بازاریابی شبکه ای

پایگاه جامع نقد و بررسی شرکتهای بازاریابی شبکه ای

بازاریابی شبکه ای

پایگاه جامع نقد و بررسی شرکتهای بازاریابی شبکه ای

بازاریابی شبکه ای

بسم الله الرحمن الرحیم
شرکتهای بازاریابی شبکه ای، دارای ابعاد مختلفی میباشند که باید با رویکردی سیستمی مورد بررسی قرار گیرند. از جمله این ابعاد میتوان به مواردی چون ابعاد فقهی، قانونی، روانشناختی، اجتماعی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی، اعتقادی و... اشاره کرد.
بی شک، بررسی بازاریابی شبکه ای بدون لحاظ ابعاد مختلف آن، عقیم و ناکارآمد خواهد بود.
این پایگاه در صدد بررسی ابعاد این مسئله با رویکرد انتقادی میباشد.

لینک کانال تلگرام:
t.me/onnetworkers

onnetworkers@

۵۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آموزشها» ثبت شده است

خبرگزاری فارس:

باورسازی به حضور در "بهشت کوئیست" و معرفی آن به عنوان تنها بستر موجود برای رسیدن افراد به آرزوهای باور نکردنیشان یکی از اصلی ترین اقدامهای فعالان کوئیست جهت ارایهی توضیح (پرزنت) و جذب افراد به کوئیست می باشد

در جریان برنامه ریزی جهت تغییر افراد، آن‌چه باعث و تنها وارث موفقیت در زندگی مردم میباشد، کوئیست است و کوئیست تنها شغل موفق و تنها راه رسیدن هر فرد به موفقیت نامیده میشود و کار به جایی میرسد که کوئیست مقدس ترین واژه برای فعالان این حوزه میشود و ارکان فعال در آن ارکانی هستند که باید ضمن تابعیت و الگو شدن حتی در بعضی رفتارها مورد تقدیس قرار گیرند و این از آنجا ریشه می گیرد که فرد پس از طی مراحلی، کوئیست را مرجع تمام نیازهای برآورده شدهی خود میداند. وقتی از طرفی کوئیست تنها راه رسیدن فرد به اهداف باشد و از طرف دیگر فرد همهی مشکلات را از خود ببیند و اگر هر نقصی را - حتی اگر در کار باشد- با تلقین از خود براند، فرد هر روز در پی آرزوهای خود به تنها راه سعادت و خوشبختی می پردازد که آن کوئیست است و چون دیگر نمی تواند از ذهن و پرورده های خود فرار کند در جبری روانی رو به سوی تغییر نگرش خود آورده، همان را می اندیشد که کوئیست به او منتقل میکند و این در حالی است که ذهن اولین قدم در تغییر آنچه اعتقاد نامیده می شود را برداشته و ذهن و اعتقاد او آن را میطلبد که کوئیست می طلبد.

  • محمد

(برگرفته از سایت ناجا)

* مروجین و فعالان شرکت‌های هرمی، سخنورانی ماهر و توجیه‌گرانی ورزیده و سفسطه‌گرا هستند، شیوه‌ی تفکر در این سیستم، اطاعت بی‌چون و چرا و تبعیت از سرشبکه‌هاست.

* لیدرهای شرکت‌های هرمی در پاسخ به طرح ایراد خروج کلان ارز از کشور و لطمات شدید اقتصادی و اجتماعی می‌گویند: «میلیاردها دلار صرف خرید وسایل آرایش و دخانیات و... می‌شود؛ این در مقابل چند صد میلیون دلار پولی نیست»! فعالان هرمی فعالیت خود را همواره یک نوع تجارت قانونی و مشروع معرفی نموده و علت ممنوعیت‌های قانونی را نیز صرفاً عدم پرداخت مالیات به دولت عنوان می‌کنند. در حالی که این شرکت‌ها اصولاً به‌عنوان شرکت هرمی در اداره‌ کل ثبت شرکت‌ها ثبت نشده و فاقد دفتر مرکزی ثبت شده می‌باشند.

* مدعیان هرمی تبحر زیادی در تفسیر به رأی آیات و روایات دینی به نفع خود دارند. آنها در پاسخ به حرام بودن این‌گونه فعالیت‌ها عنوان می‌کنند: «کار ما بازاریابی شبکه‌ای است و در ازای جلب مشتری پول دریافت می‌کنیم و بازاریابی حرمت ندارد».

