بررسی جامع دسیسههای هرمی: pyramid schemes
توصیه میکنم حتماً این مقاله را در «ادامه مطلب» مطالعه کنید!
نویسنده: ابوالفضل امامی _ فروردین ۸۴، بازنگری در دیماه 1388
این مقاله چکیده بیش از 100 مقاله و کتاب و بارها پرزنت شدن و ساعتها بحث و مناظره با دسیسهبازان هرمی و تحقیق در بازار یابی شبکهای (NetworkMarketing) است و از اینکه مجبورم بسیار فشرده تقدیم کنم، متاسفم؛ بالاخره باید در یک مقاله جا میشد.
مقدمه
گاه تولید کننده، محصول خود را مستقیما به مصرف کننده می رساند مثل آنچه اغلب در روستاها رخ می دهد؛ این، بهترین و به صرفه ترین حالت برای مشتری و تولید کننده است و باعث فروش و مصرف افزونتر کالا و رونق اقتصادی بیشتر میشود. اما گاه به هر دلیلی عرضه مستقیم کالا ممکن نیست، در این حالت پای واسطه برای رساندن کالا به مشتری به میان می آید، هر چه تعداد واسطه ها بیشتر شود هزینه تمام شده کالا برای مصرف کننده بیشتر میشود. گاه قیمت نهایی کالا باید بار سنگین و غیر ضروری دلال بازی ها را هم تحمل کند؛ علاوه بر این هزینه تبلیغ هم اضافه می شود. در بازار یابی شبکهای (چند سطحی) سالم هزینه دلالی، تبلیغات، هزینه اماکن و امکانات زیاد شرکت های پخش کالا حذف میشود، چه بسا بر تعداد واسطههای بازاریابی افزوده شود؛ ولی کالا با قیمت کمتر از کالاهای مشابه که از راه بنگاه های توزیع، پخش شده، به دست مصرف کننده می رسد. در بازار یابی شبکه ای سالم تولید کننده چون بازاریابان کمی را میشناسد، علاوه بر پرداخت حق یافتن مشتری برای کالا، به کسانی هم که بتوانند بازاریابانی را به شرکت معرفی کنند، پولی پرداخت می کند. در بازار یابی شبکهای باید اولا پورسانتها بین 5 تا 10٪ ارزش کالای فروخته شده، حتی کمتر باشد (به هر میزان که بازاریابان افزوده شوند، حق بازاریابی و یافتن بازاریابها کمتر می شود، چون نباید پورسانتها بقدری باشد که کالای عرضه شده با این روش، قیمت رقابتیاش را از دست بدهد) ثانیا تعداد کالاهای فروخته شده باید بیش از تعداد بازار یابان معرفی شده به شرکت باشد تا حجم عظیم واسطه ها و پورسانتهایی که بر قیمت نهایی کالا تحمیل میشود کالا را از دور رقابت خارج نکند، از طرفی یابندگان بازاریابها هم سودی منطقی ببرند؛ با توجه به اینکه این کارگران عموما از خدمات بیمه درمانی، بازنشستگی و سایر مزیتهای استخدامی بیبهره اند. لذا طراحی میزان پورسانت، جغرافیای بازاریابی، نوع کالای ارائه شده و ... نیاز به مطالعات دقیق اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دارد. اگر سامانه پخش شبکهای سالم طراحی شود؛ 1. برای کالاهایی که نیاز واقعی مردم است بازاریابی می کند تا در دام بازار سازی نیفتد و بیشترین فروش داشته باشد. 2. به دلیل آنکه کالا با قیمت رقابتی به دست آخرین واسطه فروش میرسد، از طرفی چون کالای بازاریابی شده مورد نیاز واقعی بازار است، کالا هرگز بی مشتری نمیماند و لایههای پایین هرم نیز هرگز مغبون نمیشوند. 3. به سبب آنکه مجموع پورسانتهای تزریق شده به تمام واسطهها کمتر از 10٪ است و شرکت هم به دور از شروط و قوانین بازدارنده، آمادگی واقعی برای پس گرفتن کالا با 5 تا 10٪ کمتر از قیمت رقابتی کالا در بازار دارد، لایه آخر هرم ضرر زیادی نمی کند و شرکت هم در صورت باز پسگیری کالا ضرر نمیکند و آنرا به مشتری دیگری میدهد.
