بازاریابی شبکه ای

پایگاه جامع نقد و بررسی شرکتهای بازاریابی شبکه ای

بازاریابی شبکه ای

پایگاه جامع نقد و بررسی شرکتهای بازاریابی شبکه ای

بازاریابی شبکه ای

بسم الله الرحمن الرحیم
شرکتهای بازاریابی شبکه ای، دارای ابعاد مختلفی میباشند که باید با رویکردی سیستمی مورد بررسی قرار گیرند. از جمله این ابعاد میتوان به مواردی چون ابعاد فقهی، قانونی، روانشناختی، اجتماعی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی، اعتقادی و... اشاره کرد.
بی شک، بررسی بازاریابی شبکه ای بدون لحاظ ابعاد مختلف آن، عقیم و ناکارآمد خواهد بود.
این پایگاه در صدد بررسی ابعاد این مسئله با رویکرد انتقادی میباشد.

لینک کانال تلگرام:
t.me/onnetworkers

onnetworkers@

۲۳۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بازاریابی شبکه ای» ثبت شده است

این مطلب توسط یکی از مخاطبین این وبلاگ نوشته شده است:


با اهدای سلام و احترام به خوانندگان عزیز؛

من تمامی نظرات و مطالب این وبلاگ را مطالعه کردم.

لازم دونستم که یک جمع بندی کامل از فعالیت کلی بازاریابی شبکه ای در ایران داشته باشم.

بطور کلی بازاریابی شبکه حدود 80 سال است که در دنیا به عنوان یک روش درآمدی مطرح شده است. در ایران هم بصورت رسمی و با مجوز وزارت صنعت و معدن از سال 88 در حال فعالیت می باشند.

اما بررسی نکاتی مهم میتواند بسیاری از مشکلات را برای ما شفاف نماید.

1) نحوه ی جذب افراد در این شرکت ها اغلب با فریب و گاهی با دروغ است، مثلا اینکه میگویند با کار کم میتوانی ثروت مند شوی، بعد از دو سال باز نشسته می شوی (اگر چنین بود خیلی از لیدر ها و سرشاخه ها باید تاکنون باز نشسته میشدند!!!)، این شرکت دارای مجوز از مجلس، شورای نگهبان و غیره می باشد (اصلا چنین نیست و مورد تایید مجلس و شورای نگهبان نمیباشد)، کار ما تیمی هست و هوای شما را داریم (اگر فعالیت شما کم باشد و نتوانید اعضای تیم خود را فعال نگه دارید به راحتی پشت شما را خالی می کنند)، خیلی از اساتید دانشگاه و آدم های مهم در این شبکه ها فعالیت دارند (!!!!)

2) شما را به سمت آرزوهای دور و دراز سوق می دهند و فقط مادیات را مورد توجه قرار میدهند. معنویات و حتی اخلاقیات برایشان ارزشی ندارد.

3) دائم میگویند کارمندی عاقبتی ندارد و حقوقش خیلی کم است. تحصیلات مهم نیست و علافی است آخرش بیکاری هست. (تحصیلات و سواد برای هر جامعه ای ضروری است ولی افراد این شبکه ها سعی دارند تا فقط پول را بزرگ و با ارزش جلوه دهند)

4) ادعا دارند که کالاهایشان از بازار ارزان تر است اما در عمل چنین نیست. در واقع اکثر محصولاتشان دارای کیفیت پایینی بوده و حتی از بازار هم گران تر است. این محصولات گاهی قیمتی برابر یا حتی بیشتر از برندهای معتبر را دارند.

5) اصرار دارند که کارشان با شرکت های هرمی متفاوت است اما در عمل همان رویکردها را پیاده سازی میکنند. حتی اینکه به اصلاح خودشان ثابت می کنند که این شرکت ها متفاوت از شرکت های هرمی است. (ولی هر دو یک ماهیت دارند و در لباس متفاوت!)

6) دائما از آینده و آرزوی خودروی شیک و لوکس و داشتن خانه های اعیونی صحبت می کنند و حتی گاهی درآمد خود را با پزَشکان، مهندسان، اساتید دانشگاه و غیره مقایسه کرده و حتی گاهی شان کار و سواد آنها را پایین می آورند.

7) از جملات مثبت و روانشناسی که در کتاب های افرادی چون برایان تریسی، جیم ران و غیره آمده است استفاده می کنند تا افراد را با انگیزه نگه دارند. (البته این مورد خوب است.... ولی برای چه آینده ای ؟ چ هدفی ؟)

8) محیط این شبکه ها اغلب مختلط بوده و فضای اخلاقی مناسبی فراهم نیست، نظارت چندانی هم صورت نمیگیرد. (هر از چند گاهی از اماکن می آیند و تذکری میدهند و میروند... همین)

9) دائم میگویند این نوع بازاریابی ایران را ترکونده (!) و سعی میکنند دولت را محتاج خود بدانند و بر روند کارهای خود صحه بگذارند.

10) با بیان چند اصطلاح خارجی سعی میکنند خود را روشن فکر بنامند و خود را اهل مطالعه و کارشناس اقتصادی معرفی کنند (پرزنت، میتینگ، فالو، بادی لنگوئج، نتورک و غیره)

خلاصه کلام اینکه افراد این شبکه ها مجبورند با صحبت کردن مخ دیگران رو بزنند و در این راه از هیچ تلاشی دریغ نمیکنند (دروغ، آمار های غیر واقعی، رابط دوستی با جنس مخالف، خنده های الکی، دوستی های مصنوعی، آینده ی خیالی، استفاده از جملات جیم ران به عنوان پدر بازاریابی شبکه ای در دنیا، بیان داستان های موفقیت های افراد مختلف در این نو بازاریابی و غیره)
امیدوارم مطالب برای شما مفید باشد، اگر چنانچه بحثی بود در پاسخ گویی حاضرم.
"یا علی مدد"
  • محمد

درود بر شما به خاطر  مطالب مفیدتون.

