- ۰ نظر
- ۰۹ بهمن ۹۴ ، ۱۱:۵۸
24 آبان ماه 94 اخبار 20:30 از شبکه دوم سیما گزارشی را پخش کرد که در آن نحوه فعالیت شرکت های به اصطلاح قانونی را نشان میدهد.
این گزارش تنها بخشی از فعالیتهای اسفبار این شرکتها را نشان می دهد
این گزارش را میتوانید بطور مستقیم از همین وبلاگ دانلود نمائید.
دریافت
مدت زمان: 3 دقیقه 15 ثانیه
حجم: 7.76m
* با تشکر از پایگاه اطلاع رسانی بازاریابی شبکه ای
این مطلب به زبان عامیانه و توسط یکی از مخاطبین این وبلاگ ارسال شده است
سلام
از تجربیاتم میگم فقط.
1-پورسانت های خرده فروشی بسیار کمه. اجناس با کیفیت ولی با قیمت بسیار بالا عرضه میشه. طوری که فروششون در بازار گرم که همون اقوام هستن بسیار سخته. در نتیجه شما یه بازار یاب خوب نمیشین.
2- به دلیل مشکل بالا مجبور به تشکیل تیم فروش میشین. کسی رو انتخاب و خیلی مشکوک دعوت به کار میکنید. اگر حس کرده باشید تو لحظات معرفی کار همش به خودتون میگین نکنه طرف ورودی نشه و از دستش بدم.پس از دعوت کار انواع اقسام فالو ها و حرف ها ب شخص ورودی زده میشه تا شک نکنه و سریع شروع ب کار کنه. تمامی حرف ها الکی هستن. خودم شاهد تمسخر افراد شستشو مغزی بودم.حتی بعد یمدت ک باهاشون رفیق شدم عملا میگفتن «مخ بزن»!
3-پس از معرفی کار کلی بهتون زنگ میزنن و حضوری میبیننتون که سرد نشین و میگن در مورد این کار با کسی حرف نزن چون کسی اطلاعات نداره بهت میگه نرو. اگر بگی پدرم مخالفه میگن پدرت نمیدونه و اهمیت نده؛ کارتو بکن یا بیارش دفتر راضیش کنیم_ اگه بگی پول ندارم میگن برو قرض گیر _ اگه بگی وقت ندارم میگن کارای دیگه تو بیخیال شو اینجا پول میده_ اگه بگی درس دارم فعلا میگن با درس به هیجا نمیرسی بیا اینجا تا برسی_ و هزار چیز دیگه که جا نیست بنویسم.
4- بعد اینک با هر ترفندی راضی به انجام کار شدی میگن فلان مبلغ رو خرید کن تا بقیه ام مثل تو خرید کنن و زود به سود برسی. و اصلا نمیزارن کمتر خرید کنی. اگرم بزارن میگن که به زیر دستیات نگو.
5-وقتی تو کار رفتی کلی روت کار میکنن که پشیمون نشی. و بعدش مجبورت میکنن تیمت رو سریع بسازی.
6- وقتی جنست انبار میشه و فروش نمیره بهت لقب بی عُرضه رو میدن. و اینک خودشونو میکشن تا دوباره پول قرض کنید و تا چند روز اول ماه خرید رو انجام بدی. اسم این عملو مِین تِین [main tain] گذاشتن.
7- بعضی جنسها که فکر میکنی با کیفیته واقعا بی کیفیته_ و داخل سایت ساعت گذاشتن، در صورتی که ساعت خیلی مصرفی نیست.
8- شرکت amway امریکا تا هفتاد درصد حنساتو نفروشی نمیزاره ماه بعد خرید کنی و اینک اگه نتونستی بفروشی جنسا رو میتوی به شرکت برگردونی که تو ایران همچین چیزی نیست.
9- مشاوران و لیدر های شرکت شایسته لیدر بودن رو گاها ندارن و حتی خیلی ها سوادشون کمه.
10- محیط و مکان و جو شرکت ها اصلا خوب و مناسب کار نیست.
و کلی چیزای دیگه که بخدا دو ماهه شبها گریه میکردم. بکشین بیرون از کار توروخدا. کسی رو وارد اینکارا نکنین.
