بازاریابی شبکه ای

پایگاه جامع نقد و بررسی شرکتهای بازاریابی شبکه ای

بازاریابی شبکه ای

پایگاه جامع نقد و بررسی شرکتهای بازاریابی شبکه ای

بازاریابی شبکه ای

بسم الله الرحمن الرحیم
شرکتهای بازاریابی شبکه ای، دارای ابعاد مختلفی میباشند که باید با رویکردی سیستمی مورد بررسی قرار گیرند. از جمله این ابعاد میتوان به مواردی چون ابعاد فقهی، قانونی، روانشناختی، اجتماعی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی، اعتقادی و... اشاره کرد.
بی شک، بررسی بازاریابی شبکه ای بدون لحاظ ابعاد مختلف آن، عقیم و ناکارآمد خواهد بود.
این پایگاه در صدد بررسی ابعاد این مسئله با رویکرد انتقادی میباشد.

لینک کانال تلگرام:
t.me/onnetworkers

onnetworkers@

۱۹۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نقد بازاریابی شبکه ای» ثبت شده است

یکی از ویژگیهای شرکتهای هرمی، تغییر شکل ظاهری میباشد.
شرکتهای هرمی، به دلیل ضربه به نظام اقتصادی کشورها، تقریباً در تمام دنیا ممنوع میباشد. این ممنوعیت در ایران با حرمت شرعی نیز همراه شده است. بنابراین بدیهی است که پس از برملا شدن ترفند و راز آنان، این شرکتها تغییر شکل داده و به شکلی دیگر خود را موجّه جلوه میدهند. این چیزی است که در خاطره تاریخ به جا مانده است(نک: فقه و بازاریابی چندسطحی).
برای مثال، این شرکتها گاهی با عرضه فرم، گاهی با فروش سکه خاصّ، گاهی با سرمایه گذاری و... بروز و فعالیت کرده اند. هم اکنون نیز، برخی از این شرکتها در قالب بازاریابی شبکه ای به فعالیت خود ادامه میدهند و با سوء استفاده اسم آن، سعی در پنهان کردن خود دارند.
اما حکایت ضرر 90% از افراد، همچنان باقیست!
این ظاهر قضیه است که شما در بازاریابی شبکه ای (با ماهیت هرمی)، هیچ سرمایه ای را صرف نکرده و در قبال هر پولی که به حساب شرکت واریز مینمائید، کالایی را دریافت میکنید. این شرکتها، بر فرض منصفانه بودن قیمت این کالاها اشکالی ندارند. اما اشکال کار، در جای دیگر خود را پنهان ساخته است.
  • محمد

در شرکتهای هرمی و کلیه سیستمهای شبیه به آن(اعم از بازاریابی شبکه ای که به شکل هرمی کار میکند)، تنها 10% از افراد به سود و درآمد مورد نظر میرسند و در عمل 90% از افراد متضرر میگردند. گذشته از این که این ضررها به چه اشکال و انواعی میتوانند باشند، نکته درخور توجه این است که سود آن 10% مذکور، کاملاً مبتنی بر فعالیت 90% ناکام این سیستم میباشد. درواقع این شرکتها مانند یک هرم 10 طبقه هستند که تنها ساکنین طبقه دهم به سود و درآمد مورد نظر میرسند. ولی برای این که آنان در طبقه دهم این هرم، جا خوش کنند، باید تمامی جایگاه های طبقات اول تا نهم پر شده باشد.

افراد در حالت عادی معمولاً پس از گذت مدت زمان اندکی متوجه ریسک بسیار بالا و احتمال اندک ورود به جمع خوش نشینان طبقه دهم هرم  میشوند. اما از طرف مقابل، سردمداران این جریان به خوبی متوجه این خطر بزرگ(یعنی آگاهی افراد) شده اند و با استفاده از روانشناسی هیجان و القای هیجان کاذب، مانع از آگاهی و واقع بینی فرد شده و در صورت آگاهی او، تلاش میکنند حتی الامکان، خروج او از سیستم را به تعویق اندازند.

این هیجانات موجب بسته شدن چشم فرد در قبال واقعیت شده و سرازیری او در وادی هلاک را از یاد و خاطر او پاک میکنند. او مانند یک قماریاز محکوم به شکست، هر روز به امید رسیدن به آرزوهایش، متحمل باخت بیشتری میگردد. این آرزو ها با تکنیکهای روانی به شدت بزرگ نمایی میشوند. ایجاد یک فضای احساسی به راحتی فرد را در گردابی از هیجانات، جادبه ها و دافعه ها فرو میبرد و چشم و گوش او را نسبت به هر سخن خلاف شرکت کر و کور میکند.