من هم چند وقته درگیر این مساله هستم .وبر تمامی این کلیشه ها واقفم . موج عظیمی ز جوان های کم سن و سال دارن نیروی جوونی و وقت خودشون رو به خاطر مهره ی یک شرکت شدن از دست میدن . با این اوصاف دیگه جامعه شغل ها و تخصص ها و خدماتی مورد نیاز خودش رو از نیروی انسانی به دست نمیاره .من توی گروه نتورکی ها هستم توی تلگرام . میبینم که یه سریهاشون شبها ساعتها بیدار میمون برای کار یعنی میخوام بگماین قدر وقتشونو میگیره . اجناسشون هم که یا به قیمت مغازه اس یا بیشتر کیفیتم که در خوشبینانه ترین حالت اگه کمتر مباشه بیشتر نیست .با توجه به این که این شرکت ها رشد تصاعدی باید داشته باشند برای موفقیت اعضا و با توجه به اینکه نهایتا 400000 نفر از مردم یک جامعه حاضر به عضو شدن در یک شرکت بازار یابی میشوند(7000000 .ضرب در 5 درصد میشه 3500000 که اگه تقسیم بر 10 تا شرکت بازریابی بشه میشه 350000که ما میگیم 400000نفر چون همه جای شرکت حرفش اینه که از همه مردم ایران فقط 5 درصد برای پول دار شدن از همین راه تلاش میکنن 95 درصد این کارو نمیکنن ما هم با استنباط خود نتورکرا رفتیم جلو )(بادرنظر گرفتن افزایش جامعه جوان و مرگ و میر کهنسالان و اینکه عده ای غیر فعال میشوند یا بیرون میروند نهایتا بعد هر سال درصد کمی به این 400000 نفر اضافه میشوند)خواهیم دید که تحقق آرزوی داشتن 1000 نفر زیرمجموعه عملا برای افرادی که بعد از نفر هزارم وارد میشوند ممکن نیست ) . چون تا اونموقع خیلی ها راجع به این موضوع آگاهی بدست آوردن چون به خیلی ها گفته شده و قبول نکردن و اونا هم رفتن به بقیه گفتن پس با توجه به تصاعدی بودن اعضا و  محدود بودن جامعه عملا یه جایی دیگه نفرات 1000 نفری که بهشون وعده داده شده بودو ندارن . خب کار نمیکنن و میذارن میرن اون موقع بالادستی ها هم میبین که هرم ریزش داره اونا هم میرن همینطوری هی میره بالا بعدم اون آخر آخریا میرن از بالایی ها شکایت میکنن . یک ده تلاش یه شرک هرمی با اسم جدید بر باد میره الته میرن انرژی میگیرن برا یه مدل جدیدتر و ده های بعدی .این تازه جدای شرکتایی که بعدا میخواد بیادا .حواستون جمع باشه .آدم که نمیخواین تولید کننین اینقدر امیدوارین میخواین آدم بیارین بعدم خیلی باگ داره سیستمی که توش اون بالاییه باید 100 تومن حداقل خرید بزنه و پول کار بقیه رو بگیره .من توی همین گروه تلگرام دیدم آقاهه فقط 500000 تومن لاک خریده بود.قطعا یه سری ها هم هستن که خیلی بیشتر خرید میزنن .چون سایت اعضا رو تشنه کالا نگه میداره .یعنی مطابق با نیاز تولید نمیکنه که ماهی دو فعه کالاهای پر فروششو شارژ میکنه .این یعنی یه سریا حرص میزنن . زیاد میخرن حالا فرض کن تو وانفسای همین خرید حریصانه بزنه و شرکت منحل شه اون بمونه و مثلا2 ملیون تومن  لاک حالا باید هم برند توقیف شده رو بفروشه .هم باید به 400 نفر  ادم یه دونه لاک بده که تا بخواد پولش درآد قیامت شده

  • محمد

یکی از مخاطبین وبلاگ با نام «یه آدم خوش شانس» تجربه ای را نقل کرده است:

من به واسطه یکی از دوستانم قرار بود وارد این کار شوم که خیلی تصادفی به وبلاگ شما برخوردمو خدارو هزار بار شکر میکنم.
من چندین دفه توی سایت لیدر استفتا فرستادم و حتی بعضی از این استفتائات رو به بالادستی خودم نشون دادم اما قبول نکرد.تااین که خودش یه متن آورد وگفت این رو بفرست.این رو رهبر تایید کردن.خداروشکر من اون متن رو فرستادم وبازم جواب استفتا همونای قبلی بود.
اینم کد پیگیری: 29a43e8eda067890d82a02ba951a4cbb
دلم میخواد همه ی دوستانم چشمشون رو باز کنن و بعد تصمیم بگیرن.


من(نویسنده وبلاگ) در این مطلب متن این استفتاء را در اختیار دوستان خود قرار میدهم:


سوال:

حضرت آیه الله خامنه ای

سلام علیکم

اینجانب در یک شرکت فروشنده انواع مواد غذایی و لوازم آرایشی و بهداشتی و ... کار میکنم که وظیفه اعضای آن ، بازاریابی و فروش محصولات غذایی این شرکت مانند چای و عسل و یکسری محصولات غذایی دیگر و همچنین محصولات آرایشی و بهداشتی است.فعالیت این شرکت دارای چند ویژگی خاص است:

۱-این شرکت دارای مجوز رسمی فعالیت در زمینه بازاریابی و فروش محصولات تحت عنوان Network Marketing(بازاریابی شبکه ای) از وزارت صنعت ، معدن و تجارت می باشد.

۲-این شرکت به جای اینکه درصدهایی از سود فروش محصولات را به واسطه های مختلف و مغازه داران بپردازد شیوه جدیدی را به کارگرفته که دادن سود به واسطه ها حذف شده و در این روش یک محصول مستقیما از کارخانه تولید کننده آن محصول برای بنده ارسال می شود و بنده وقتی بازاریابی میکنم اگر موفق به جذب مشتری شدم ، محصول را مستفیما به مشتری تحویل می دهم بدون اینکه مغازه یا چندین واسطه در کار باشد.

۳-بنده وقتی یک محصول را می فروشم درصدی از فروش این کالا مستقیما به بنده پرداخت می شود.

۴-این شرکت برای اینکه محصولات بدون واسطه به صورت مستقیم از کارخانه توسط بنده بازاریاب مستقیم به دست مصرف کننده برسد طرحی را به اجرا گذاشته تا هم بنده که قبلا بیکاربودم شاغل شوم و هم سود مناسبی کسب کنم.دراین طرح تا دوهدف : الف)فروش بیشتر محصولا ت خودشان ب)برای تشویق بنده به فروش بیشتر که نتیجه آن رسیدن سود بیشتر هم به بنده هم به شرکت می باشد اعلام نموده که بنده می توانم افردای را برای بازاریابی تشویق کنم و آنها هم مانند بنده شاغل شوند(وآنها نیز افرادی را برای بازاریابی تشویق کنند) و اگر موفق شدند بفروشند آنها هم مانند بنده درصدی از سود حاصل را از فروش را کسب نمایند.