توسط بهروز مهندس زاده / 23 اردیبهشت 91
از صدور مجوز فعالیت برای شرکتهای نتورک مارکتینگ یا بازاریابی شبکه ای، مدتی می گذرد اما آنچه درباره این شرکتها و کلاً صنعت بازاریابی شبکه ای همچنان بدون بررسی باقی مانده است، سبک کار کردن است که این شرکتهای دارای مجوز را به سمت شیوه ی شرکتهای هرمی سوق می دهد. اینکه نتورک طوری کار می شود که راه به سمت هرمی شدن سیستم کج شده و پتانسیل واقعی صنعت MLM بالفعل نمی گردد.
در تعریف بازاریابی شبکه (نتورک مارکتینگ) داریم: فروش کالا یا خدمات مصرفی از طریق شبکه مصرف کنندگان. خب چیزی که مشخص هست این است که فروش در نتورک مارکتینگ بر پایه ی تجربه شخصی استفاده از محصولات شرکت انجام می گیرد و تا اینجا نمی توان خرده ای بر کسی گرفت اما مسأله و در واقع مشکل اینجاست که در این شبکه مصرف کنندگان، فروشی صورت نمیگیرد و همه یا بهتر است بگویم اکثریت قریب به اتفاق افرادی که محصولی خریداری میکنند، در واقع به دنبال کسب درآمد و ورود به طرح پاداش شرکت است که خرید انجام داده اند. این روال به عنوان سیستم آموزشی توسعه می یابد و هر کس برای ورود به طرح درآمدزایی شرکت، مبادرت به خرید محصول یا بسته ای از محصولات می کند و چیزی به نام فروش واقعی کاملاً از میان برداشته می شود.
تمام شرکتهای بازاریابی شبکه ای دارای مجوز، هرمی می شوند!
ایرادی به خود این روش نمیتوان گرفت مگر در یک حالت: با این سبک کار کردن، وقتی به مرحله ای برسیم که دیگر افراد جدیدی تمایل به عضویت در شبکه نداشته باشند، عضوگیری ها متوقف شده و در نتیجه درآمد بلاک می شود. مگر در صورتی که محصول مصرفی واقعی از طرف شرکت ارائه شود که حداقل در زمان نوشتن این متن چنین نبود و نه کسی نیاز دارد هر ماه یک دستبند جدید بخرد و مصرف کند (چون این دستبندها حداقل ۵ سال عمر دارند) و نه کسی نیاز به خرید چندین کارتن دستمال کاغذی و … دارد و یا اینکه هیچکس هرماه یک گردنبند طلا جدید نمیخرد تا بتواند برای دریافت پورسانت واجد شرایط شود. پس میبینیم که با توقف عضوگیری، فروش هم قطع شده و این یعنی طرح یک طرح هرمی است!
توسط بهروز مهندس زاده | ۳۱ تیر ۱۳۹۱
بحث بازاریابی شبکه ای این روزها به واسطه اعطا مجوز از سوی وزارت بازرگانی، داغ تر از هر زمان دیگری در میان علاقه مندان پیگیری می شود. مجوزهایی که در ابعاد متفاوت آنها، بحث بسیار است.
در این پست یکی از مهم ترین ویژگی های شرکت های بازاریابی شبکه ای یعنی محصولات را مورد بررسی قرار خواهم داد. محصولات پایه ی یک بیزینس نتورک مارکتینگ سالم هستند و داشتن محصولات مصرفی واقعی از بایدهای یک شرکت سالم بازاریابی شبکه ای است.
محصول مصرفی؟
منظور از چنین محصولی، کالا یا خدماتی است که قابلیت استفاده و تمام شدن در یک دوره ی پرداخت شرکت را داشته باشد طوری که اگر عضوگیری شرکت بازاریابی شبکه ای متوقف شد، صرفاً با فروش همین محصولات، درآمد شرکت و اعضاء سابق ادامه داشته باشد. مثلاً وقتی یک پک مکمل غذایی میفروشید، در صورت مؤثر و مفید بودن، ماه بعد هم می توانید از همان پک به مصرف کننده قبلی بفروشید ولی اگر مثلاً یک گردنبند طلا بفروشید، دیگر نخواهید توانست در ماه بعدی هم به همان شخص آن را بفروشید چرا که گردنبند طلا چیزی نیست که تمام شود!