  • محمد

خبرگزاری تسنیم: روزنامه خراسان گزارشی محرمانه از درون یک شرکت هرمی منتشر کرد:

کلاهی به شکل هرم

مجذوب حرف هایش شده ام انگار طلسمم کرده اند، با این که برای تهیه گزارش آمده ام ، آن چنان ماهرانه و با هیجان از سود و درآمد سرشار این شرکت صحبت می کند و برای جلب اعتماد شماره تلفن هایی از وزارت صنعت، معدن و تجارت، و یکی از سایت های مرجع در اختیارم قرار می دهد و مدام تاکید می کند: تحقیق کنید و مطمئن شوید که این شرکت هرمی نیست ...

  • محمد

وقتی وارد کار میشی، کم کم سوالاتی برات پیش میاد. دوستانت سعی میکنن واقعیات رو بهت گوشزد کنن.

ولی معمولاً این طور بهت گفته میشه:

  • پدر و مادرت نمیفهمن؛ چون قدیمی فکر میکنن.
  • اقوام و دوستانت نمیفهمن؛ چون خاطره بدی از گلدکوئیست توی ذهنشون باقی مونده.
  • مراجع تقلید و روحانیون نمیفهمن؛ چون این کار بطور غلط براشون توضیح داده شده.
  • همکلاسی ها  و همسایه ها نمیفهمن؛ چون هنوز دید درستی درباره تجارت مدرن ندارن.
  • رسانه ها نمیفهمن؛ چون همیشه تحت تأثیر جریانات مختلف سیاسی هستن.
  • جامعه نمیفهمه؛ چون درگیر یک فضای مسموم هست!

پس چه کسی میفهمه؟

اصلاً چشم و گوش بسته بودن یعنی چی؟

آره؛ میگن چند نفر میفهمن:

  • بالادستی میفهمه
  • لیدر میفهمه
  • تاپلیدر میفهمه
  • مربی آموزشی هم میفهمه
  • کائنات هم که همیشه صدات رو میشنوه!!

عجب داستان تلخی...

  • محمد
القای فقر و بیچارگی کاذب، یکی از ترفندهای شرکتهای دارای سیستم هرمی جهت تهییج و تشجیع افراد به انجام هر کار برای رسیدن به پول است. بد نیست با نگاهی به برخی از احادیث، بخشی از فرهنگ و سبک زندگی اسلامی نسبت به این مسئله را یادآوری کنیم:

قال رسول الله(ص): المرء علی دین خلیله و قرینه. (الکافی ج2 ص375)
پیامبر اکرم(ص): انسان بر کیش دوست و همنشین خود است.

قال رسول الله(ص): هلاک رجال امّتی فی ترک العلم و جمع المال. (تنبیه الخواطر...)
پیامبر اکرم(ص): تباهی امت من در ترک دانش و جمع آوری مال است.

استغنائک عن شیء خیر من استغنائک به!
این که از چیزی خود را بی نیاز گردانی، بهتر از آن است به با آن نیازت را برطرف کنی!

قال رسول الله(ص): من قنع بما رزقه الله فهو من اغنی الناس. (تحف العقول ص7)
پیامبر اکرم(ص): کسی که به آنچه خداوند به او روزی داده قانع باشد، از غنی ترین مردم است.

قال امیر المومنین (ع): لا کنز اغنی من القنوع. (الکافی ج8 ص19)
امبر المومنین: هیچ گنجی بی نیازگرداننده تر از قناعت نیست.

قال الصادق(ع): الکنز الاکبر القناعة بما اعطی. (تحف العقول ص318)
امام صادق(ع): بزرگترین گنج، قناعت به آنچه عطا شده است.