۵-نکته مورد سوال اینجاست که اینجانب وظیفه دارم وقتی بازاریاب یا بازاریابانی را جذب کنم آنها را اولا طی جلسات متعدد و به صورت مستمر آموزش بدهم و در مورد کیفیت محصولات و نحوه بازاریابی و نحوه پاسخ دادن به سوالات مشتری و... آموزش بدهم و ثانیا به صورت مرتب و دوره ای با تماس یا پیامک یا ملاقات حضوری عملکرد آنهارا تفحص و رصد کنم و اگر موفق به فروش نشدندو مشکلی در کارشان دارند رفع اشکال نموده و در راه موفقیت و بازاریابی و فروش آنها را راهنمایی و کمک نمایم.این پیگیری ها و آموزش ها مستلزم صرف وقت زیاد و پرداخت هزینه شخصی می باشد که در مقابل این هزینه های من شرکت روشی را گذاشته که وقتی بازاریاب یا بازاریابان تحت پوشش بنده یک محصول را می فروشد علاوه بر سودی که معادل و مانند سود فروش بنده دریافت می کند ،سود کمتری هم به ازای هزینه های را که اینجانب صرف کرده ام به بنده می دهد.که این سود مطلقا از سود فرد بازاریاب تحت پوشش بنده کم نمی شود بلکه از محل سود شرکت است که برای تشویق بنده به فعالیت بیشتر و نیز برای جبران هزینه هایی که صرف نموده ام به اینجانب پرداخت می نماید.

۶-تکرار و تاکید می نمایم سودی از محل فروش بازاریابان تحت پوشش اینجانب به بنده پرداخت می گردد به هیچ وجه از سود سایر بازاریابان کم نمی شود و این سود اضافه را که درصد کمتر از سود فروش مستقیم خودم می باشد شرکت پرداخت می کند تا بنده هم تشویق به ادامه کار و فعالیت بیشتر شوم و هم هزینه هایی که کرده ام جبران شود.

۷-سوال بنده از حضرتعالی این است که این دو نوع سودی که بنده از شرکت دریافت می نمایم(سود مستقیم و سود حاصل از فروش سایر بازاریابان) آیا حلال است و مشکل شرعی دارد یا خیر؟

با تشکر از حضرتعالی


پاسخ:

به طور کلی بازاریابى شبکه‌اى صورت شرعی ندارد و این قبیل موارد باید بر اساس قوانین مصوّب مجلس شورای اسلامی و مورد تأیید شورای محترم نگهبان باشد و در صورت نبود قانون مصوب مجلس و مورد تأیید شورای محترم نگهبان، مشروعیت آن ثابت نیست.


* جهت اطمینان از صحت این مطلب، کد پیگیری را اینجا(سایت مقام معظم رهبری) وارد کنید.

  • محمد

بار دیگر مقام معظم رهبری مشروعیت بازاریابی شبکه ای را منوط به تایید آن توسط شورای نگهبان نموده اند. توضیح آن که شورای نگهبان این فعالیت را تایید نکرده است. در ادامه متن سوال و پاسخ آن توسط ایشان نقل می گردد. کد پیگیری این استفتاء را میتوانید در پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری(بخش پیگیری پاسخ) وارد کنید تا از صحت این مطلب اطمینان حاصل نمائید.

کد پیگیری: 1be1bc3a09635aa0fbcd34efe89162e7


پرسش:

با سلام

با عضویت رایگان در یک سایت متعلق به یک شرکت کاملا ایرانی ،امکان خرید کالاهای مصرفی (انواع مواد غذایی، منسوجات، لوازم آرایشی و بهداشتی، ساعت و لوازم خانگی و...) که عمده آن کالای ایرانیست، به قیمت متعارف و کیفیت قابل قبول و حتی بهتر از سطح بازار به وجود می آید و به دلیل حذف واسطه ها و دلال ها در بازار میتوان به روشهای ذیل با شراکت در سود ناشی از فروش کالای مصرفی واقعی این سایت، درآمد هم کسب نمود:

۱- تخفیف خرید : در صورت خرید، طبق قواعد تعریف شده در سایت بسته به مقدار خرید به خریدار تخفیف داده میشود؛

۲- پاداش بازاریابی : در صورت علاقه ، فرد میتواند یک سازمان فروش تشکیل بدهد، به این صورت که خود به عنوان مدیر فروش نفراتی را به سیستم معرفی نموده و از طریق خرید واقعی کالای مصرفی توسط این نفرات که ویزیتورهای اصلی سازمان فروش او(نفر اول) محسوب میشوند بسته به مقدار خرید آنها از سایت، درصدی از مبلغ سود خرید واقعی کالای مصرفی ایشان پاداش دریافت نماید( مستقل از تعداد نفرات معرفی شده به سازمان)،در ضمن این ویزیتورها خود نیز از تخفیف خرید بهره مند میگردند؛

۳- پاداش خرید سازمان فروش : در صورتی که هر کدام از ویزیتورهای اصلی مبادرت به معرفی نفراتی برای خرید کالا بنمایند علاوه بر تخفیف خرید کالا برای نفرات جدید، ویزیتورها و همچنین نفر اول بسته به مقدار خرید در هر زیر مجموعه و مستقل از تعداد نفرات درصدی از مبلغ سود خرید واقعی کالای مصرفی توسط زیر مجموعه ها را به عنوان پاداش دریافت مینمایند؛

نکته لازم به ذکر در این ساختار آنکه باید درهرماه خرید کالا توسط مدیر فروش نیز انجام شود تا به وی پاداشهای ذکر شده پرداخت گردد والی هیچگونه پاداشی دریافت نمیکند، تمام معادلات پاداش دهی مستقل از تعداد نفرات میباشد و فقط به مبلغ سود حاصل از فروش ارتباط دارد و در تمام آنها این موضوع مد نظر قرار گرفته که به هیچ عنوان بیشتر از ۴۹ درصد سود فروش به عنوان پاداش پرداخت نگردد، کالاهای ارایه شده عمدتا مصرفی بوده و مورد لزوم خانوار در هر ماه میباشند و دیگر آنکه در این سایت ادعا شده است طبق قانون تجارت الکترونیک مصوب مجلس در سال ۱۳۸۲و آیین نامه های تنظیم شده طبق آن دروزارت صنعت ،معدن و تجارت در سال ۱۳۸۸مجوز فعالیت دریافت گردیده که هر دو سال یکبار تمدید میگردد و کاملا تحت نظارت دستگاه های ناظر تعریف شده مانند پلیس فتا و ... می باشد و تمامی معاملات مذکور تحت شماره مستقلی در اتاق اصناف صورت میپذیرد و در تمام فاکتورهای صادره مبلغ مالیات بر ارزش افزوده محاسبه و پرداخت میگردد.