حتماً میگویید گردنبند طلا تمام نمی شود اما می توان آن را به شخص دیگری فروخت! به نکات زیر توجه داشته باشید:
توسط بهروز مهندس زاده / دوشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۹۳
آموزش نتورک مارکتینگ در ایران در ابتدایی سطح ممکن باقی مانده است و متأسفانه کاستی های بسیاری در آن دیده میشود. بعد از داغ شدن تب شرکتهای بازاریابی شبکه ای مجوز دار در ایران، به روشهای مختلف مورد عنایت دوستانی که خود را طرفدار و فعال این صنعت همچنان نوپا در داخل کشور میدانند، قرار گرفته ام. یکی از این موارد که به شدت موضوع بحث دوستان بوده و برخی از کامنتها به آن اشاره دارد، مخالفت من با تمامی شرکتهای فعال و دارای مجوز بازاریابی شبکه ای در کشور است. در این پست به نکته ای اشاره خواهم کرد که در زمان نوشتن این مطلب در هیچ یک از شرکتهای فعال و دارای مجوز در ایران به آن توجهی نشده است و صد البته در قوانین فعلی (در زمان نوشتن این پست) هم از سوی قانون گذار این مورد فراموش شده است! این مسأله به ظاهر ساده، تأثیر بسیار بالایی بر میزان سوددهی شرکتهای فعال، میزان پورسانت بالاسریها و همینطور در موارد متعدد بر میزان ضرر تازه واردها و افرادی که هنوز سازمان فروش خود را نساخته اند خواهد داشت.
از تعریف شروع میکنیم:
Product Inventory یا inventory loading چیست؟
به زبان ساده: وقتی زیرمجموعه خود را تشویق به خرید مقدار زیادی محصول از محصولات ولو مصرفی شرکت میکنید تا در آینده بفروشد (بدون توجه به حجمی که توانایی فروشش را دارد که البته مصرف شخصی خودش هم در همین حجم فروش منظور میگردد) در واقع دارید مرتکب خطای Product Inventory میشوید که یکی از مصادیق طرحهای هرمی نوین بوده و خلاف قوانین فعالیت در شرکتهای معتبر جهانی است.
اجازه بدهید مثالی بزنم:
این تحلیل توسط یکی از مخاطبین وبلاگ به نام محمد ارائه شده است:
با سلام خدمت جوانهای عزیز ( مخصوصا دانشجویان و دانش آموزان)
باید واقعیت هایی از بازاریابی شبکه ای را بدانید و بعد تصمیم به عضو شدن در چنین شرکت هایی بکنید. اطلاعات لازم به کمک چند عضو فعال شرکت بادران (به قول خودشان جزء سرشاخه ها هستند) بدست آمده است:
1. هدف اصلی از ورود به بازاریابی شبکه ای، پاداش گرفتن است و پورسانت در این شرکت ها از تجارت معمولی در بازار بسیار کمتر است. پس موفقیت در این گونه شرکتها به معنی رسیدن به پاداش است.
2. با توجه به سابقه ی شرکت و گفته های اعضای آن، تا این تاریخ(24آذر94) متوسط لایه ها باید 20 باشد.
3. با فرض این که هر کسی که وارد این شرکت ها میشه، با هدف موفقیت (رسیدن به پاداش، بند 1 را ببینید) وارد شده، پس هر عضو باید بتواند 3 عضو جدید (بطور میانگین) معرفی کند.
4. با توجه به بند 2 و 3 ، تعداد اعضای فضای نمونه باید 3^20=3,486,748,401 باشد. (این جمعیت کجاست ؟؟؟؟؟ )
5. طبق اطلاعات خود اعضا در حال حاضر در شرکت بادران، فقط دویست هزار نفر عضوند که 12درصد آنها فعالند (!! که به نظر واقعی نیست).
6. بدون در نظر گرفتن شرط های اعمال شده برای پاداش و در خوشبینانه ترین حالت: از درس ریاضی راهنمایی: شانس موفقیت برابر است با تعداد اعضای پیشامد تقسیم بر تعداد اعضای فضای نمونه: 200,000/3,486,748,401)=0.000057) = شانس موفقیت . که بسیار کم است. ( تقریبا 0.0057 درصد) .
7. پس برای موفقیت تلاش و وقت بسیار زیادی لازم است و باید بهای بسیار سنگینی داد تا شاید موفق شد، در حالی که با تلاش بسیار کمتر و بدون این که بهایی بدهید در جاهای دیگر می توانید به هدف معقول برسید.