به مادون خود بنگر، نه به بالادست خود... (پیامبر و امام صادق عیهما السلام)
  • محمد

در شرکتهای هرمی و کلیه سیستمهای شبیه به آن(اعم از بازاریابی شبکه ای که به شکل هرمی کار میکند)، تنها 10% از افراد به سود و درآمد مورد نظر میرسند و در عمل 90% از افراد متضرر میگردند. گذشته از این که این ضررها به چه اشکال و انواعی میتوانند باشند، نکته درخور توجه این است که سود آن 10% مذکور، کاملاً مبتنی بر فعالیت 90% ناکام این سیستم میباشد. درواقع این شرکتها مانند یک هرم 10 طبقه هستند که تنها ساکنین طبقه دهم به سود و درآمد مورد نظر میرسند. ولی برای این که آنان در طبقه دهم این هرم، جا خوش کنند، باید تمامی جایگاه های طبقات اول تا نهم پر شده باشد.

افراد در حالت عادی معمولاً پس از گذت مدت زمان اندکی متوجه ریسک بسیار بالا و احتمال اندک ورود به جمع خوش نشینان طبقه دهم هرم  میشوند. اما از طرف مقابل، سردمداران این جریان به خوبی متوجه این خطر بزرگ(یعنی آگاهی افراد) شده اند و با استفاده از روانشناسی هیجان و القای هیجان کاذب، مانع از آگاهی و واقع بینی فرد شده و در صورت آگاهی او، تلاش میکنند حتی الامکان، خروج او از سیستم را به تعویق اندازند.

این هیجانات موجب بسته شدن چشم فرد در قبال واقعیت شده و سرازیری او در وادی هلاک را از یاد و خاطر او پاک میکنند. او مانند یک قماریاز محکوم به شکست، هر روز به امید رسیدن به آرزوهایش، متحمل باخت بیشتری میگردد. این آرزو ها با تکنیکهای روانی به شدت بزرگ نمایی میشوند. ایجاد یک فضای احساسی به راحتی فرد را در گردابی از هیجانات، جادبه ها و دافعه ها فرو میبرد و چشم و گوش او را نسبت به هر سخن خلاف شرکت کر و کور میکند.

در موارد زیادی، فضای جلسات هفتگی این شرکتها چنان مشوب به احساسات پوچ و هیجانات کاذب است که افراد بطور دسته جمعی گریه میکنند! از طرف دیگر این احساسات و تلاش فرد در راه پول و ثروت، به نحو مغالطه آمیزی با اعتقادات او گره زده میشود و این سرگردانی و کوری او را تشدید مینماید.

این معضل، یکی از خطرناک ترین جنبه های چنین شرکتهایی میباشد.

  • محمد
اولین بار بود که وارد شرکت میشدم. یکی از دوستان منو دعوت به کار کرده بود. همه افراد شرکت به سلام میکردن و حسابی گرم میگرفتن.
احساس خیلی خوبی نسبت به خودم پیدا کرده بودم. احساس میکزدم که بالاخره تونستم جایگاه اجتماعی خودم رو بدست بیارم و اون رو به دیگران اثبات کنم. البته این رو میشد در همه افراد شرکت دید؛ همه با ظاهری آراسته و با تبسم در حال رفت و آمد بودن و هیچ کس رو بیکار یا ناراضی نمیدیدی. انگار از لحاظ شغلی به بهشت رسیده بودم.
  • محمد

زمانی برده داران، افراد جسم افراد را اسیر و شاید از وطن و خانواده خود دور میکردند. فرد از حقوق و آزادی فردی خود محروم میشد و هر آنچه داشت به ملکیت مالک او در می آمد. این نظام برده داری علیرغم همه فراز و نشیبهای خویش، سرانجام در قرن 19 ممنوع اعلام گردید.

هرچند برده داری به ظاهر به پایان رسید، ولی خوی سلطه و طمع گرگهای انسان نما همچنان باقی ماند. منافع این گروه در گرو خدمت و سرسپردگی دیگر افراد به آنان بود. پس باید همان حالت سابق را به نحوی دیگر به وجود می آوردند. اما این بار جسم و جان افراد به بردگی گرفته نمیشود. این ذهن فرد است که اسیر خواسته های خود میگردد. خواسته ایی که در راستای منافع «آنان» است.

القای فقر کاذب و تهییج افراد جهت رسیدن به سود بیشتر با آموزشهای روانی(مثل قانون جذب و تخیل وجود خدای کائناتی)، در واقع فرد را در یک زندان فکری قرار میدهد و او را مجبور میکند که کورکورانه در جهتی حرکت کند که دیگران از قبل برای او مقرر کرده اند. با این حساب فرد همه جهان را با عینکی دیگر میبیند و با اهداف و آمال واهی، به خیال پیشرفت و سعادت، خود را در وادی تباهی می اندازد.