سوال اینجانب از معظم له این است که آیا:

• ۱- عضویت و تشکیل سازمان فروش،

• ۲- خرید کالای مصرفی ارایه شده،

• ۳- دریافت پاداش ها به نحو شرح داده شده،

از این شرکت اشکال شرعی داشته و حرام است؟

با تشکر از وقتی که صرف نمودید


پاسخ:
صرف عضویت و فروش کالا و دریافت سود بابت فروش خودتان اشکال ندارد. ولی بازاریابى شبکه‌اى صورت شرعی ندارد و این قبیل موارد باید بر اساس قوانین مصوّب مجلس شورای اسلامی و مورد تأیید شورای محترم نگهبان باشد و در صورت نبود قانون مصوب مجلس و مورد تأیید شورای محترم نگهبان، مشروعیت آن ثابت نیست.
  • محمد
این عکس حاوی فتاوای مقام معظم رهبری درباره بازاریابی شبکه ای به همراه آدرس سایت و کد پیگیری استفتاء میباشد.
تهیه این عکس توسط یکی از مخاطبین وبلاگ به نام آقای حجت حسینی صورت گرفته است. هدف ایشان انتشار آسان و راحت این فتاوی در شبکه های اجتماعی می باشد.
لینک دانلود عکس در ابعاد اصلی نیز در زیر آن درج شده است. همچنین میتوانید جهت مشاهده این تصویر در اندازه اصلی، روی آن کلیک نمائید.



  • محمد

توجه: متن استفتاء ذیل پاسخ مقام معظم رهبری آمده است.

جهت دریافت تصویر با اندازه واقعی روی آن کلیک کنید.



* این استفتاء توسط یکی از کاربران سایت انجام شده و از طریق خود ایشان به اطلاع ما رسیده است.

  • محمد

اینجا یکی دیگر از تجربیات و تحلیلهای کاربران را در قالب مطلبی مستقل نقل خواهم کرد:


سلام خدمت همه ی دوستان خوب.
من خودم توسط یکی از دوستام داشتم جذب میشدم به این صورت که یک روز بی خبر من منو برد خونه ی یکی از همین لیدرهاش و قبلش گفت میخوام برم سری به یکی از دوستام بزنم.خلاصه ما رفتیم توی خونه ی این آقا و شروع کرد برای ما از کتاب موج سوم آدلین تافلر و از قانون تصاعد واهرم صحبت کردن.منم با دقت به حرفاش گوش میکردم. تا این که تموم شد و رفتیم خونه.فردای اون روز دوباره رفتیم تو همون خونه شروع کردن از قوانین و خرده فروشی گفتن.شب همون روز رفتیم توی یه پارک که جمعیت زیادی از همین نتورکرا دور هم جمع شده بودن.دوستان شاید بگید که من از احترام و اینا خوشم نمیاد اما دوستانی که قبلا اینجا بودن میفهمن که توی جمعشون به طور زجرآوری قربون صدقه ی هم میرن و یه جور زبون بازی و چاپلوسی برای جذب و نگه داشتن افراد تو این سیستم بکار میبرن. یکی از همین دوستان اومد شروع کرد با من صحبت کردن و میگفت که اگه میخوای موفق باشی همه کارات باید با اجازه ی بالاسریت باشه یعنی اگه بالاسریت گفت امشب این کارو بکنی حتما باید بکنی.بله منم قبول دارم که باید از تجربه ی دیگران استفاده کرد و آزمون و خطا انجام نداد.اما طبعا روی فرد مدیریتی میشه که به تبعیت بی چون وچرا میکشه.دوستانی که مدیریت رسانه میدونن میفهمن چی میگم.همون شب گفتن اگه میخوای بقیه اموزشاتو ببینی باید سیصد هزار تومان خرید بزنی وقتی دلیلشو پرسیدم بهم گفتن چون قراره افرادی رو جذب کنی باید خودت خرید زده باشی تا اونا بهونه ای برای خرید نداشته باشن.همون شب که تقریبا تا نیمه های شب اونجا بودم اومدم خونه جوری ذهن منو پر کرده بودن که وقتی پدرم ازم خواست که دور اینکارو خط بکشم بدترین برخوردی که تاحالا باهاش داشتم رو کردم(خدا منو ببخشه).خلاصه همین جور دودل بودم که وقتی تو اینترنت سرچ میکردم به سایت شما رسیدم و دیدم مرجعم و رهبری اینجور فعالیتها رو غیرشرعی دونستن.بنابراین به بالاسریم جریانو گفتم اونم گفت که این نظرات قدیمی هستن و نظر جدیدشون فرق کرده. ثانیا میگفت که مراجع چیزی از اقتصاد نمیدونن.گفتم مگه میشه کسی که شصت سال مطالعه داشته روی ابعاد مختلف دینی که بالطبع اقتصادم جزئشونه.شاید باور نکنید جوری شده بودم که حاضر بودم بگردم دنبال مرجعی که حکم به حلال بودن داده بود و مرجعمو عوض کنم.
خلاصه به دوستم گفتم من دیگه نمیخوام تو این کار باشم.دوستان تورو یه خورده فکر کنید تو این کلاسا جوری به انسان آموزش میدن که از لیدرها و بالاسری هاشون بت میسازن.و بلا استثناء میگن که بالا سریمون بهترین الگومونه.دوست مسلمون من عزیزم مگر نداریم تو قرآن که رسول الله و حضرت ابراهیم صلوات الله علیهما اسوه ی حسنه هستن؟به خدا قسم اگه هرکدوم از این دوستان وقتی که برای جزوه هاشون میزارن برای قرآن و یا حتی درسشون میگذاشتن الان هرکدوم یا عالم دینی بودن یا نخبه ی بهترین دانشگاه های دنیا.یه لحظه فکر کنید جوری که توسط لیدرها مدیریت میشید و به تبعیت کشیده میشید همون جوری که به من گفتن مرجع تقلیدم چیزی از اقتصاد نمیدونه دو روز دیگه اگه بگن امام زمانی نیست همش ساخته ی ذهن علمای دینیه آیا اون موقع قدرت تصمیم گیری دارید؟ یا نه اگه بگن به فلان فرد رای بده که باب میل دشمنه آیا قدرت انتخاب دارید؟
قانون تصاعدی دوستان ازش صحبت میکنن اگه هرکسی پنج تا محور داشته باشه بزار ببینیم تو سطح دهم چه اتفاقی براش میفته
1-اولین نفر مساوی با پنج به توان صفر که میشه 1
2-پنج نفر بعدی برابر پنج به توان یک
3-بعدیها برابر پنج به توان دو برابر بیست وپنج نفر
4-نفرات بعدی برابر پنج به توان سه مساوی با 125 نفر
5-بعدیها پنج به توان چهار برابر 625 نفر
6-بعدیها پنج به توان پنج برابر 3125
7-بعدیها پنج به توان شیش برابر 15625 نفر
8-بعدیها پنج به توان هفت برابر 78125 نفر
9-بعدیها پنج به توان هشت برابر 390625 نفر
10-بعدیها پنج به توان نه برابر 1953125 نفر
11-و بالاخره در سطح دهم فرد اول برابرپنج به توان ده مساوی با 9765625 نفر
خوب علاوه بر تصاعد هندسی که که مثل عملکرد مولکولی هست تصاعد حسابی هم اینجا نقش داره که برابره با مجموع تمام جملات یعنی:
1+5+25+125+625+3125+15625+78125+390625+1953125+9765625
برابر با دوازده میلیون و دویست و هفت هزارو سی و یک نفر 
میتونید جمع و تفریق کنید
حالا اگه سطح دهم بخواد زیر مجموعه بیاره عددی بالغ بر شصت میلیون نفر میشه
یعنی اگه این افراد رو بخواهیم بیاریم باید شیرخواره هارو هم بیاریم اگه دوازده میلیون نفر مشغول بازاریابی باشن پس چه جوری دکتر پرورش بدیم چه جوری صنعت رو رشد بدیم چه جوری شهر تمیزی داشته باشیم؟ چه جوری کشاورزی کنیم؟
دوستان تو رو به خدا یه خورده روش فکر کنید هیچ سود و زیانی از پیوستن شما به این کار نصیب من نمیشه ولی خواهش میکنم گرفتار آرزوهای دور و دراز نشید.
.در پناه حق
  • محمد