لازم به توضیح است که در چنین شرکت هایی، اکثر اعضاء (بالای 98 درصد) باید مصرف کننده باشند(هدف واقعی) در حالیکه با تبلیغ نادرست ( مخصوصا بالاسری ها)، اکثرا جوانهای دانشجو و دانش آموز که مصرف کننده نیستند و به دنبال پاداش (بند1: موفقیت) هستند، عضو شده اند. پس باید بدانید که در خوشبینانه ترین حالت باید حداقل ده هزار نفر موفق نشوند( به پاداش نرسند) تا شاید یک نفر موفق شود(به پاداش برسد).
این مطلب توسط یکی از مخاطبین این وبلاگ نوشته شده است:
با اهدای سلام و احترام به خوانندگان عزیز؛
درود بر شما به خاطر مطالب مفیدتون.
من هم چند وقته درگیر این مساله هستم .وبر تمامی این کلیشه ها واقفم . موج عظیمی ز جوان های کم سن و سال دارن نیروی جوونی و وقت خودشون رو به خاطر مهره ی یک شرکت شدن از دست میدن . با این اوصاف دیگه جامعه شغل ها و تخصص ها و خدماتی مورد نیاز خودش رو از نیروی انسانی به دست نمیاره .من توی گروه نتورکی ها هستم توی تلگرام . میبینم که یه سریهاشون شبها ساعتها بیدار میمون برای کار یعنی میخوام بگماین قدر وقتشونو میگیره . اجناسشون هم که یا به قیمت مغازه اس یا بیشتر کیفیتم که در خوشبینانه ترین حالت اگه کمتر مباشه بیشتر نیست .با توجه به این که این شرکت ها رشد تصاعدی باید داشته باشند برای موفقیت اعضا و با توجه به اینکه نهایتا 400000 نفر از مردم یک جامعه حاضر به عضو شدن در یک شرکت بازار یابی میشوند(7000000 .ضرب در 5 درصد میشه 3500000 که اگه تقسیم بر 10 تا شرکت بازریابی بشه میشه 350000که ما میگیم 400000نفر چون همه جای شرکت حرفش اینه که از همه مردم ایران فقط 5 درصد برای پول دار شدن از همین راه تلاش میکنن 95 درصد این کارو نمیکنن ما هم با استنباط خود نتورکرا رفتیم جلو )(بادرنظر گرفتن افزایش جامعه جوان و مرگ و میر کهنسالان و اینکه عده ای غیر فعال میشوند یا بیرون میروند نهایتا بعد هر سال درصد کمی به این 400000 نفر اضافه میشوند)خواهیم دید که تحقق آرزوی داشتن 1000 نفر زیرمجموعه عملا برای افرادی که بعد از نفر هزارم وارد میشوند ممکن نیست ) . چون تا اونموقع خیلی ها راجع به این موضوع آگاهی بدست آوردن چون به خیلی ها گفته شده و قبول نکردن و اونا هم رفتن به بقیه گفتن پس با توجه به تصاعدی بودن اعضا و محدود بودن جامعه عملا یه جایی دیگه نفرات 1000 نفری که بهشون وعده داده شده بودو ندارن . خب کار نمیکنن و میذارن میرن اون موقع بالادستی ها هم میبین که هرم ریزش داره اونا هم میرن همینطوری هی میره بالا بعدم اون آخر آخریا میرن از بالایی ها شکایت میکنن . یک ده تلاش یه شرک هرمی با اسم جدید بر باد میره الته میرن انرژی میگیرن برا یه مدل جدیدتر و ده های بعدی .این تازه جدای شرکتایی که بعدا میخواد بیادا .حواستون جمع باشه .آدم که نمیخواین تولید کننین اینقدر امیدوارین میخواین آدم بیارین بعدم خیلی باگ داره سیستمی که توش اون بالاییه باید 100 تومن حداقل خرید بزنه و پول کار بقیه رو بگیره .من توی همین گروه تلگرام دیدم آقاهه فقط 500000 تومن لاک خریده بود.قطعا یه سری ها هم هستن که خیلی بیشتر خرید میزنن .چون سایت اعضا رو تشنه کالا نگه میداره .یعنی مطابق با نیاز تولید نمیکنه که ماهی دو فعه کالاهای پر فروششو شارژ میکنه .این یعنی یه سریا حرص میزنن . زیاد میخرن حالا فرض کن تو وانفسای همین خرید حریصانه بزنه و شرکت منحل شه اون بمونه و مثلا2 ملیون تومن لاک حالا باید هم برند توقیف شده رو بفروشه .هم باید به 400 نفر ادم یه دونه لاک بده که تا بخواد پولش درآد قیامت شده
بار دیگر مقام معظم رهبری مشروعیت بازاریابی شبکه ای را منوط به تایید آن توسط شورای نگهبان نموده اند. توضیح آن که شورای نگهبان این فعالیت را تایید نکرده است. در ادامه متن سوال و پاسخ آن توسط ایشان نقل می گردد. کد پیگیری این استفتاء را میتوانید در پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری(بخش پیگیری پاسخ) وارد کنید تا از صحت این مطلب اطمینان حاصل نمائید.