بررسی اجمالی دسیسه هرمی؛
هر ساختار بازاریابی که این دو ویژگی داشته باشد، دسیسه هرمی است و تفاوتی نمیکند که از سوی پرزنترها به چه عنوانی معرفی شود؛ مثلا درختی، شاخهای، بازاریابی شبکهای یا ... :
الف. دریافت مستقیم حق عضویت از بازاریابان، یا دریافت آن در قالب فروش کالا. ب. پرداخت پورسانت به افراد آلوده جهت شکار طعمههای دیگر. عموما کالاهای این شرکتها دارای قیمت رقابتی نیستند و بسیار گرانتر از قیمت واقعی فروخته میشوند؛ به همین سبب معمولا کالاهایی خاص و بدون مشابه در بازار و مثلا با ارزش ثانوی هستند تا قیمت آنها قابل بررسی و مقایسه نباشد؛ مانند سکههای گلدکوئست و... که با طرح و شماره محدود! عرضه و ادعا میشود که در آینده ارزش کلکسیونی تا هزاران دلار پیدا میکند! عجیب است که کلکسیونرها کارشان را بلد نیستند و به ذهنشان نمی رسد که زودتر بخرند و ارزان بخرند؛ شرکت هم با آن همه ادعا، نمی داند کالای خودش را کی و کجا و به چه کسانی بفروشد تا آن همه سود را از دست ندهد!۱
روش کار یا چیدمان (Matrix)
تعداد لایههای یک هرم به معنای عمق آن است. تعداد افرادی که در یک لایه قرار می گیرند، پهنه آن را تشکیل میدهند. مفاهیم هرمی، شبکه ای، درختی و ... در این مباحث معادلند.
1. روشهایی با عمق محدود و قطعشونده که معمولا سطح اولی و سطح دومی است.
2. روشهایی با عمق نامحدود که میتواند سطح اولی یا سطح دومی باشد.
اولین فرد آلوده، لایه اول به شمار میآید. او به شکار افراد دیگر میپردازد و لایه دوم شکل میگیرد. حال او یا فقط مجاز است تمام طعمهها را مستقیما زیر شاخه خود قرار دهد و این حالت برای تمام افراد آلوده تکرار شود (سطح اولی)؛ در این حالت اگر به موازات افزایش تعداد لایهها باز به لایههای بالایی پورسانت پرداخت شود، چیدمان شبکه، سطح اولی با عمق نامحدود است؛ و اگر پس از چند مرحله لایههای بالا از دریافت پورسانت منع شوند، روش کار، ماتریکس سطح اولی با عمق محدود است.
ماتریکسهای به کار رفته در دسیسههای هرمی با توجه به محدودیت پهنه یا عمق، بسیارند که مشهورترین آنها ماتریکسی با عمق بسیار یا نامحدود و پهنه دو (باینری) است، که همان تصاعد هندسی دو به توان صفر، دو به توان یک، دو به توان دو و ... است؛ یعنی در لایه اول دو نفر آلوده میشوند، این دو نفر در لایه بعد، هر یک دو نفر دیگر را آلوده میکنند و همین طور هر فرد آلوده، دو نفر دیگر را صید میکند. در روشهایی با پهنه محدود، روش های فرعی دیگری هم اجرا میشود؛ مثلا معرفی دو عضو به پایین (spill over) یا روش استرالیایی معرفی دو عضو به بالا (Two-up). در همه این حالات، روشهای گوناگونی برای دریافت حق بازاریابی ـ یا درست بگوییم بازارسازی ـ پیشبینی شده است، برای مثال گاه شرکت، پورسانتی را در ازای صید هر فرد، به بازاریاب دسیسه هرمی میدهد و پس از آن که دو بازوی افراد آلوده به توازن پنج در پنج، سه در سه یا دو در دو رسید، باز پورسانتی پرداخت میشود.۲
پیشینه دسیسههای هرمی ( Pyramid Schemes )
شیادان برای صید مردم ناآگاه میگویند: این ساختار اقتصادی، ارمغان عصر اینترنت است و مانند بسیاری از فناوریهای جدید باورکردنی نیست!
