بازاریابی شبکه ای

پایگاه جامع نقد و بررسی شرکتهای بازاریابی شبکه ای

بازاریابی شبکه ای

پایگاه جامع نقد و بررسی شرکتهای بازاریابی شبکه ای

بازاریابی شبکه ای

بسم الله الرحمن الرحیم
شرکتهای بازاریابی شبکه ای، دارای ابعاد مختلفی میباشند که باید با رویکردی سیستمی مورد بررسی قرار گیرند. از جمله این ابعاد میتوان به مواردی چون ابعاد فقهی، قانونی، روانشناختی، اجتماعی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی، اعتقادی و... اشاره کرد.
بی شک، بررسی بازاریابی شبکه ای بدون لحاظ ابعاد مختلف آن، عقیم و ناکارآمد خواهد بود.
این پایگاه در صدد بررسی ابعاد این مسئله با رویکرد انتقادی میباشد.

لینک کانال تلگرام:
t.me/onnetworkers

onnetworkers@

جاذبه های بازداشتگاهی-2

جمعه, ۵ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۲۶ ق.ظ


راز یا توهم؟ 

 

مشکل اصلی این تئوری چنان که بسیاری از مخالفان آن اشاره می کنند، عدم امکان اثبات و تجربه ناپذیری آن است. یعنی مدعیان وجود چنین قانون اثر بخشی در عالم، می گویند چنین چیزی هست، ولی از حقیقت و چگونگی آن بی اطلاعیم. باید هر یک تجربه ای شخصی از آن به دست بیاورد.

از طرفی هر کس در این تجربه به نتیجه نرسد گفته می شود

تو درست فکر نکردی و افکارت را روی خوبی ها و آرزوهایت متمرکز نساختی یا واقعاً طالب نشدی و... در نتیجه ارزش این نظریه به عنوان یک قانون علمی و کاربردی زیر سؤال می رود. البته ما هم منکر تأثیرات مثبت و حتی فوق العاده افکار و تلقین ها در بهبود بیماری ها و اموری مانند آن نیستیم. این حالات از ویژگی های روح انسان و قدرت های شگفت انگیز این مخلوق خداوند است. اما ادعای هماهنگ شدن کائنات با هر چه ما می اندیشیم، ادعایی غیر منطقی است. بیایید واقع بینانه بنگریم... آیا می توان آرزو کرد که به جوانی برگردیم یا جلوی پیری را بگیریم یا جلوی مرگ خود و عزیزان مان را و یا بخواهیم ماشین ما بدون سوخت حرکت کند؟! مسلّما خیر! پس باید پذیرفت این تئوری از حقیقت فاصله بسیار دارد. به علاوه در اعتقاد دینی ما همه عالم بر اساس اراده و قدرت یک موجود برتر در حرکت و تکاپو است و اگر او نخواهد حتی بالاترین افکار و اراده ها و عزم ها اثربخشی نخواهد بود. این همان حقیقتی است که امام علی (علیه السلام) به آن اشاره کرده اند: «خدا را در از بین بردن عزم های جدی و استوار شناختم». (3)

یعنی بسیار پیش می آید که انسان عزم و قصد کاری را می کند، اما خدا جلوی تحقّق آن را می گیرد و این یعنی این که اراده خدا فوق همه اراده ها است

از طرف دیگر تجربه شخصی و عمومی بشر با این قانون همخوانی نداشته و آن را نمی پذیرد. مثلاً بالاترین مرتبه طلب و خواستن برای بسیاری از ما در مقام دعا پیش آمده که شب و روز به خواسته خود و آن چه می طلبیم اندیشیده و آن را خواسته ایم. ولی خداوند تحقق آن را صلاح ما ندیده و دعای ما در ظاهر مستجاب نشده است. این یعنی قضای الهی که در روایت هم گفته شده که