* این مطلب توسط یکی از خاطبین وبلاگ به نام «احسان» ارسال شده است.


سلام به همه عاقلان و حلال خوران ایران. من خیلی انسان مقید و مذهبی نیستم ولی معتقدم نونی که توی شکم خودم و زن و بچه میره باید حلال و طیب باشه. ۱۰ ماهه توی نتورک *** مشغول به فعالیت بودم حدود ۳روزه که کلا وبرای همیشه گذاشتمش کنار، من یه تیم ۵۷ نفره داشتم و خودمم آپلاین بودم و حتی پرزنتوری هم انجام میدادم ۴ تا آپلاین هم در تیمم داشتم. تا ۳روز پیش فک میکردم عالی ترین کار و حلال ترین کار رو دارم. ولی خداروشکر میکنم که راه درست رو پیش روی من گذاشت تا تصمیم درست رو بگیرم. بعد از ۱۰ ماه فریبکاری بالاسریهام متوجه شدم اینکار اصلا تایید شورای نگهبان رو نداره و طبق فتوای رهبر به لحاظ شرعی مشکل داره و پورسانت حاصله حلال نیست. اما بر خودم واجب دونستم به هموطنان و دوستانی که قصد ورود به این شرکت ها رو دارن مطالبی رو که حاصل تجربه ۱۰ ماهه منه بگم تا با دید باز خام این فریبکاری نشن.

  • محمد

* منبع: سایت پلیس فتا(ایران هشدار)

درمقاله قبلی دو دروغ مطرح شده توسط برخی شرکت های بازاریابی شبکه ای مطرح شد. در ادامه به بررسی مابقی آن خواهیم پرداخت.

دروغ سوم: درنهایت همه محصولات به‌وسیله بازاریابی چند سطحی که یک‌شکل جدید بازاریابی است، فروخته خواهد شد. مراکز خرید، کاتالوگ‌ها و اکثر مدل‌های تبلیغات به‌زودی توسط بازاریابی چند سطحی ارائه خواهد شد.
واقعیت: بازاریابی چند سطحی مدل جدید بازاریابی نیست. از اواخر 1960 فعالیتش را آغاز کرده است. بااین‌وجود، امروز کمتر از یک درصد خرده‌فروشی آمریکا را انجام می‌دهد.
در سال 2000، کل خرده‌فروشی آمریکا برحسب اعلام واحد بازرگانی 3232 تریلیون دلار بوده است که سهم بازاریابی چند سطحی از این مقدار 1000 میلیون دلار بوده است که این مقدار تنها 1/3 از یک درصد کل حجم خرده‌فروشی بوده و به ‌واسطه توزیع‌کنندگان تازه‌وارد انجام‌گرفته است. نه‌تنها سهم بازاریابی چند سطحی درفروش بازار، سطح قابل‌توجهی نیست بلکه به‌عنوان یک مدل فروش در مهم‌ترین عامل که نگهداری مشتری است شکست‌ خورده است. بیشتر مشتریان، خرید محصولات از شرکت‌های بازاریابی چند سطحی و فعالیت در آن را رها کرده و به دنبال فرصت‌های کاری دیگر خواهند رفت. این حقیقت اساسی نشان می‌دهد که بازاریابی چند سطحی به‌عنوان یک مدل بازاریابی نتوانسته جایگزین اشکال دیگر بازاریابی که وجود دارد شود و عملاً با آنان رقابت کند. به‌جای آن بازاریابی چند سطحی، طرح سرمایه‌گذاری جدید را ارائه می‌دهد که در آن از زبان بازاریابی فروش محصولات استفاده کرده است. محصولات آنان با ارائه اطلاعات نادرست فروخته می‌شود و جذب مشتریان احتمالی با بزرگ نمایی در درآمد صورت می‌گیرد. افراد محصولات را برای رسیدن به یک جایگاه امن در هرم سازمانی، می‌خرند. امکان ثروتمند شدن شما وجود دارد اما نه از طریق تلاشتان بلکه از طریق افراد ناشناسی که ممکن است در سطوح پایین شما مشارکت داشته باشند و ماهی‌های بزرگ نامیده می‌شوند.
دروغ چهارم:

  • محمد

منبع: ایران هشدار(سایت پلیس فتا)