در موارد زیادی، فضای جلسات هفتگی این شرکتها چنان مشوب به احساسات پوچ و هیجانات کاذب است که افراد بطور دسته جمعی گریه میکنند! از طرف دیگر این احساسات و تلاش فرد در راه پول و ثروت، به نحو مغالطه آمیزی با اعتقادات او گره زده میشود و این سرگردانی و کوری او را تشدید مینماید.

این معضل، یکی از خطرناک ترین جنبه های چنین شرکتهایی میباشد.

  • محمد

از جمله آموزشهای برخی از شرکتهای بازاریابی شبکه ای، قانون جذب میباشد.

این قانون میگوید که فکرهای مثبت یا منفی شما، باعث وقوع حوادث خوب یا بد برای شما میگردد. این قانون خودساخته در توجیه مکانیسم خود، با فرضیه ای غیر علمی و اثبات ناپذیر، به انرژیهای کائناتی متوسل شده و از از نام فیزیک کوانتم سوءاستفاده میکند. بدین ترتیب که انرژیهای کائناتی، از نیت فرد با خبر میشوند و در صورت لیاقت فرد، او را به آمال و آرزوهایش خواهند رساند. بنابراین فرد باید آرزوهای خود را از کائنات بخواهد و با او راز و نیاز کند. در این اندیشه، خدای کائناتی قادر به انجام هر کاری میباشد و بدون هیچ محدودیتی قادر است برای کسی که به او توجه دارد، هر خواسته ای را برآورده کند.

انسان در مقابل خدای کائناتی، هیچ وظیفه اخلاقی بر عهده ندارد و اعتقاد به چنین خدایی هیچ پارسایی یا عمل خاصی لازم ندارد. اتفاقاً این افراد حریص هستند که بیشتر مورد عنایت چنین خدای خرافاتی قرار میگیرند. این دین نوین از همین جهت با دین «بودیسم» اشتراکات فراوانی دارد.

در واقع چون معادلات و وعده های برخی از این شرکتها با هیچ عقل سلیمی قابل قبول نیست، برای پر کردن خلأ یک خدای عادل، باید به خدایی تخیلی و کائناتی پناه آورد؛ و این نکته ایست که سردمداران نظام سرمایه داری، به خوبی متوجه آن شده اند. از طرف دیگر به دلیل چندملیتی بودن این شرکتها و وجود افرادی با اعتقادات و فرهنگهای مختلف، باید از متافیزیکی استفاده کرد به با برچسب دروغین علم، بدون تعارض با سایر اعتقادات و ایدئولوژیهای فرد، خلأ معنوی و احساسی او را پر کند و به عنوان نقطه مشترک همه این افراد مورد استفاده قرار گیرد.

این اعتقاد شرک آمیز بخشی از فرایندی است که «جنبش عصر جدید» با حمایت دولت آمریکا و پشتیبانی سیاسی یهود، برای افراد در نظر گرفته شده و طی یک دوره 10 ساله، یک دین خرافی بین المللی(!) جایگزین اعتقادات افراد میگردد.

این طرز تفکر، صریحاً با آموزه های اسلامی در تضاد میباشد.

جهت اطلاعات بیشتر در اینباره، از فهرست موضوعات وبلاگ استفاده نمائید.

  • محمد

یکی از آموزشهای شرکتهای بازاریابی شبکه ای، فالو(follow) کردن میباشد.

این کلمه در لغت به معنای پیروی یا پیگیری کردن و در اصطلاح به معنای متقاعد کردن فرد مقابل در برابر پیشنهاد مطرح شده میباشد. این کار روشهای مختلفی دارد و با توجه به روشهای آن، دارای اسم های مختلف نیز میباشد.