کد پیگیری: 1be1bc3a09635aa0fbcd34efe89162e7
پرسش:
با سلام
با عضویت رایگان در یک سایت متعلق به یک شرکت کاملا ایرانی ،امکان خرید کالاهای مصرفی (انواع مواد غذایی، منسوجات، لوازم آرایشی و بهداشتی، ساعت و لوازم خانگی و...) که عمده آن کالای ایرانیست، به قیمت متعارف و کیفیت قابل قبول و حتی بهتر از سطح بازار به وجود می آید و به دلیل حذف واسطه ها و دلال ها در بازار میتوان به روشهای ذیل با شراکت در سود ناشی از فروش کالای مصرفی واقعی این سایت، درآمد هم کسب نمود:
۱- تخفیف خرید : در صورت خرید، طبق قواعد تعریف شده در سایت بسته به مقدار خرید به خریدار تخفیف داده میشود؛
۲- پاداش بازاریابی : در صورت علاقه ، فرد میتواند یک سازمان فروش تشکیل بدهد، به این صورت که خود به عنوان مدیر فروش نفراتی را به سیستم معرفی نموده و از طریق خرید واقعی کالای مصرفی توسط این نفرات که ویزیتورهای اصلی سازمان فروش او(نفر اول) محسوب میشوند بسته به مقدار خرید آنها از سایت، درصدی از مبلغ سود خرید واقعی کالای مصرفی ایشان پاداش دریافت نماید( مستقل از تعداد نفرات معرفی شده به سازمان)،در ضمن این ویزیتورها خود نیز از تخفیف خرید بهره مند میگردند؛
۳- پاداش خرید سازمان فروش : در صورتی که هر کدام از ویزیتورهای اصلی مبادرت به معرفی نفراتی برای خرید کالا بنمایند علاوه بر تخفیف خرید کالا برای نفرات جدید، ویزیتورها و همچنین نفر اول بسته به مقدار خرید در هر زیر مجموعه و مستقل از تعداد نفرات درصدی از مبلغ سود خرید واقعی کالای مصرفی توسط زیر مجموعه ها را به عنوان پاداش دریافت مینمایند؛
نکته لازم به ذکر در این ساختار آنکه باید درهرماه خرید کالا توسط مدیر فروش نیز انجام شود تا به وی پاداشهای ذکر شده پرداخت گردد والی هیچگونه پاداشی دریافت نمیکند، تمام معادلات پاداش دهی مستقل از تعداد نفرات میباشد و فقط به مبلغ سود حاصل از فروش ارتباط دارد و در تمام آنها این موضوع مد نظر قرار گرفته که به هیچ عنوان بیشتر از ۴۹ درصد سود فروش به عنوان پاداش پرداخت نگردد، کالاهای ارایه شده عمدتا مصرفی بوده و مورد لزوم خانوار در هر ماه میباشند و دیگر آنکه در این سایت ادعا شده است طبق قانون تجارت الکترونیک مصوب مجلس در سال ۱۳۸۲و آیین نامه های تنظیم شده طبق آن دروزارت صنعت ،معدن و تجارت در سال ۱۳۸۸مجوز فعالیت دریافت گردیده که هر دو سال یکبار تمدید میگردد و کاملا تحت نظارت دستگاه های ناظر تعریف شده مانند پلیس فتا و ... می باشد و تمامی معاملات مذکور تحت شماره مستقلی در اتاق اصناف صورت میپذیرد و در تمام فاکتورهای صادره مبلغ مالیات بر ارزش افزوده محاسبه و پرداخت میگردد.
