد و چنانچه اقتصاد‌دانان و اهل فن ابراز می‌کنند، چنین فعالیت‌هایی کاملاً با اقتصاد سالم، رقابتی و غیر استثماری مغایرت دارد. بنابر این بررسی این پدیده در حوزه مسائل دینی و جایگاه آن در اقتصاد اسلامی به نظر ضروری و لازم می‌رسد.

  • محمد

قانون جذب، یکی از مفاد آموزشی خیلی از شرکتهای بازاریابی شبکه ای هست.

بد نیست حقائقی رو درباره این مطلب بدونیم.

ضمناً از سایت پرسمان تقدیر و تشکر میکنم.

نگاه کن

  • محمد

معنویت‌های نوظهور ریشه در تفکر نوین قرن 20 دارد


خبرگزاری فارس: نقد اندیشه‌های «برایان تریسی» از لغو همایش او مهم‌تر است


حجت‌الاسلام مظاهری سیف با بیان اینکه دامنه تمدن غرب در حال گسترش است، به طوری که سکولاریسم، دنیاطلبی و لذت‌گرایی را ترویج می‌کند، ابراز داشت: در حدود دو قرن پیش که تفکر مادی و غیر دینی در غرب به تدریج روی کار آمد و مبانی تفکر لیبرال - سرمایه ‌داری شکل گرفت. جامعه‌شناسان متوجه بودند که دین به عنوان یک نهاد اساسی در جامعه قابل حذف نیست و باید ادیان اصیل را توسط دینی هماهنگ با ارزش ها و باورهای تمدن غربی جایگزین کرد.

وی افزود: این نظریات که از سوی افرادی نظیر «سن سیمون» و «اگوست کنت»، مطرح شد، در حد نظریه باقی نماند و به استراتژی سلطه در جهان تبدیل شد، در طول دو قرن گذشته مطالعات گسترده ای صورت گرفت و جریانی به نام تفکر نوین (New Thought) به عنوان دین نوین و جایگزین تدوین شد و نهادهای متعددی برای گسترش آن در سراسر جهان تأسیس شد.

رییس مؤسسه بهداشت معنوی تصریح کرد: روند ساختن دین جهانی و اصول تفکر نوین را در کتاب «به سوی یک دین جهانی» شرح داده ام، اما لازم است که تأکید کنم، قانون جذب (Law of Attraction) یکی از اصول دهگانه تفکر نوین است که متأسفانه خواسته یا ناخواسته از سوی بسیاری از افراد ترویج می-شود، این جریان در بیش از یک قرن گذشته به تدریج بستر شکل‌گیری هزاران جریان شبه عرفانی کاذب در جهان را پدید آورده است، کسانی در ایران تحت عنوان تکنولوژی فکر و... همین اصول کاملاً مادی و شبه روانشناختی را به نام عرفان به مردم تعلیم داده اند.

  • محمد