رابرت فیتز پاتریک، نویسنده کتاب سودهای دروغین: «در جستجوی رستگاری مالی و معنوی در بازاریابی چند سطحی و طرح‌های هرمی» و ناشر فصلنامه the eagle، در مقاله‌ای با عنوان 10 دروغ بزرگ بازاریابی چند سطحی به بررسی برخی ادعاهای شرکت‌های بازاریابی چند سطحی پرداخته و دلایل عدم صحت داشتن این ادعاها را بیان کرده است.
امروزه عرصه بازاریابی چند سطحی رشد کرده است و شرکت‌های عضو آن چند برابر شده‌اند. تقاضا برای مشارکت در این نهضت به نظر می‌رسد در همه‌جا وجود دارد. تصوری که در مورد این کسب‌وکار وجود دارد این است که این کسب‌وکار برای آینده است. این مدل کسب‌وکار نسبت به سایر مدل ها برتری پیداکرده، موردپذیرش قرارگرفته، مقبولیت قانونی پیداکرده است و آن‌گونه که رهبران آن ادعا می‌کنند، درنهایت جایگزین دیگر اشکال بازاریابی و فروش خواهد شد. بسیاری از افراد این ادعا را باور دارند که موفقیت در این حرفه متعلق به کسانی است که صادقانه معتقد به سیستم باشند و صبورانه به تمام روش‌های آن پایبند باشند.
تحلیل من از حرفه بازاریابی چند سطحی بر مبنای تجربه 14 ساله‌ام به‌عنوان مشاور صنفی درزمینهٔ توزیع و بیشتر از 10 سال تحقیق و پژوهش در مورد بازاریابی چند سطحی است. تجربیات من از خدمت به‌عنوان کارشناس در دادگاه ایالتی و فدرال، ارتباط مستقیم با بیش از 1500 توزیع‌کننده، نوشتن کتاب‌های متعدد، مصاحبه با رادیو ملی و محلی، تلویزیون، روزنامه‌ها، مجلات و مطالعه دقیق چندین طرح بازپرداخت و بازاریابی به‌دست‌آمده است.
تحقیقات من نشان می‌دهد، برخی از مدل‌های بازاریابی چند سطحی که توسط بسیاری از شرکت‌ها به اجرا درآمده است، یک مدل تقلبی بازاریابی است. در برخی از این مدل‌ها، طرح آنان بدین‌ صورت است که به‌طور دائم از توزیع‌کنندگان ثبت‌نام به عمل می‌آورد و حجم کمی از محصولات را به مصرف‌کنندگانی که به‌عنوان توزیع‌کننده ثبت‌نام‌شده‌اند، خرده‌فروشی می‌کند. به‌طورکلی، ادعاهایی که برخی از شرکت‌های بازاریابی چند سطحی در مورد حاکمیت در توزیع محصولات دارند، اعتباری هم‌اندازه مشاهدات ufo[بشقاب پرنده] در حوزه علمی دارد، همچنین احتمال دستیابی به موفقیت مالی تحت این شرایط رقابت، به‌اندازه احتمال برنده شدن در جدول شرط‌ بندی لاس‌وگاس است.
  • محمد

اینجا تجربه یکی دیگر از کاربران این وبلاگ در قالب مطلبی مستقل در اختیار شما قرار میگیرد.


سلام
اول تشکر بخاطر وبلاگ واقعا مفیدتون..
من از حدود یک سال قبل توسط یکی از دوستان دانشگاهم برای عضویت تو شرکت *** پرزنت شدم. طبق معمول همه ی شرکتا ، به روز بهم زنگ زد و گفت میخوام یه کار خیییییلی پر درامد و شروع کنم و احتیاج به چندتا ادم قابل اعتماد دارم.. منم زیاد اهمیت ندادم و حدودا یک ماه بعدش دوباره زنگ زد و قرار گذاشت که ببینمش. رفتیم بیرون با یکی از دوستای هم شرکتیش اومده بود. شروع کردن و از خوبیای کار گفتن و اینکه ما داریم برای اولین بار تو این شهر داریم *** و پایه گذاری میکنیم. و طبق معمول همه ی این کارا، گفتن ما نمیتونیم از جزییات کار چیزی بگیم و قرار شد با کارشناس حرف بزنیم. و گفتن ما با هزار زحمت میتونیم از کارشناس وقت بگیریم و اون هر ماه فقط یک هفته از تهران میاد اینجا واسه مشاوره اعضای جدید.. کلی هم منت گذاشتن که اگه نیای ما ابرومون میره و.. حدود دو هفته بعدش یه ادرس دادن و رفتم اونجا ، خونه همون دوستم بود! تعجب کردم که چرا تو خونه پرزنت میکنن... رفتم تو خونه و معلوم بود یه خونه مجردی بیشتر نیست، یه طرف ورقای قمار بود و.. هیجی ، نشستم و منتظر شدیم تا جناب کارشناس بیان و قبلش دوستم کلی تعریف کرد که اقای مهندس م. اصن اینجا نیستن و بیشتر اوقات تهران هستنو ... تا اینکه کارشناسشون اومد ! جالب اینه که این اقا که انقد ازش تعریف کردن که فلانه و اینجوریه و اونجوری، بچه همسایمون بود! و اتفاقا جزو اونایی بود که هیچکی تو محل نگاشم نمیکرد و تازه ترم چهار مهندسی معماری دانشگاه ازاد شهر خودمون میخوند و خونشونم یه کوجه پایینتر از خونه مون بود و شاید تو زندگیش یبارم تهران و ندیده! 
از همون اول فهمیدم سرتاپای این ادما فقط دروغه.. اون جلسه شروع شد و دوتا کاغذ جدول بندی شده اوردن و شروع کرد به توضیحات و رسم یه اینده ی هدف دار و پرپول... و یه توهم خیلی خیلی بزرگ!
و بعدش با حرفاش خواست که کوچیکم کنه و همش میگفت با این حقوق کم به هیچ جا نمیرسی و ... یا اینکه ببین پدرای ما بعد این همه سال زحمت به هیچی نرسیدن و..
  • محمد

همونطور که عرض شد من وارد این صنعت به ظاهر گل و بلبل شدم و قرار شد آخر همون هفته ای که خرید انجام شد شخصی از شعبه مرکزی بیاد و کلاسی در مورد آینده روشن و پر افتخاری که تو اینکار در انتظارمونه برگزار کنه.

توجه کنید که ابتدا باید خرید رو انجام بدید و بعد از اونه که مجوز راهیابی به کلاس رو پیدا میکنید پس در نتیجه من خرید اولیه خودم رو انجام داده بودم و منتظر رسیدن اجناس شدم.

 

کلاس شروع شد و من با چند ده دقیقه تاخیر رسیدم، به بچه های حاضر در کلاس گفته شده بود در لیستی تعدادی از مهمترین آرزوهاشونو بنویسند، از پول و ماشین گرفته تا سلامتی و هتل و...