در برده داری مدرن، دیگر جسم انسان به سارت در نمی آید. این فکر انسان است که به اسارت درآمده و گمان میکند که آزاد است!

  • محمد

در بازاریابی شبکه ای، فرد باید با دقت زیادی افراد شبکه خودش رو انتخاب کند.

معمولا ار افراذی دعوت به کار میشود که حرف شنوی بسیار زیادی نسبت به بازاریاب داشته باشند. در ادامه به فرد آموزش داده میشود که باید از رده های مافوق خود اطاعت داشته باشد. این کار به این بهانه صورت میگیرد که بالادستی ها تجربه بیشتری در کار بازاریابی شبکه ای دارند و این اطاعت بخاطر پیشرفت خود فرد و زیردست های او میباشد. حتی در آموزش اولیه برخی از این شرکتها از فرد خواسته میشود که با ورود یک بالادست، باید قیام کرده و تا او اجازه نفرموده، حق نشستن ندارد. یکی از مواردی که فرد شدیدا مورد هجمه و نتقاد قرار میگیرد آن است که رفتار یک بالادستی را تحلیل کند.

این امردر حالت ایدئال موجب تشکیل یک شبکه انسانی میشود که همه افراد آن در سلسله مراتب خود، مطیع و فرمانبردار مافوق خود خواهند شد. گذشته از این بردگی مدرن که باید در محل خود توضیح داده شود، این شبکه انسانی میتواند به راحتی امنیت ملی هر کشور را به مخاطره اندازد. برای مثال یک لیدر میتواند در انتخابات مجلس یا ریاست جمهوری، رأی همه رپزیردستان خود را جهت دهی کند. یا میتوان از آنها درخواست حضور خیابانی و اغتشاش کرد، چنان که در مواردی شنیده شده که لیدر از افراد زیردست خود خواسته است که فردی را مورد ضرب و شتم قرار دهند.

این امر هرچند تنها در حد یک احتمال است، ولی احتمالی است که به دلیل ضریب بالای خطر در آن، جا دارد که به مورد تأمل فراوان قرار گیرد.

به عبارت دیگر، بازاریابی شبکه ای، با توجه به آموزشهای حاضر، خطر یزرگی برای امنیت ملی کشور به شمار می آید. و از طرفی، بدون این آموزشها، بازاریابی شبکه ای دوامی نخواهد آورد!!

  • محمد

قانون جذب، یکی از مفاد آموزشی خیلی از شرکتهای بازاریابی شبکه ای هست.

بد نیست حقائقی رو درباره این مطلب بدونیم.

ضمناً از سایت پرسمان تقدیر و تشکر میکنم.

نگاه کن

  • محمد

معنویت‌های نوظهور ریشه در تفکر نوین قرن 20 دارد


خبرگزاری فارس: نقد اندیشه‌های «برایان تریسی» از لغو همایش او مهم‌تر است


حجت‌الاسلام مظاهری سیف با بیان اینکه دامنه تمدن غرب در حال گسترش است، به طوری که سکولاریسم، دنیاطلبی و لذت‌گرایی را ترویج می‌کند، ابراز داشت: در حدود دو قرن پیش که تفکر مادی و غیر دینی در غرب به تدریج روی کار آمد و مبانی تفکر لیبرال - سرمایه ‌داری شکل گرفت. جامعه‌شناسان متوجه بودند که دین به عنوان یک نهاد اساسی در جامعه قابل حذف نیست و باید ادیان اصیل را توسط دینی هماهنگ با ارزش ها و باورهای تمدن غربی جایگزین کرد.

وی افزود: این نظریات که از سوی افرادی نظیر «سن سیمون» و «اگوست کنت»، مطرح شد، در حد نظریه باقی نماند و به استراتژی سلطه در جهان تبدیل شد، در طول دو قرن گذشته مطالعات گسترده ای صورت گرفت و جریانی به نام تفکر نوین (New Thought) به عنوان دین نوین و جایگزین تدوین شد و نهادهای متعددی برای گسترش آن در سراسر جهان تأسیس شد.