نکته ای که در اینجا قابل تأمل است، تأثیر چنین عملکردی بر نفس فرد میباشد. این کار، خواه با هر نامی از آن یاد شود، نوعی مکر و حیله میباشد. یعنی فرد میکوشد به شیوه ای که از واقع نمایی بسیار دور است، طرف مقابل خود را اغوا کرده و او را وادار به پذیرش پیشنهاد یا ... کند. برای مثال فرد خود را بی نیاز از طرف مقابل نشان میدهد، در حالی که به شدت به حضور و کار او نیازمند است. یا این که او را تعمداً و با الفاظ ناروا تحقیر مینماید، در حالی که این کار نه از شدت عصبانیت و از دست دادن کنترل خود است، بلکه یک نقشه از پیش تعیین شده برای فریفتن یا متقاعد کردن طرف مقابل میباشد.

تکرار این عمل موجب ایجاد «عادت» به این کار در نفس خود فرد میگردد. و پس از آن تکرار این عادت، موجب پیدایش یک عادت راسخ در نفس میشود که آن را «ملکه» مینامند. به عبارت دیگر، در فلسفه اسلامی عمل انسان دارای سه مرتبه میباشد: 1) عمل: که مثلا یک بار یا چند بار فرد آن را تکرار کرده است. 2) عادت: که فرد بر اثر تکرار آن عمل، بدون تفکر و تأمل میتواند آن عمل را انجام دهد. 3)مَلَکه: که فرد آن قدر آن عادت را تکرار کرده است که نفس او به انجام آن گرایش دارد. یعنی تکرار عمل باعث ایجاد یک حالت نفسانی شده است که به آن عمل میل و رغبت دارد و انجام ندادن آن برای او مشقّت آور میگردد. این حالت دقیقاً برعکس حالت اول است؛ چون در آن حالت، فرد برای اولین بار یا اولین بارها بود که میخواست به آن عمل مبادرت کند و برای همین انجام دادن آن عمل برایش مشقت آور بود. حال آنکه در این حالت به علت آن ملکه نفسانی، انجام ندادن آن کار برای او مشقت آور شده است!

اما باید اضافه کرد که آنچه سازنده «طینت» انسان میباشد، ملکات او در زندگی دنیوی است. برای درک بهتر مطلب میتوان چنین تشبیه کرد که انسان مانند کوزه گری است که در این دنیا باید کوزه ای را بسازد. شکل این کوزه را ملکات او تشکیل میدهد و سعادت یا شقاوت اخروی او به «طینت» او بستگی دارد.

به اعتبار طینت های مختلف، انسان ها در آخرت به انواعی تقسیم میشوند: 1)مَلَک(فرشته) 2)بهیمه(حیوان بی عقل) 3)سَبُع(حیوان درنده) 4)شیطان

و این طینت شیطانی، از وجود ملکه «مکر» در انسان میگردد!! به عبارت دیگر، آموزشهای برخی از این شرکتها، انسان را به شیطنت و شقاوت اخروی میکشاند.

این مطلب، گزارشی تطبیقی از فلسفه اسلامی میباشد(نک: الاسفارالاربعة و شرح المنظومة).

  • محمد
اولین بار بود که وارد شرکت میشدم. یکی از دوستان منو دعوت به کار کرده بود. همه افراد شرکت به سلام میکردن و حسابی گرم میگرفتن.
احساس خیلی خوبی نسبت به خودم پیدا کرده بودم. احساس میکزدم که بالاخره تونستم جایگاه اجتماعی خودم رو بدست بیارم و اون رو به دیگران اثبات کنم. البته این رو میشد در همه افراد شرکت دید؛ همه با ظاهری آراسته و با تبسم در حال رفت و آمد بودن و هیچ کس رو بیکار یا ناراضی نمیدیدی. انگار از لحاظ شغلی به بهشت رسیده بودم.
  • محمد

یکی از نکاتی که بنظر میرسد از دید بسیاری از افراد غائب میماند، نسبت بین قانون و فقه است.

 

 

هر فرد، به عنوان یک شهروند، وظیفه ای نسبت به قانون و به عنوان مسلمان، وظیفه ای نسبت به احکام شرعی دارد. این دو وظیفه نسبت به یکدیگر، نسبت همپوشانی جزئی(عموم و خصوص مِن وجه) دارند. یعنی گاهی با یکدیگر مطابقت دارند و گاهی یک طرف اجازه میدهد و طرف دیگر آن را ممنوع اعلام میکند. برای مثال، سرقت، شرعاً و قانوناً ممنوع است. در مقابل اباحه دم مرتد را شرع، مجاز و قانون، بنا به مصالح عمومی جامعه، ممنوع میداند. و در مواردی هم قانون مئله ای را مجاز و شرع، حرام لحاظ میکند. مثال این مورد بازاریابی شبکه ای است.