شاید در ظاهر همه چیز یک روند عادی و طبیعی بود اما در باطن اصلا از این خبرا نبود، اگر بخوام به گمان خودم جلسه گروهی رو سانس بندی کنم نتیجش میشه یه طرحی مثل این:

  • محمد

آشنایی من با بازاریابی شبکه ای به تابستون امسال برمیگرده، هنوز این قسمت سخنرانی دوستم در مدح بازاریابی شبکه ای کاملا در خاطرم مثل روز روشنه:

  • محمد

 این مطلب حاوی ادعاهایی است که در این شرکتها به خورد افراد داده میشود تا آنها را نسبت به حقیقت و واقعیت کور کند. این ادعاها را میتوان به چند دسته تقسیم کرد: 1) القای تقدس نسبت به این کار و آن را بهشت زمینی معرفی کردن. 2) منتقدین این شرکتها را نادان و مغرض نشان دادن. 3) کسانی که از این کار انصراف داده اند را نالایق و پست دانستن. 4) مراجع تقلید را عقب مانده و کور تلقی نمودن. 5) سوال را با سوال جواب دادن و فرافکنی کردن. 6) بازارایابی شبکه ای را منجی کشور و ملت به شمار آوردن. و...

این مطالب را بازاریابان مخاطب این وبلاگ در لابلای نظرات خود نگاشته اند و من آنها را نقل خواهم کرد.

از شما دعوت میکنم با دیده عبرت به این عبارات دقت کرده تا تاثیر عملیات روانی این شرکتها بر دوستانمان را دریابید(این مطلب به مرور کامل خواهد شد):

  • محمد
  • محمد

این مطلب خواندنی نیز توسط یکی از مخاطبین این وبلاگ در اختیار ما قرار گرفته است. ضمن توصیه شما به مطالعه این مطلب، امیدوارم به همه کسانی که به نحوی با این پدیده شوم ارتباط دارند مفید واقع گردد:


سلام

دوستان موضوعی که براتون میگم امیدوارم مسیله رو براتون بهتر باز کنه.
من دوستی داشتم با سابقه ی دوستی نزدیک به ده سال که با وجود مخالفت من در شرکتی مشبه و در حال حاضر در بیز مشغول به کار است.
یک هفته بعد از این که وارد شرکت شده بود با تماس مکرر بصورت مستمر منو دعوت به اومدن به این شرکت میکرد و حداقل شرکت در کلاس ها برای اثبات درست بودن این کار میکرد. در هر دفعه تماس طوری که انگار با نوکرش صحبت کنه میگفت ما برات وقت گداشتیم و ما بیکار نیستیم و تو یه فرصت داری که نباید از دست بدیش. در نهایت یک جلسه من رو به این شرکت برد. متاسفانه در بدو ورود متوجه شدم شرکت نگهبان ندارد و جنس مونث و مذکر در هم میلولند. برام جالب بود که خانمی در همونجا بچه شیرخوار اش رو به زور ساکت میکرد تا به این فرصت استثنایی(کدایی) با دقت گوش بدهد حتی افرادی هم سن پدر من بودند! سپس سه نفری که جدید اومده بودیم سر یک میز بردند و فردی رو اوردن که با عناوین موفق و نتیجه گرفته از کار به ما معرفی شد با کلی توضیح در مورد کار اما به هیچ سوال پاسخ داده نمیشد و بعد از ان ما را تک به تک به سرمیز جداگانه بردند و و به سوال ها پاسخ دهند. بطور خلاصه ارزیابی من از سوال و جواب اینگونه بود :
1-نفس این کار که توضیح گروهی و پاسخ تک به تک باشد این بود که چند نفر با دید منفی به اجماع نرسند و نتوانند کار را محکوم کنند
2-فرد پاسخ دهنده از مطالبی مانند قانون اهرم قانون1990 و ... بصورت ناشیانه و ناقص و به نفع خودش استفاده میکرد
3-زمانی که به بحث شرع رسید از من پرسید اعتقاد داری من هم برای امتحان طرف گفتم خیر و در پاسخ شنیدم <تو هم مث خودمی مهم نیست پول از کجا بیاد فقط بیاد>
  • محمد

مطلب زیر تجربه یکی از مخاطبان این وبلاگ است که در بخش تجربیات دیگران وبلاگ درج شده است.

بنظر میرسد نقل آن در یک مطلب مستقل برای اطلاع کسانی که قصد ورود به چنین شرکتهایی را دارند، خالی از لطف نباشد:


سلام

من 7 ماه در یکی از این کمپانی ها فعالیت گردم.

یک روز یکی از دوستان خانوادگی تماس گرفت و راجع به کاری صحبت میکرد که از طریق اینترنت انجام میشود و از طریق این کار میتوان به درآمد چند ملیونی رسید و کاری پاره وقت است که به درس هم لطمه نمیزند. چند روز بعد به خانه شان رفتم و تمام مراحل کار توسط یکی از لیدر ها برایم شرح داده شد. آن ها میگفتند کاری است که 1.میتوان انرا به صورت پاره وقت انجام داد 2.قانونی و مورد تایید شورای نگهبان است 3.وقتی شورای نگهبان تایید کرده پس حلال و شرعی است 4.هم به اقتصاد کشور و دولت و تولید ملی کمک میکند هم به نفع مردم است 5.محیطی اخلاقی است 6.از قانون تخطی نمیشود و کاملا طبق قانون عمل میشود هرچند تمام این شعار ها دروغ و بزرگمنایی بود که در ادامه راجع به تک تک آن ها صحبت میکنم

  • محمد

این پنجمین فتوایی است که از رهبری درباره حرمت بازاریابی شبکه ای در این وبلاگ قرار میگیرد.

برخی ادعا دارند که اگر کار بازاریابی بطور صحیح برای مراجع عظام توضیح داده شود، آنها حکم به حلّیّت این فعالیت خواهند داد.

در این استفتاء کار بازاریابی شبکه ای بطور کامل برای مقام معطم رهبری توضیح داده شده است و ایشان در پاسخ مانند همه فتاوایی که قبلاً از ایشان نقل شد، حکم به فتوای بازاریابی شبکه ای فرموده اند.

میتوانید این استفتاء و پاسخ آن را در بخش پیگیری پاسخ استفتائات پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری با کد پیگیری 6f3c4b79c88b8463832ca20d51e905f9 مشاهده نمائید.