نخستین تاریخ مکتوب نتورک مارکتینگ NM در روسیه بوده است. طبق آنچه از کتاب ریاضیات زنده، صفحه 142 تا 146 اثر ریاضیدان روسی یاکوو ایسیدرو ویچ پرلمان، به دست میآید، این NM مربوط به دوران پیش از انقلاب اکتبر 1917 روسیه است. یعنی در حدود ۹۰ سال پیش آگهیهایی چاپ میشد که: "برای خرید یک دوچرخه 50 روبلی فقط 10 روبل بپردازید! خرید برای عموم آزاد است" شما 10 روبل میپرداختی ولی دوچرخه را تحویل نمیگرفتی بلکه چهار بلیت ده روبلی دیگر به شما داده میشد که به نزدیکان بفروشی و هر کدام از آنها با خرید یک بلیت ده روبلی، چهار بلیت دیگر را دریافت میکردند تا آنها را به چهار نفر دیگر از دوستان و نزدیکان بفروشند و به این ترتیب با پرداخت ده روبل و یافتن چهار مشتری دیگر که چهل روبل بدهند شما صاحب یک دوچرخه پنجاه روبلی میشدید؛ یعنی از پنج نفری که هر کدام یک پنجم پول دوچرخه میدادند یک نفر صاحب دوچرخه میشد و چهار نفر هر کدام یک پنجم پول دوچرخه را زیان میکردند. در این هرم همواره 20٪ از مجموع افراد سود میبردند و 80٪ ضرر میدیدند. پس بازاریابی چند سطحی (Multi Level marketing ) یا MLM و بازاریابی شبکهای به عصر اینترنت ربطی ندارد.
فرق بازار یابی شبکه ای (NM) با (E.C) تجارت الکترونیکی
تجارت الکترونیکی یک راه برای ارائه کالا و خدمات و ... است، تقریبا شبیه تجارت دریایی، ریلی یا هوایی و ربطی به این ندارد که روش کار ما، تجارت مستقیم (B.D) باشد یا تجارت باواسطه (I.B.O)؛ واسطه، یکی باشد یا چند تا (MLM) و این شبکه چند تایی محدود و سالم باشد یا نامحدود و دسیسهای. تمام آنچه گفته شد در تجارت غیر الکترونیکی هم ممکن است؛ یعنی نه هر تجارت الکترونیکی، شبکهای است نه هر تجارت عادی غیر شبکه ای. این که تجارت الکترونیکی خوب است بدین معنا نیست که هر روشی که در آن بکار رود، مطلوب است و مخالفت با آن روش بد، مخالفت با E.C باشد و نشان عدم فهم تجارت الکترونیکی. آیا مخالفت با بمباران اتمی به معنای مخالفت با هواپیما یا فناوری هستهای است۳؟ تجارتی هم داریم با عنوان تجارت الکترونیک (که محصولات الکترونیکی موضوع تجارت است نه روش تجارت) و محصولات الکترونیکی در آن به روش سنتی یا به روش الکترونیکی مبادله میشود و ربطی به این بحث ندارد.
گستره فعالیت دسیسههای هرمی
فعالیت این شرکتها در کشورهای آمریکا، کانادا، انگلیس، ایتالیا، ژاپن، هند، ایران و کشورهای دیگر بویژه در اروپا ممنوع است (البته کشورهای غربی به شرکت هایشان اجازه فعالیت در دیگر کشورها میدهند)؛ مثلا در آمریکا و اروپا، پس از یک دوره کلاهبرداری، چنان فرهنگ سازی و اطلاعرسانی شد که دسیسههای هرمی دیگر قدرت صید در آن جا ندارند. در حال حاضر بیشتر افراد آلوده از کشورهای فقیر یا در حال توسعه هستند. زبان سایتهای این شرکتها هم فارسی، عربی، اردو، چینی، مالزیایی و انگلیسی است و از زبانهای آلمانی، فرانسوی، ایتالیایی، پرتغالی، ژاپنی، روسی و... خبری نیست. متاسفانه در کشور ما به دلیل اطلاعرسانی ضعیف و کمکاری صدا و سیما، مطبوعات و نهادهای مذهبی و قضایی، این ویروس ریشه دوانده است؛ در حالیکه در آمریکا چندین مرکز برای مبارزه با این شبکهها فعالند؛ از جلمه کمیسیون تجاری فدرال FTC و کمسیون امنیت مبادلات ارزی SEC.
