گفتوگو با نویسنده کتاب «فقه و بازاریابی چندسطحی»
شبکه اطلاع رسانی اجتهاد در گفت وگویی با حجتالاسلام سیدمهدی نریمانی-ارائهدهنده این پایاننامه و عضو حلقه علمی افق گروه فقه و اجتهاد معاونت آموزش دفتر تبلیغات اسلامی - به بررسی موضوع پرداخته است.
* در ابتدا از موضوع پایاننامه و انگیزه خود برای ارائه آن بگویید.
بسم اللهالرحمنالرحیم. موضوع پایاننامه بنده «بررسی فقهی شرکتهای بازاریابی چندسطحی» است که جلسه دفاعیه آن، امروز صبح در مدرسه علمیهعالی نواب برگزار شد. شرکتهای بازاریابی چندسطحی به دو گروه شرکتهای شبکهای و شرکتهای هرمی تقسیم میشوند. با توجه به گسترش فعالیت شرکتهای این چنینی در چندسال اخیر و بروز مشکلات قانونی و شرعی در این زمینه، تصمیم گرفتم تا به این موضوع با بررسی دقیقتری بپردازم. این بررسی به نحو قضیه حقیقیه صورت گرفته است؛ یعنی هیچکدام از شرکتهای فعال در این زمینه مورد تأیید نبوده و نیستند چراکه مشکلات قانونی و شرعی آنها جنبههای مختلفی دارد. حتی ۳۵ صفحه از پایاننامه به دلایل و فتاوای مراجع در نفی و نهی این شرکتها اختصاص یافته است. منتهی اگر در شکل فرضی و به عنوان قضیه حقیقیه، ما شرکت بازاریابی چندسطحی داشته باشیم، این چه حکمی دارد و نشانههای آن چیست و ... به این مسائل در پایاننامه پرداخته شده است.
* یعنی شما هیچکدام از شرکتهای موجود در این زمینه را سالم و مورد تأیید نمیدانید؟
همناطور که عرض کردم، از اولین شرکتهای هرمی همچون گلدکوئیست تا شرکتهایی همچون اوریف لیم، همگی دارای ایراداتی بودهاند که به آنها اشاره شده است. بر فرض اینکه کسی گمان کند یک شرکت سالم است، باید حتما دو کار را به عنوان مقدمه لازم انجام دهد: اول اینکه از وزارت بازرگانی درباره آن استعلام کند و دوم اینکه نظر مرجع تقلید خود را درمورد آن شرکت استفتا کند.
* ظاهرا قبلا هم مقالهای در این موضوع داشتهاید. آیا از آن مقاله و منابع آن در پایاننامه استفاده شده است؟
بله. در سال ۱۳۸۶ مقاله ای در ۵۰ صفحه با عنوان «بررسی فقهی فعالیت شرکتهای هرمی» نوشتم که در حلقه علمی افق- وابسته به گروه آموزشی فقه دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی- نیز به نقد گذاشته شد. در جلسه نقد آن مقاله، برخی اقتصاددانان و پژوهشگران فقهی و حقوقی حوزه و دانشگاه حضور داشتند. پس از آن، اصلاحات لازم را بر روی مقاله انجام دادم و آن را به مراجع و مجتهدین شهرهای قم، مشهد و اصفهان ارائه دادم تا نظرات خود را درباره آن بیان کنند. از جمله این علما میتوانم به مرحوم آیتالله محمدحسن فقیه یزدی و آیتالله مهدی طحانی از اصفهان، آیتالله سیدحسن مرتضوی و آیتالله مهدی مروارید و آیتالله موسوی خلخالی از مشهد اشاره کنم. از همان سال تا سال ۸۹ به جمعآوری نظرات اساتید و اصلاح مقاله و بسط دادن موضوع آن پرداختم. در سال ۱۳۸۹ با تصویب موضوع پایاننامه در حوزه علمیه خراسان، به تحقیقات گذشته اکتفا نکردم و دوباره تمام تحقیقات خود را تکرار کردم.
* در تحقیقات خود به منابع میدانی هم رجوع داشتهاید؟
بله. با توجه به اینکه این مسئله دارای جوانب مختلفی است، برای کسب اطلاعات لازم درباره شیوه فعالیت این شرکتها با فعالان سابق این شرکتها ارتباط برقرار کردم و از آنها درباره نحوه فعالیتشان کسب اطلاع کردم. همچنین از نظرات اقتصاددانان صاحبنظر در اینزمینه و نظرات اساتید فقهی نیز بهره بردم. به برخی نهادهای مرتبط با این موضوع نیز مراجعه کردم.
* به چه نهادهایی مراجعه کردید؟ نحوه تعامل این نهادها با شما به عنوان یک پژوهشگر حوزوی چگونه بود؟
درباره مسائل قضایی، به دادگستری شعبه شهید قدوسی مشهد که ویژه رسیدگی به پروندههای شرکتهای هرمی است مراجعه کردم که همکاری خوبی داشتند. همینجا لازم میدانم از همکاری صمیمانه قاضی جواد جاویدنیا در آن شعبه تشکر و قدردانی کنم. با دادگستری تهران و وزارت اطلاعا ت نیز در اینباره تماس گرفتم که متأسفانه بههیچ عنوان حاضر به همکاری نشدند.