متن استفتاء و پاسخ آن بدین شرح است:

  • محمد

جالب است که برخی از شبهات ناگهان به طرز عجیبی فضای فکری شرکتهای بازاریابی شبکه ای را پر میکند! این حاکی از شبهه پراکنی برنامه زیری شده این شرکتها جهت توجیه وجهه خود و فریب دیگران است!!

یکی از مطالبی که اخیراً بارها از من سوال شده است، مطلبی است که در سال 85 با عنوان «پاسخ به جند پرسش درباره شرکتهای هرمی» در سایت شورای نگهبان درج شده است. عده ای با استمساک به این مطلب میخواهند اثبات کنند که شورای نگهبان با درج این مطلب، شرکتها بازاریابی شبکه ای را تایید نموده است. این ادعا کذب است!

توضیح آن که در سال 84 طرحی در مجلس مبنی بر ممنوعیت فعالیت شرکتهای هرمی ارئه میشود.

این طرح دارای یک بند به نام «بند ز» بود که شورای نگهبان آن را رد میکند. علت رد این بند ابهام در آن بوده است. اما پس از اصلاح آن توسط مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان آن را تایید مینماید. اما این تایید به هیچ عنوان به نفع شرکتهای بازاریابی شبکه ای نمیباشد.

بندی که دارای ابهام است و رد شده چنین است: «هرگونه تأسیس، قبول نمایندگی، عضوگیری و ثبت‌نام در بنگاه، مؤسسه، گروه یا فهرست اسامی با وعده کسب درآمد ناشی از افزایش اعضا به صورت شبکه‌ای، خواه از طریق عرضه کالا یا خدمات یا اجبار به خرید کالا یا دریافت حق عضویت یا شیوه‌های مشابه دیگر خواه از طریق جلب مشتریان به عنوان بازاریاب یا به هر عنوان دیگر با وعده دریافت کالا یا خدمات رایگان یا به قیمتی کمتر از قیمت واقعی یا دادن درصد (پورسانت) یا توزیع جایزه»

همان طور که مشاهده میشود، این بند شامل تنها شرکتهای شبکه ای و هرمی نمی شود، بلکه اعم از آنها و سایر شرکتهاست. اما برای رفع این ابهام مجلس موظب به تغییر این بند میشود

بند اصلاح شده چنین است: «تأسیس، قبول نمایندگی و عضوگیری در بنگاه، مؤسسه، شرکت یا گروه به منظور کسب درآمد ناشی از افزایش اعضا به نحوی که اعضای جدید جهت کسب منفعت، افراد دیگری را جذب نموده و  توسعه زنجیر یا شبکه انسانی تداوم یابد.»

این بند، ابهام ندارد و شامل شرکتهای هرمی (و به اصطلاح شبکه ای) میگردد.

پس این مطلب به هیچ عنوان به نفع شرکتهای بازاریابی شبکه ای نیست؛ زیرا سیستم سود دهی آنها نیز مطابق همین بند ز میباشد و یا تفاوت چندانی ندارد.

بعلاوه زمانی که این اطلاعیه درج شده است، شرکت بازاریابی شبکه ای به معنای امروزین آن اصلاً وجود نداشته است و شرکتها هرمی از قبیل گلدکوئست و... خود را به عنوان شرکت بازاریابی شبکه ای معرفی مینموده اند!! (هر چند از نظر نگارنده تفاوت ماهوی بین شرکتهای هرمی و بازاریابی شبکه ای امروزین وجود ندارد).

به هر حال این مطلب به هیچ عنوان به معنای تایید شرکتها بازاریابی شبکه ای توسط شورای نگهبان نمیباشد؛ بلکه بند ز شامل فعالیتهای شرکتهای بازاریابی شبکه ای نیز میشود و اصلاً این مطلب به ضرر این شرکتهاست!

در ادامه مطلب مندرج در سایت شورای نگهبان را عیناً درج خواهد شد. با مطالعه این مطلب خودتان متوجه خواهید شد که بوق های تبلیغاتی این شرکتها چگونه از آن برای رسیدن به اهداف خود سوء استفاده کرده اند:

  • محمد

شرکتهای بازارایابی شبکه ای برای توجیه فعالیتهای خود همواره تمامی انتقادات وارد بر خود را به نحو شیطنت آمیزی توجیه میکنند و یا در مقابل آن شبهه پراکنی می نمایند.

اخیراً و پس از صدور فتوای مراجع مبنی بر حرمت چنین فعالیت هایی، این شرکتها با این ادعا که فعالیتشان به زودی حلال خواهد شد به مثالهایی از قبیل حرمت شطرنج و ویدئو استمساک مینمایند. به نظر میرسد چنین حربه هایی برنامه ریزی شده باشد؛ زیرا ناگهان در فضای فکری این شرکتها شیوع غلیظی یافته است!!

در پاسخ به چند نکته اشاره خواهد شد:

1. احکام الهی تا ابد ثابت است و تغییری نمی کند. برخی از تغییر فتاوی به دلیل تغییر موضوع است، نه تغییر حکم شرعی(در اینباره ببیشتر توضیح داده خواهد شد).

2. حال اصلاً فرض میکنیم که فتوای مراجع در باره برخی از مسائل عوض شده است(هرچند این فرض کاملاً غلط است)، از کجا معلوم که بازاریابی شبکه ای از قبیل آن مورادی باشد که در آینده حلال خواهد شد؟ احکام بسیاز زیادی وجود دارد که  از ابتدای ظهور اسلام تا به امروز هیچ تغییری نداشته اند. چه تضمینی وجود دارد که حکم بازاریابی شبکه ای تغییر کند؟ اگر تغییر نکرد چه؟

3. این که بر فرض محال که فتوای مراجع روزی تغییر کند، باعث نمی شود که امروز ما به وظیفه شرعی خود عمل نکنیم. ما از نظر شرعی مامور به اطاعت از فتوای مرجع تقلید خود میباشیم. یعنی در حق کسانی که خود مرجع تقلید نیستند، وظیفه همان است که از جانب مرجع تقلید بیان میشود.

4. همه این ها را باید در کنار این موضوع گذاشت که اساساً این شبهه از فهمی غلط از تغییر موضوعی برخی از احکام و قیاسی غلط نشئت گرفته است. به عبارت دیگر نه حکمی عوض شده است و نه بازاریابی شبکه ای تناسبی با مثالهای یاد شده دارد تا بتوان از یکی، دیگری را نتیجه گرفت.

 

اکنون و در ادامه به شبهه تغییر حکم شطرنج پاسخ داده خواهد شد.

  • محمد