ویژگیهای طرح بازاریابی سالم
۱. کالاهای بازاریابی شده دارای قیمت رقابتی با بازارند. 2. کالاها، مورد نیاز واقعی مصرفکننده هستند.3. کالاهای بازاریابی شده به سمت مصرف کننده در حال حرکتند و نسبت کالاهایی که شرکت ارائه میکند با کالاهایی که به مصرفکننده میرسد بسیار نزدیک است. 4. بازاریاب دارای حق فسخ قرارداد و دریافت حداقل ٪ قیمت است.۴ 5. بازاریاب، یابنده مشتریانی است که تقاضای خرید کالا برای مصرف یا نزدیک کردن به بازار مصرف دارند و این کالا پس از چند مرحله به دست مصرف کننده نهایی میرسد. 6. بازاریاب، بازاریاب است نه بازارساز؛ یعنی خریدار کالا را نیاز دارد نه امتیاز عضویت در بازاریابی برای دریافت پورسانت؛ به عبارت دیگر بازاریابی، به سلسله نامحدود بازاریابی برای یافتن بازاریابان دیگر تبدیل نشود. 7. پورسانتهای پرداختی باید از سود فروش کالای شرکت باشد نه از پولی که بابت حق ورود افراد به هرم دریافت می شود. 8. در دسیسههای هرمی بازاریابی اتفاق نمیافتد ـ بازاریابی یعنی کالایی را از شرکت تحویل گرفتن و رساندن آن به مصرف کننده ـ بلکه خود افراد بازاریاب، بازار شرکتند و مجبورند کالایی بخرند که به آن نیاز ندارند، نه اینکه واسطه انتقال کالا به مصرف کننده باشند. 9. دسیسهها مدعیاند که با حذف واسطهها کالاها را ارزان و سریع به دست شما میرسانند، در حالیکه اولا کالاها را فقط حدود دو یا سه برابر قیمت واقعی به شما دادهاند نه بیشتر! ثانیا شما به اضافه همه بالاسریهای شما که پورسانت میگیرند، اگر واسطه نیستید پس چیستید؟ ثالثا شما خود، بازار هستید و باید کالایی بخرید که هیچ کس با آن قیمت از شما نمی خرد بلکه اگر آن را بخواهند از شرکت میخرند تا از مواهب! خدماتی آن هم بهرهمند شوند. رابعا کالا برای کلکسیون شدن در زمانی دور(مصرف نهایی) طراحی شده است و زود و بی واسطه به مصرفکننده نمیرسد.۵ همه مشکلات این ساختارها به دلیل غیر مصرفی بودن کالاهای عرضه شده و قیمت غیر رقابتی و بسیار بالای آنها نسبت به ارزش واقعیشان است.
زیان
در سیستمهای گوناگون هرمی با هر روش و میزان پرداخت پورسانت، همیشه لایههای متعددی از قاعده هرم زیان میکنند؛ برای نمونه، شرکت گلدکوئست (Quest International) را بررسی میکنیم: چیدمان کنونی افراد در هر لایه هرم، توانهای عدد 2 از صفر به بالا است؛ یعنی در لایه اول 1 نفر، در لایه دوم 2 نفر، در لایه سوم 4 نفر، در لایه چهارم 8 نفر، در لایه پنجم 16 نفر، در لایه ششم 32 نفر و همین طور در هر لایه دو برابر افراد لایه قبل آلوده میشوند.
روش توزیع پورسانتها: هر گاه فرد بتواند دو طعمه را صید کرده، ترغیب به خرید از گلدکوئست کند(خریدها نقدی یا با اقساط پیش پرداختی است و قیمت تمام شده هر سکه 860 دلار میباشد، 800 دلار قیمت سکه و 60 دلار هزینه ارسال) 50 دلار میگیرد. و در صورتی که هر کدام از آن دو نفر بتواند دو فرد دیگر شکار کند و دو شاخه متعادل، در هر کدام سه طعمه داشته باشد 200 دلار دیگر به او پورسانت داده میشود و از آن پس با آلوده شدن هر مجموعه سه سهای، 250 دلار میگیرد.