رییس مؤسسه بهداشت معنوی تصریح کرد: روند ساختن دین جهانی و اصول تفکر نوین را در کتاب «به سوی یک دین جهانی» شرح داده ام، اما لازم است که تأکید کنم، قانون جذب (Law of Attraction) یکی از اصول دهگانه تفکر نوین است که متأسفانه خواسته یا ناخواسته از سوی بسیاری از افراد ترویج می-شود، این جریان در بیش از یک قرن گذشته به تدریج بستر شکل‌گیری هزاران جریان شبه عرفانی کاذب در جهان را پدید آورده است، کسانی در ایران تحت عنوان تکنولوژی فکر و... همین اصول کاملاً مادی و شبه روانشناختی را به نام عرفان به مردم تعلیم داده اند.

  • محمد

نگاه کن: پرسمان
ابتدا باید دانست که افرادی هم چون وین دایر، شاکتی گواین، کاترین پاندر، اسکاول شین، دیپاک چوپرا، اکهارت توله، لوئیز هی، آنتونی رابینز وبرایان تریسی که امروز در کشور ما آثار و کتابهایشان فراوان چاپ می شود، اگر چه خود را رهبر هیچ فرقه خاصی معرفی نمی کنند و واقعا هم هیچ تشکیلات بیرونی ندارند اما ایده ها و گفته های زیادی در باب زندگی معنوی و خودشناسی و رشد معنوی دارند و از این نظر با مکاتبی مانند یوگا، بودیسم، اکنکار تفاوتی ندارند. چون هر دو در باب تعالی معنوی و تکامل روحی به یک میزان ادعای نجات دیگران را دارند. فراموش نشود این افراد اگر چه با نام های دیگر شناخته شده اند، اما جذابیت و نو بودنشان نه به تخصص علمی و نه به توانمندیهای دیگر است، بلکه از جهت حرف های تازه ای است که در باب معنویت و رشد باطنی و معنا گرایی مطرح کرده اند. بخصوص بشر غربی که درد دوری از دین را بهتر حس کرده و به ندای عرفان و معنویت سریعتر پاسخ می دهد به چنین تعلیماتی روی آورده در فراق دین به دین نماهایی که مختصر شباهتی به دین دارند دلخوش می کند. کسی مانند سلیگمن (استاد دانشگاه و مدیر انجمن روان شناسی آمریکا) تا هنگامی که ایده های صرفا روان شناسی مطرح می کرد نه شهرت چندانی بدست آورد و نه از گفته هایش اقبالی شد. زمانی که وی به حوزه تعالی روحی و روان شناسی مثبت قدم گذاشت و در باب کمال و تعالی نظریاتی را مطرح کرد نظریاتش محل گفت وگو واقع شد و بویژه از طرف اقشار غیر فرهیخته مورد توجه قرار گرفت. از همین روست شاخه جدیدی از روان شناسی که امروزه با نام روان شناسی کمال از آن یاد می شود مأموریت خویش را در رشد و تکامل افراد تعریف کرده است نه برطرف کردن مشکلات روحی و روانی بشر مدرن. بنابراین این افراد اگر چه ایده های مختلفی را مطرح کرده و در بخش های مختلف، اندیشه هایی دارند، اما یکی از بخش های اصلی اندیشه ایشان تعلیمات باطنی و برنامه رشد روحی است که عهده دار شده اند.

  • محمد

* جهت مشاهده پارادایم شیفت - 2 کلیک کنید.


تغییر نگرش (پارادایم شیفت) یکی از مسائلی است که در آموزشهای این شرکتها مطرح میشه.

در پارادایم شیفت، نحوه نگرش فرد نسبت به جهان اطراف خودش عوض میشه. این تغییر نگرش به فرد کمک میکنه تا با تغییر ارزشها، با جدیت بیشتری کار رو دنبال کنه.

اما این تغییر نگرش به شدت خطرناک هست! چون همه ارزشهای فرد رو دگرگون میکنه!

برای توضیح بهتر مطلب، انسان رو به یه هرم تشبیه میکنیم.

 

 

طبقه اول این هرم، رفتار انسان هست.

وسط این هرم فرهنگها و سبک زندگی (life style) هست.

و قله این هرم رو نگرشها (جهانبینی، ایدئولوژی یا پارادایم) تشکیل میده.