«حکمت او را هیچ وسیله و واسطه ای تغییر نمی دهد».(4) یعنی اگر حکمت خداوند و قضای او به تحقق امری تعلق بپذیرد، هیچ راهکار و ابزاری مانع آن نخواهد بود. اصولاً موارد نقض این قانون بسیار است. آیا برای شما پیش نیامده که بدون هیچ دغدغه ذهنی و احساس ناخوشایند، حادثه بدی که اصلاً به ذهن تان هم خطور نمی کرده برای تان پیش بیاید؟ آیا افرادی که بسیار اهل دقت و مراعات و پرهیز از حوادث ناگوار هستند. بیش تر به این مشکلات گرفتار می شوند؟ مثلاً افرادی که همواره مواظب مبتلا نشدن به بیماری ها بوده و در تغذیه و بهداشت فردی خود دقت بیش تری را خرج می دهند، بیش تر مبتلا به بیماری می شوند؟ به نظر ما این ادعاها لااقل در حد بالایی قابل قبول نیست

در نگاه کلان هم همین گونه است. یعنی اگر مردم آفریقای جنوبی به جای مبارزه علیه آپارتاید فقط به فکر رهایی بوده و تنها از درون قلب آن را طلب می کردند، این امر محقق می شد؟ با ملت ایران چند سال خواهان برطرف شدن استبداد و سلطه علیه خود بود؟ آیا اگر به جای قیام و رسوا کردن سران فاسد نظام پهلوی به مقابله عملی با آن ها نمی پرداخت، به رهایی و پیروزی می رسید؟ بسیار بعید به نظر می رسد... در حالی که قانون جاذبه صراحتاً پرداختن به این امور را نادرست دانسته، می خواهد همه چیز را با فکرهای خوب و خوش حل نماییم! همه این امور باعث می شود که قانون جسم یک راز بزرگ؛ که یک توهم بزرگ و فریبنده جلوه نماید. حقیقتی که بسیاری از افراد پس از سال ها تجربه و تلاش به آن رسیده اند.

 

قانون جذب و کوئستی ها

 

 

در نهایت باید دید که آیا قانون جذب به داد کوئیستی ها و دل بستگان به این شرکت ها رسیده و آنان را به سر منزل مقصود کشانده یا خیر؟

 

تأملی کوتاه نشان می دهد که اکثریت افراد دل بسته و پیوسته به این شرکت ها در زمره زیرشاخه های مال باخته ای هستند که علیرغم همه امیدها و آرزوهای دور و دراز و مثبت اندیشی هایشان هیچ گاه به سرمایه اولیه خود نیز نرسیده اند؛ چه رسد به سودهای کلان و پول های بادآورده ای که بتوان کاخ های آرزو را بر آن بنا نهاد و خود و نزدیکان خود را به خوشبختی رؤیایی برساند

اتفاقاً افراد مال باخته و متضرّر در این شرکت ها معمولاً افراد خوش باور و پر از آمال و آرزویی هستند که بهتر و بیش تر از هر فردی به اصول و قواعد قانون جذب دل بسته و به آن ها عمل نموده اند و اگر قرار بود این تفکرات مثبت و تلاش فکری برای کسی نتیجه بخش باشد، لااقل باید برای این پیروان مثبت اندیش و ساده دل ثمر می داد. اما می بینیم که متأسفانه افراد زرنگ و تبهکار در این مجموعه ها به نان و نوایی می رسند، اما کسانی که با هزار امید و آرزو در زیر مجموعه قرار می گیرند و تعقل و دوراندیشی را به کنار می نهند سر از بازداشتگاه ها و دادگاه ها و... در می آورند یا نتیجه این همه خوش باوری چیزی نیست جز هزار افسوس و حسرت و ندامت و ملامت دوست و آشنا....

 

[این قسمت دوم و آخر از این نوشتار است]


نویسنده: محمد یحیی روحانی

 

پی نوشت ها :

 1.وسائل الشیعه، ج15، ص196.

2.غررالحکم، ص321، ح5.

3.بحارالانوار، ج3، ص42.

4. صحیفه سجادیه، دعای سیزدهم. منبع: نشریه دیدار آشنا، شماره129.

 

 

منبع:نشریه دیدار آشنا، شماره 129

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">