این که چطور در کشور اسلامی ممکن است قوانین و احکام شرعی، چنین نسبتی با یکدیگر داشته باشند، مستلزم بحثی مجزا در باب احکام ثانویه و خلاءهای قانونی میباشد. اما نکته ای که قابل توجه است، آن است که ما به عنوان شهرونی مسلمان، تنها مجاز به انجام کارهایی هستیم که هم از لحاظ شرعی و هم از جنبه قانونی، جایز و مجاز باشد. در غیر این صورت، یعنی اگر قانون یا شرع، عملی را غیر مجاز اعلام کنند، فرد نمیتواند به آن عمل مبادرت نماید.

  • محمد

زمانی برده داران، افراد جسم افراد را اسیر و شاید از وطن و خانواده خود دور میکردند. فرد از حقوق و آزادی فردی خود محروم میشد و هر آنچه داشت به ملکیت مالک او در می آمد. این نظام برده داری علیرغم همه فراز و نشیبهای خویش، سرانجام در قرن 19 ممنوع اعلام گردید.

هرچند برده داری به ظاهر به پایان رسید، ولی خوی سلطه و طمع گرگهای انسان نما همچنان باقی ماند. منافع این گروه در گرو خدمت و سرسپردگی دیگر افراد به آنان بود. پس باید همان حالت سابق را به نحوی دیگر به وجود می آوردند. اما این بار جسم و جان افراد به بردگی گرفته نمیشود. این ذهن فرد است که اسیر خواسته های خود میگردد. خواسته ایی که در راستای منافع «آنان» است.

القای فقر کاذب و تهییج افراد جهت رسیدن به سود بیشتر با آموزشهای روانی(مثل قانون جذب و تخیل وجود خدای کائناتی)، در واقع فرد را در یک زندان فکری قرار میدهد و او را مجبور میکند که کورکورانه در جهتی حرکت کند که دیگران از قبل برای او مقرر کرده اند. با این حساب فرد همه جهان را با عینکی دیگر میبیند و با اهداف و آمال واهی، به خیال پیشرفت و سعادت، خود را در وادی تباهی می اندازد.

در برده داری مدرن، دیگر جسم انسان به سارت در نمی آید. این فکر انسان است که به اسارت درآمده و گمان میکند که آزاد است!

  • محمد

در بازاریابی شبکه ای، فرد باید با دقت زیادی افراد شبکه خودش رو انتخاب کند.

معمولا ار افراذی دعوت به کار میشود که حرف شنوی بسیار زیادی نسبت به بازاریاب داشته باشند. در ادامه به فرد آموزش داده میشود که باید از رده های مافوق خود اطاعت داشته باشد. این کار به این بهانه صورت میگیرد که بالادستی ها تجربه بیشتری در کار بازاریابی شبکه ای دارند و این اطاعت بخاطر پیشرفت خود فرد و زیردست های او میباشد. حتی در آموزش اولیه برخی از این شرکتها از فرد خواسته میشود که با ورود یک بالادست، باید قیام کرده و تا او اجازه نفرموده، حق نشستن ندارد. یکی از مواردی که فرد شدیدا مورد هجمه و نتقاد قرار میگیرد آن است که رفتار یک بالادستی را تحلیل کند.

این امردر حالت ایدئال موجب تشکیل یک شبکه انسانی میشود که همه افراد آن در سلسله مراتب خود، مطیع و فرمانبردار مافوق خود خواهند شد. گذشته از این بردگی مدرن که باید در محل خود توضیح داده شود، این شبکه انسانی میتواند به راحتی امنیت ملی هر کشور را به مخاطره اندازد. برای مثال یک لیدر میتواند در انتخابات مجلس یا ریاست جمهوری، رأی همه رپزیردستان خود را جهت دهی کند. یا میتوان از آنها درخواست حضور خیابانی و اغتشاش کرد، چنان که در مواردی شنیده شده که لیدر از افراد زیردست خود خواسته است که فردی را مورد ضرب و شتم قرار دهند.

این امر هرچند تنها در حد یک احتمال است، ولی احتمالی است که به دلیل ضریب بالای خطر در آن، جا دارد که به مورد تأمل فراوان قرار گیرد.