فرهنگها و آداب، نقش واسطه رو بین قله و کف هرم بازی میکنن.

پس بدیهی هست که هر تغییری در قله هرم (نگرش ها)، تمام این هرم رو تغییر میده.


برای مثال

  • محمد

در آموزشهای شرکتهای بازاریابی شبکه ای، فرد حریص میگردد. هدف افراد رسیدن به در آمد ماهیانه 100 میلیون تومان میباشد. فرد باید بزرگترین آرزوهای خود را مرتباً مرور کند، به آنها بیاندیشد، حتی عکس آنها را در اتاق خواب و محل کار خود نصب کند و در باره آنها صحبت کند. این حال و هوا به خصوص در جلسات هفتگی شرکت تشدید می گردد.

بد نیست نظر اسلام را در اینباره بدانیم:

  • قال عیسی(ع): ان شر الناس لرجل عالم آثر دنیاه علی علمه و طلبها و جهد علیها حتی لو استطاع ان یجعل الناس فی حیرة لفعل... (تحف العقول ص504)
  • و ایضاً: الدنیا داء الدین و العالم طبیب الدین، فاذا رأیتم الطبیب یجر الداء الی نفسه فاتهموه و اعلموا انه غیر ناصح لغیره (الخصال ص114).
  • قال رسول الله(ص): المرء علی دین خلیله و قرینه. (الکافی ج2 ص375)
  • قال رسول الله(ص): افضل الکسب عمل الرجل بیده. (الجامع الصغیر ج1 ص 170)
  • قال رسول الله(ص): هلاک رجال امّتی فی ترک العلم و جمع المال. (تنبیه الخواطر...)
  • قال الصادق(ع): ان ظننت او بلغک ان هذا الامر کائن فی غد فلا تدعن طلب الرزق و ان استطعت ان لا تکون کلّاً فافعل. (الکافی ج5 ص79)
  • قال الصادق(ع): لا تکونن دوارا فی الاسواق و شرّاء دقائق الاشیاء بنفسک. (تحف)
  • استغنائک عن شیء خیر من استغنائک به!
  • قال الصادق(ع): لیکن طلبک المعیشة فوق کسب المضیع و دون طلب الحریص الراضی بدنیاه المطمئن الیها ولکن انزل نفسک من ذلک بمنزلة النصف المتعفف.
  • قال رسول الله(ص): من قنع بما رزقه الله فهو من اغنی الناس. (تحف العقول ص7)
  • قال امیر المومنین (ع): لا کنز اغنی من القنوع. (الکافی ج8 ص19)
  • قال الصادق(ع): الکنز الاکبر القناعة بما اعطی. (تحف العقول ص318)
  • به مادون خود بنگر، نه به بالادست خود... (پیامبر و امام صادق ع)
  • مطابق آموزه­های اسلامی برترین عمل علم­ آموزی است!!

توصیه میشود جهت آشنایی با سبک زندگی اسلامی، کتاب «مفاتیح الحیاة» مطالعه گردد.

  • محمد

یکی از آموزشهای این شرکت، ایجاد فقر کاذب در فرد است. یعنی زندگی حاضر فرد به نحوی برای او تصویر میشود که جز فقر و نیاز چیزی نمیبیند. این احساس باعث میشود که فرد با تمام قوا به دنبال رسیدن به اهداف و آرزوهای خود باشد. رسیدن به این آرزوها نیز تنها از طریق شرکت ممکن است. فرد باید با تمسک به قانون جذب و هدف گذاری (vision) و دادن اطلاعات دقیق و صحیح از زندگی و اهدافش به فرد بالاتر از خود، به این اهداف برسد.

دیدگاه اسلام درباره آرزوهای دور و دراز:

  • قال امیر المومنین ع: من اطال الامل اساء العمل(نهج البلاغه حکمت 36)
  • کسی که آرزوهایش دور و دراز شود، عملش بد و ناشایست می­گردد(نهج البلاغه حکمت19)
  • کسی که از رویاها و تخیلات کمک بگیر، بیچاره می­شود(غررالحکم ح9208)
  • کسی که از آرزوهایش دنباله روی کند، رنجش بسیار می­گردد(غررالحکم ح8449)
  • آرزوها چشم انسان را کور می­کند(نهج البلاغه حکمت275)
  • آرزو، سلطه شیاطین بر دل­های غافلان است(غرر الحکم ح1828)
  • محمد