* دلیل عدم همکاری چه بود؟
متأسفانه علیرغم تأکیدات ریاست محترم قوه قضائیه بر همکاری نهادهای قضایی با حوزه علمیه در پژوهشهای مرتبط، هیچ تمایلی از طرف بدنه میانی این قوه در تهران دیده نمیشود. من برای ارتباط با دادگستری تهران تأییدیهای را از مرکز مدیریت حوزه علمیه خراسان دریافت کردم، اما وقتی با مسئول مربوطه در تهران تماس گرفتم ایشان گفت که ما اصلا حوزه علمیه را به عنوان یک مرکز علمی به رسمیت نمیشناسیم و باید تأییدیه خود را از دانشگاه فردوسی تهیه کنید. طبیعتا با مواجه شدن با این ادبیات از طرف مسئولین قضایی دادگستری تهران از مراجعه به آن منصرف شدم.
* وزارت اطلاعات چطور؟ آنها چرا همکاری نکردند؟
چند ماه پیش همایشی با موضوع شرکتهای هرمی توسط قوه قضائیه و وزارت اطلاعات برگزار شده بود که با توجه به حساسیت این موضوع از جهت مسائل امنیتی، به صورت خصوصی انجام شده بود. درخواست من مبنی بر کسب آگاهی از محتوای همایش هم به همین دلیل رد شد که معقول به نظر میرسد. درخواست دیگر من دسترسی به اساسنامه این شرکتها بود که با این هم موافقت نشد. هرچند دلیل عدم موافقت برای من روشن نیست.
* چرا اساسنامه را از فعالان در این شرکتها نگرفتید؛ یا اینکه چرا به منابع مکتوب اینترنتی مراجعه نکردید؟
خب، این منابع قابل اعتماد نیستند؛ چون آنهایی که موافق چنین فعالیتهایی هستند اساسنامه را به نفع خود تغییر میدهند و مخالفین هم برای منفی جلوه دادن آن، اساسنامه را دستکاری میکنند. درنتیجه اساسنامه واقعی به دست من نمیرسید.
*درباره سرفصلهای پایاننامه و محتوای آن برای خوانندگان مطالبی را بیان کنید؟
این پایاننامه در ۳ فصل کلی به نگارش درآمده است؛ فصل اول که به مباحث مقدماتی می پردازد، موضوعشناسی شرکتهای چندسطحی را در ۵ بخش به عهده دارد. این چهاربخش عبارتند از: بررسی شرکتهای چندسطحی؛ تاریخچه شرکتهای چندسطحی؛ انواع شرکتهای چندسطحی؛ ابزار جدید و گسترش آن؛ شرکتهای چندسطحی و معیارها.
فصل دوم به حکمشناسی بازاریابی چندسطحی در دو قسم سالم«شبکهای» و ناسالم«هرمی» میپردازد. در این بخش از ۱۶ قاعده فقهی جهت اثبات سالم بودن بازاریابی شبکه ای و ناسالم بودن بازاریابی هرمی استفاده شده است. همچنین فتوای بیش از ۱۱ نفر از مراجع درباره هر دو قسم مورد بررسی قرار گرفته است که از میان آنها ۳ نفر به جایز بودن بازاریابی شبکهای و همه آنها به حرام بودن بازاریابی هرمی حکم دادهاند.
بخش دیگر فصل دوم نیز، به بررسی شرکتهای بازاریابی چندسطحی در قانون جمهوری اسلامی ایران اختصاص یافته است.
در فصل آخر که شامل نتیجهگیری از بحثهای انجام شده میشود، به شیوه طراحی شرکتهای چندسطحی، لزوم قانونگذاری و توجه دولت نسبت به این مقوله، و یادآوری چند نکته پرداخته شده است.
* ارزیابی اساتید حاضر در جلسه دفاعیه نسبت به پایاننامه چه بود؟
خوشبختانه همه اساتید نسبت به محتوای پایاننامه نگاهی همراه با تحسین داشتند، هرچند ایرادات شکلی نیز به پایاننامه گرفته شد. یکی از اساتید هم پیشنهاد چاپ پایاننامه را به نمایندگان مرکز مدیریت حوزه علمیه دادند. البته قبلا هم از طرف گروه پژوهشی فقه دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی نسبت به چاپ آن اعلام آمادگی شده بود.
* در پایان اگر صحبت دیگری دارید بفرمایید؟
از تمامی اساتید محترمی که در روند تحقیق، تدوین و ارائه این پایاننامه به بنده کمک کردند صمیمانه تشکر میکنم. حجتالاسلام والمسلمین ربانی بیرجندی استاد راهنما، حجتالاسلام والمسلمین محمد مروارید استاد مشاور و همچنین محقق گرامی مهندس داوود صمدی که با ارائه مستندات خود در اینباره به من یاری دادند.