به عبارت دیگر، بازاریابی شبکه ای، با توجه به آموزشهای حاضر، خطر یزرگی برای امنیت ملی کشور به شمار می آید. و از طرفی، بدون این آموزشها، بازاریابی شبکه ای دوامی نخواهد آورد!!

  • محمد

در آموزشهای شرکتهای بازاریابی شبکه ای، فرد حریص میگردد. هدف افراد رسیدن به در آمد ماهیانه 100 میلیون تومان میباشد. فرد باید بزرگترین آرزوهای خود را مرتباً مرور کند، به آنها بیاندیشد، حتی عکس آنها را در اتاق خواب و محل کار خود نصب کند و در باره آنها صحبت کند. این حال و هوا به خصوص در جلسات هفتگی شرکت تشدید می گردد.

بد نیست نظر اسلام را در اینباره بدانیم:

  • قال عیسی(ع): ان شر الناس لرجل عالم آثر دنیاه علی علمه و طلبها و جهد علیها حتی لو استطاع ان یجعل الناس فی حیرة لفعل... (تحف العقول ص504)
  • و ایضاً: الدنیا داء الدین و العالم طبیب الدین، فاذا رأیتم الطبیب یجر الداء الی نفسه فاتهموه و اعلموا انه غیر ناصح لغیره (الخصال ص114).
  • قال رسول الله(ص): المرء علی دین خلیله و قرینه. (الکافی ج2 ص375)
  • قال رسول الله(ص): افضل الکسب عمل الرجل بیده. (الجامع الصغیر ج1 ص 170)
  • قال رسول الله(ص): هلاک رجال امّتی فی ترک العلم و جمع المال. (تنبیه الخواطر...)
  • قال الصادق(ع): ان ظننت او بلغک ان هذا الامر کائن فی غد فلا تدعن طلب الرزق و ان استطعت ان لا تکون کلّاً فافعل. (الکافی ج5 ص79)
  • قال الصادق(ع): لا تکونن دوارا فی الاسواق و شرّاء دقائق الاشیاء بنفسک. (تحف)
  • استغنائک عن شیء خیر من استغنائک به!
  • قال الصادق(ع): لیکن طلبک المعیشة فوق کسب المضیع و دون طلب الحریص الراضی بدنیاه المطمئن الیها ولکن انزل نفسک من ذلک بمنزلة النصف المتعفف.
  • قال رسول الله(ص): من قنع بما رزقه الله فهو من اغنی الناس. (تحف العقول ص7)
  • قال امیر المومنین (ع): لا کنز اغنی من القنوع. (الکافی ج8 ص19)
  • قال الصادق(ع): الکنز الاکبر القناعة بما اعطی. (تحف العقول ص318)
  • به مادون خود بنگر، نه به بالادست خود... (پیامبر و امام صادق ع)
  • مطابق آموزه­های اسلامی برترین عمل علم­ آموزی است!!

توصیه میشود جهت آشنایی با سبک زندگی اسلامی، کتاب «مفاتیح الحیاة» مطالعه گردد.

  • محمد

یکی از آموزشهای این شرکت، ایجاد فقر کاذب در فرد است. یعنی زندگی حاضر فرد به نحوی برای او تصویر میشود که جز فقر و نیاز چیزی نمیبیند. این احساس باعث میشود که فرد با تمام قوا به دنبال رسیدن به اهداف و آرزوهای خود باشد. رسیدن به این آرزوها نیز تنها از طریق شرکت ممکن است. فرد باید با تمسک به قانون جذب و هدف گذاری (vision) و دادن اطلاعات دقیق و صحیح از زندگی و اهدافش به فرد بالاتر از خود، به این اهداف برسد.

دیدگاه اسلام درباره آرزوهای دور و دراز:

  • قال امیر المومنین ع: من اطال الامل اساء العمل(نهج البلاغه حکمت 36)
  • کسی که آرزوهایش دور و دراز شود، عملش بد و ناشایست می­گردد(نهج البلاغه حکمت19)
  • کسی که از رویاها و تخیلات کمک بگیر، بیچاره می­شود(غررالحکم ح9208)
  • کسی که از آرزوهایش دنباله روی کند، رنجش بسیار می­گردد(غررالحکم ح8449)
  • آرزوها چشم انسان را کور می­کند(نهج البلاغه حکمت275)
  • آرزو، سلطه شیاطین بر دل­های غافلان است(غرر الحکم ح1828)
  • محمد