سوال اینجانب از معظم له این است که آیا:
• ۱- عضویت و تشکیل سازمان فروش،
• ۲- خرید کالای مصرفی ارایه شده،
• ۳- دریافت پاداش ها به نحو شرح داده شده،
از این شرکت اشکال شرعی داشته و حرام است؟
با تشکر از وقتی که صرف نمودید
اینجا یکی دیگر از تجربیات و تحلیلهای کاربران را در قالب مطلبی مستقل نقل خواهم کرد:
* این مطلب توسط یکی از خاطبین وبلاگ به نام «احسان» ارسال شده است.
سلام به همه عاقلان و حلال خوران ایران. من خیلی انسان مقید و مذهبی نیستم ولی معتقدم نونی که توی شکم خودم و زن و بچه میره باید حلال و طیب باشه. ۱۰ ماهه توی نتورک *** مشغول به فعالیت بودم حدود ۳روزه که کلا وبرای همیشه گذاشتمش کنار، من یه تیم ۵۷ نفره داشتم و خودمم آپلاین بودم و حتی پرزنتوری هم انجام میدادم ۴ تا آپلاین هم در تیمم داشتم. تا ۳روز پیش فک میکردم عالی ترین کار و حلال ترین کار رو دارم. ولی خداروشکر میکنم که راه درست رو پیش روی من گذاشت تا تصمیم درست رو بگیرم. بعد از ۱۰ ماه فریبکاری بالاسریهام متوجه شدم اینکار اصلا تایید شورای نگهبان رو نداره و طبق فتوای رهبر به لحاظ شرعی مشکل داره و پورسانت حاصله حلال نیست. اما بر خودم واجب دونستم به هموطنان و دوستانی که قصد ورود به این شرکت ها رو دارن مطالبی رو که حاصل تجربه ۱۰ ماهه منه بگم تا با دید باز خام این فریبکاری نشن.
* منبع: سایت پلیس فتا(ایران هشدار)
درمقاله قبلی دو دروغ مطرح شده توسط برخی شرکت های بازاریابی شبکه ای مطرح شد. در ادامه به بررسی مابقی آن خواهیم پرداخت.
دروغ سوم: درنهایت همه محصولات بهوسیله بازاریابی چند سطحی که یکشکل جدید بازاریابی است، فروخته خواهد شد. مراکز خرید، کاتالوگها و اکثر مدلهای تبلیغات بهزودی توسط بازاریابی چند سطحی ارائه خواهد شد.
واقعیت: بازاریابی چند سطحی مدل جدید بازاریابی نیست. از اواخر 1960 فعالیتش را آغاز کرده است. بااینوجود، امروز کمتر از یک درصد خردهفروشی آمریکا را انجام میدهد.
در سال 2000، کل خردهفروشی آمریکا برحسب اعلام واحد بازرگانی 3232 تریلیون دلار بوده است که سهم بازاریابی چند سطحی از این مقدار 1000 میلیون دلار بوده است که این مقدار تنها 1/3 از یک درصد کل حجم خردهفروشی بوده و به واسطه توزیعکنندگان تازهوارد انجامگرفته است. نهتنها سهم بازاریابی چند سطحی درفروش بازار، سطح قابلتوجهی نیست بلکه بهعنوان یک مدل فروش در مهمترین عامل که نگهداری مشتری است شکست خورده است. بیشتر مشتریان، خرید محصولات از شرکتهای بازاریابی چند سطحی و فعالیت در آن را رها کرده و به دنبال فرصتهای کاری دیگر خواهند رفت. این حقیقت اساسی نشان میدهد که بازاریابی چند سطحی بهعنوان یک مدل بازاریابی نتوانسته جایگزین اشکال دیگر بازاریابی که وجود دارد شود و عملاً با آنان رقابت کند. بهجای آن بازاریابی چند سطحی، طرح سرمایهگذاری جدید را ارائه میدهد که در آن از زبان بازاریابی فروش محصولات استفاده کرده است. محصولات آنان با ارائه اطلاعات نادرست فروخته میشود و جذب مشتریان احتمالی با بزرگ نمایی در درآمد صورت میگیرد. افراد محصولات را برای رسیدن به یک جایگاه امن در هرم سازمانی، میخرند. امکان ثروتمند شدن شما وجود دارد اما نه از طریق تلاشتان بلکه از طریق افراد ناشناسی که ممکن است در سطوح پایین شما مشارکت داشته باشند و ماهیهای بزرگ نامیده میشوند.
