بازاریابی شبکه ای

پایگاه جامع نقد و بررسی شرکتهای بازاریابی شبکه ای

بازاریابی شبکه ای

پایگاه جامع نقد و بررسی شرکتهای بازاریابی شبکه ای

بازاریابی شبکه ای

بسم الله الرحمن الرحیم
شرکتهای بازاریابی شبکه ای، دارای ابعاد مختلفی میباشند که باید با رویکردی سیستمی مورد بررسی قرار گیرند. از جمله این ابعاد میتوان به مواردی چون ابعاد فقهی، قانونی، روانشناختی، اجتماعی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی، اعتقادی و... اشاره کرد.
بی شک، بررسی بازاریابی شبکه ای بدون لحاظ ابعاد مختلف آن، عقیم و ناکارآمد خواهد بود.
این پایگاه در صدد بررسی ابعاد این مسئله با رویکرد انتقادی میباشد.

لینک کانال تلگرام:
t.me/onnetworkers

onnetworkers@

۱۶۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشکالات بازاریابی شبکه ای» ثبت شده است

 بر اساس قانون مجازات اخلال در نظام اقتصادی کشور، شرکت هرمی شرکتی است که تأسیس و فعالیت آن از طریق افزایش اعضاء صورت می‌گیرد و هر عضو جدید باید برای کسب منفعت، افراد دیگری را به‌عنوان زیرگروه خود جذب و معرفی کند؛ بدین صورت فعالیت شرکت از طریق توسعه‌ی زنجیره‌ایِ شبکه‌ی انسانی تداوم می‌یابد.

 بنیانگذار شرکت‌های هرمی در جهان یک ایتالیایی به نام «کارلو پونزی» بود که توانست برای اولین بار در سال 1919 میلادی، از این طریق کلاهبرداری نماید؛ وی با شگرد فریبکارانه‌ی خود، سرمایه‌ی هنگفتی به جیب زده و به یک میلیونر مبدل شد. پس از افشای این کلاهبرداری، افرادی که پس‌اندازهای خود را در اختیار وی گذاشته بودند، هرگز نتوانستند پول خود را باز پس بگیرند و پونزی برای مدتی طولانی زندانی شد. از آن پس نام «شرکت‌های پونزی» بر سر زبان‌ها افتاد؛شرکت‌های پونزی (Ponzi Schemes) شرکت‌هایی هستند که نه محصولی دارند و نه در ازای جذب افراد جدید پولی می‌پردازند؛ ولی در عوض پول‌های مردم را تحت عنوان سرمایه‌گذاری جمع می‌کنند و قول می‌دهند که با درصد بسیار بالایی پول آنها را برگردانند. در این شرکت‌ها هیچ‌گونه سرمایه‌گذاری اتفاق نمی‌افتد؛ فقط پول افراد جدید را به قدیمی‌ترها می‌دهند.

 اما رکوددار این نوع کلاهبرداری، «برنارد مادوف» آمریکایی است که توانست میلیاردها دلار از طریق شرکت‌های هرمی به دست آورد و البته او نیز به جرم کلاهبرداری‌هایش به زندان محکوم شد.

برگرفته از سایت ناجا.

قابل ذکر است که برخی از شرکتهای بازاریابی شبکه ای نیز، تنها نام خود را تغییر داده اند و ماهیت هرمی دارند.

  • محمد

این مقاله برگرفته از سایت شخصی حجت الاسلام مظاهری سیف میباشد.


بسمه تعالی

مقدمه

دنیای امروز در گرداب خرافات گرفتار شده و بخش بزرگی از فضای فرهنگ جهانی را اوهامی بی‌اساس فراگرفته است؛ به طوری که کتاب‌ها، نشریات و سینما در سطح گسترده‌ای در خدمت نشر خرافات و ترویج توهماتی است که مردم را سرگرم نموده و از اندیشه‌های درست و خردورزی  و کوشش و پشت‌کار دور می‌کند.

یکی از خرافاتی که در سالهای اخیر مطرح شده و به علت تکرار فراوان و جهان‌گیر شدنش، بزرگ‌ترین خرافة روزگار ما به شمار می‌آید، فرضیه‌ای است که با نام «راز» از آن یاد می‌شود. فرضیة راز به نوعی «قانون جذب» اشاره دارد و می‌گوید با تصور هر چیز و تقویت احساس مثبت نسبت به آن می‌توانید آن را جذب کنید و اگر وجود نداشته باشد، می‌توانید آن را خلق کنید.

قانون جذب سالهاست که از سوی سخنرانان و نویسندگان متعدد در جهان ترویج می‌شود، گویندگانی که می‌کوشند قانون جذب را مطابق فرهنگ مخاطبان‌شان بیان کنند و احساس آنها را برانگیزند. اما معمولاً این گفته مورد نقد و بررسی قرار نمی‌گیرد. گروهی آن را می‌پذیرند و سرگرم می‌شوند و گروه دیگر بی‌تفاوت از کنار آن می‌گذرند، در حالی که ترویج این خرافات بر زندگی تمام مردم تأثیر می‌گذارد و از پیامدهای نامطلوب آن به سادگی نمی‌توان جلوگیری کرد.

  • محمد

وقتی وارد کار میشی، کم کم سوالاتی برات پیش میاد. دوستانت سعی میکنن واقعیات رو بهت گوشزد کنن.

ولی معمولاً این طور بهت گفته میشه:

  • پدر و مادرت نمیفهمن؛ چون قدیمی فکر میکنن.
  • اقوام و دوستانت نمیفهمن؛ چون خاطره بدی از گلدکوئیست توی ذهنشون باقی مونده.
  • مراجع تقلید و روحانیون نمیفهمن؛ چون این کار بطور غلط براشون توضیح داده شده.
  • همکلاسی ها  و همسایه ها نمیفهمن؛ چون هنوز دید درستی درباره تجارت مدرن ندارن.
  • رسانه ها نمیفهمن؛ چون همیشه تحت تأثیر جریانات مختلف سیاسی هستن.
  • جامعه نمیفهمه؛ چون درگیر یک فضای مسموم هست!

پس چه کسی میفهمه؟

اصلاً چشم و گوش بسته بودن یعنی چی؟

آره؛ میگن چند نفر میفهمن:

  • بالادستی میفهمه
  • لیدر میفهمه
  • تاپلیدر میفهمه
  • مربی آموزشی هم میفهمه
  • کائنات هم که همیشه صدات رو میشنوه!!

عجب داستان تلخی...

  • محمد