آموزشهایی توسط این شرکتها داده میشه که فرد رو به شدت ترغیب به کار و تلاش می کنه. این آموزشها معمولا مبتنی بر روانشناسی موفقیت هست. نوسیندگانی  مثل برایان تریسی، وین دایر، شاکتی گواین، کاترین پاندر، اسکاول شین، دیپاک چوپرا، اکهارت توله، لوئیز هی، آنتونی رابینز و... در این زمینه فعالیت میکنند. این آموزشها دقیقا همان چیزی است که در شرکتها هرمی تدریس میشد.

چند نکته درباره این آموزشها: 

1. افرادی مانند وین دایر، شاکتی گواین، کاترین پاندر، اسکاول شین، دیپاک چوپرا، اکهارت توله، لوئیز هی، آنتونی رابینز و برایان تریسی گفته­های زیادی درباره خودشناسی و رشد معنوی دارند(عرفان و جهان­بینی) و از این نظر با مکاتبی مانند یوگا، بودیسم و اکنکار تفاوتی ندارند؛ چون هر دو در باب تعالی معنوی و تکامل روحی به یک میزان ادعای نجات دیگران را دارند.

2. مهم این است که اولا به ظاهر برنامه سعادت عرضه می کنند و بالاتر این که تفسیرهای جدید از هستی و کائنات ارائه داده و بر این باورند که بدون التزام به دستورات پیامبران الهی و بدون التزام به ادیان الهی می توان به شکوفایی و تکامل روحی رسید. چنین تفسیرهایی که نام دقیق آن جهان بینی است، نه جهان بینی وحیانی وتوحیدی که انسان محورانه و خود مدارانه است.

3. آن ها نیامده اند که به داد فطرت حقیقت خواهی و خداطلبی انسان برسند و کام تشنه آدمیان بریده از معنویت را سیراب کنند؛ بلکه آمده اند تا بشر خسته از زندگی ماشینی را آرام سازند و روان ناآرام او را موقتاً تسکین دهند؛ به عبارت دیگر: آمده اند انسان مدرن را با فرهنگ و تمدّن جدید غرب سازگاری دهند و تحمّل او را برای پذیرش وضع موجود، بالا ببرند. از این رو در این بازار، یافتن حقیقت اهمیتی ندارد، بلکه تحصیل آرامش مهم است و همه برنامه های به ظاهر معنوی و آداب و آیین ها، برای حلّ مشکلات موجود طراحی شده اند، نه برای رشد و به کمال رساندن انسان.

4. جنبش عصر جدید(New Age Movement): آن ها می گویند شما هر چه معنا گراتر باشید، شایسته سود بیشتر هستید. در این نگرش ادّعا این است که جهان معنوی دائماً سودرسان است و ندای درونی، انسان را به این هدف می رساند. هنر معنویت های سودمحور در غرب این است که چرب و شیرین زندگی مادی را با نشان عرفان عرضه می کنند و انسان محوری را با شهود پیوند می زنند؛ نتیجه این که چنین برداشتی از شهود و ندای درون، جایی برای دین و حقایق توحیدی باقی نمی گذارد.

5. در کتابهای برایان تریسی موضوع هدف زندگی مطرح است نه هدف کوتاه مدت. هنگامی که زندگی سعادتمندانه را به تصویر می کشد می گوید: «بالاترین حقوق را هدف خود قرار دهید.» نیز: «باید هدفتان این باشد که به جایی برسید که این قدر پول داشته باشید که دیگر هیچ گاه نگران داشتن پول نباشید.» وی خودشناسی را در بازخوانی آمال دنیوی و تمرکز بر آرزوها خلاصه کرده است.

6. وی در جواب این سؤال که اصلا زندگی برای چیست و چرا باید کار کرد؟ سعادت را این گونه تعریف می کند: «از طریق کار کردن، کسب درآمد می کنید تا بدین وسیله هرچه بیشتر از زندگی خود لذت ببرید.»

7. این افراد مبلغین کاخ سفید در سراسر دنیا هستند.

8. این آموزشها حاوی نوعی عرفان نوظهور هستند!

منابع: (1) و (2) و (3) و (4)

  • محمد