دروغ چهارم:
همونطور که عرض شد من وارد این صنعت به ظاهر گل و بلبل شدم و قرار شد آخر همون هفته ای که خرید انجام شد شخصی از شعبه مرکزی بیاد و کلاسی در مورد آینده روشن و پر افتخاری که تو اینکار در انتظارمونه برگزار کنه.
توجه کنید که ابتدا باید خرید رو انجام بدید و بعد از اونه که مجوز راهیابی به کلاس رو پیدا میکنید پس در نتیجه من خرید اولیه خودم رو انجام داده بودم و منتظر رسیدن اجناس شدم.
کلاس شروع شد و من با چند ده دقیقه تاخیر رسیدم، به بچه های حاضر در کلاس گفته شده بود در لیستی تعدادی از مهمترین آرزوهاشونو بنویسند، از پول و ماشین گرفته تا سلامتی و هتل و...
شاید در ظاهر همه چیز یک روند عادی و طبیعی بود اما در باطن اصلا از این خبرا نبود، اگر بخوام به گمان خودم جلسه گروهی رو سانس بندی کنم نتیجش میشه یه طرحی مثل این:
آشنایی من با بازاریابی شبکه ای به تابستون امسال برمیگرده، هنوز این قسمت سخنرانی دوستم در مدح بازاریابی شبکه ای کاملا در خاطرم مثل روز روشنه:
این مطلب حاوی ادعاهایی است که در این شرکتها به خورد افراد داده میشود تا آنها را نسبت به حقیقت و واقعیت کور کند. این ادعاها را میتوان به چند دسته تقسیم کرد: 1) القای تقدس نسبت به این کار و آن را بهشت زمینی معرفی کردن. 2) منتقدین این شرکتها را نادان و مغرض نشان دادن. 3) کسانی که از این کار انصراف داده اند را نالایق و پست دانستن. 4) مراجع تقلید را عقب مانده و کور تلقی نمودن. 5) سوال را با سوال جواب دادن و فرافکنی کردن. 6) بازارایابی شبکه ای را منجی کشور و ملت به شمار آوردن. و...
این مطالب را بازاریابان مخاطب این وبلاگ در لابلای نظرات خود نگاشته اند و من آنها را نقل خواهم کرد.
از شما دعوت میکنم با دیده عبرت به این عبارات دقت کرده تا تاثیر عملیات روانی این شرکتها بر دوستانمان را دریابید(این مطلب به مرور کامل خواهد شد):
این مطلب خواندنی نیز توسط یکی از مخاطبین این وبلاگ در اختیار ما قرار گرفته است. ضمن توصیه شما به مطالعه این مطلب، امیدوارم به همه کسانی که به نحوی با این پدیده شوم ارتباط دارند مفید واقع گردد:
سلام
مطلب زیر تجربه یکی از مخاطبان این وبلاگ است که در بخش تجربیات دیگران وبلاگ درج شده است.
بنظر میرسد نقل آن در یک مطلب مستقل برای اطلاع کسانی که قصد ورود به چنین شرکتهایی را دارند، خالی از لطف نباشد:
سلام
من 7 ماه در یکی از این کمپانی ها فعالیت گردم.
یک روز یکی از دوستان خانوادگی تماس گرفت و راجع به کاری صحبت میکرد که از طریق اینترنت انجام میشود و از طریق این کار میتوان به درآمد چند ملیونی رسید و کاری پاره وقت است که به درس هم لطمه نمیزند. چند روز بعد به خانه شان رفتم و تمام مراحل کار توسط یکی از لیدر ها برایم شرح داده شد. آن ها میگفتند کاری است که 1.میتوان انرا به صورت پاره وقت انجام داد 2.قانونی و مورد تایید شورای نگهبان است 3.وقتی شورای نگهبان تایید کرده پس حلال و شرعی است 4.هم به اقتصاد کشور و دولت و تولید ملی کمک میکند هم به نفع مردم است 5.محیطی اخلاقی است 6.از قانون تخطی نمیشود و کاملا طبق قانون عمل میشود هرچند تمام این شعار ها دروغ و بزرگمنایی بود که در ادامه راجع به تک تک آن ها صحبت میکنم