همواره لایه آخر هرم که به تنهایی بیش از 50٪ مجموع افراد است، به فرض آنکه قیمت واقعی سکه را سخاوتمندانه 300 دلار حساب کنیم _ بانک مرکزی در نامه مورخ 7/2/84 به آیت الله مکارم قیمت هر سکه را 230 دلار اعلام نموده است۶_ آنها 560 دلار ضرر کردهاند: (560 = 300 – 860) لایه دوم هرم از پایین که بیش از 25٪ مجموع افرادند، هر کدام فقط 50 دلار دریافت کردهاند و وقتی با قیمت واقعی سکه جمع شود و از قیمت خرید کم شود، ضرر 510 دلاری را نشان میدهد: (510 =(50 +3۰0)ـ 860). لایه سوم هرم از پایین کسانی هستند که جمعا $250 پورسانت گرفتهاند و محاسبه، ضرر 310 دلاری را برای آنها (6/12٪ از افراد هرم) نشان میدهد: 310 =(300 +250)ـ860
لایه چهارم هرم از پایین که برابر با 3/6٪ از مجموع افراد هرم است با دریافت 500 دلار پورسانت به اضافه $300 ارزش سکه، باز $60 ضرر کردهاند: 60=(500+300)-860؛ یعنی 72/94٪ افراد به طور میانگین هر نفر 443 دلار ضرر کردهاند و باید خدا را شکر کنند که لقمه حرام که بدتر از نطفه حرام است، به زن و بچه بیگناهشان نداده اند. 15/3٪ افراد هر کدام 190 دلار سود نامشروع بردهاند و 13/2٪ بقیه بیش از 190 دلار سود حرام بردهاند. البته این در خوشبینانهترین حالت کامل شدن هرم است؛ یعنی بالانس شدن همه بازوها که هرگز اتفاق نمیافتد.
در یک شبیه سازی رایانهای، هر مالباخته عضو هرم، بطور متوسط $500 از دست داده است. همه اینها غیر از وقت و تلاشی است که صرف فریب دیگران شده و از آن بدتر دروغهایی که به دیگران گفته اند. هر فرد آلوده برای خروج از مال باختگی باید دست کم 31 نفر را آلوده کند. آنها باید به طعمههای خود وعده دهند که اگر تنبلی نکنند و منظم کار! کنند هر یک ماه موفق میشوند دو نفر را وارد زیرمجموعه خود کنند، و پس از 2 ماه میتوانند شش نفر را آلوه کرده 250 دلار به جیب بزنند. اما آیا راست میگویند؟
اشباع بازار. دو تعریف برای اشباع بازار:
1. اشباع عرفی: اشباع عرفی یعنی اینکه به محدودیت افراد جامعه برای عضویت در هرم، یا منع قانونی و شرعی و ... به قدری سرعت صید طعمههای جدید کم بشود که عملا کار عضوگیری، کرداری بیفایده و نامعقول به حساب آید. یعنی سرعت عضوگیری به صفر نزدیک شود.
2. اشباع ریاضی: هرم بقدری بزرگ میشود که تمام افراد جامعه را در بر میگیرد. دسیسه بازان اصرار دارند که بازار اشباع نمیشود، از طرفی در جلسات توجیهی خود (PRESENTATION) اصرار دارند که به طعمه خود بگویند: اگر خوب تلاش! کنید هر ماه دو طعمه پیدا میکنید.
فرض کنید هرم در فرودین 1384 با یک نفر شروع میشود (۱=۲۰ ) طبق قرار در اردیبهشت و پس از یک ماه تلاش! دو نفر به هرم اضافه میشوند (۳= ۲۱+۲۰ ) و پس از یک ماه دیگر در خرداد، هر عضو، دو عضو جدید را آلوده میکند و به هفت نفر (۷= ۲۲+۲۱+۲۰ ) میرسیم و سپس هر ماه یک عدد به توانها اضافه میشود؛ پس از ده ماه مجموع افراد برابرند با ( ۲۰۴۷=۲۱۰+...+۲۰) و پس از 20 ماه مجموع افراد برابرند با (۲۰۹۷۱۵۱=۲۲۰+...+۲۰) و پس از سه سال مجموع افراد هرم برابر است با(۱۳۷۴۳۸۹۵۳۴۱۷=۲۳۶+...+۲۰) یعنی اگر حرف دسیسه بازان هرمی درست باشد پس از سه سال در فروردین 87 مجموع افراد آلوده بیش از یکصد و سی و هفت میلیارد نفر میشود، حدود 5/22 برابر کل جمعیت کره زمین!
اگر اکنون تعداد دسیسه بازان هرمی 500 هزار نفر باشند، پس از 14 ماه بازار سازی، بر طبق صید دو طعمه در هر ماه (آن هم فقط از سوی افراد پایین هرم) تعداد افراد آلوده به 8192000000 نفر میرسد و از آن پس برای آنکه دسیسه بازان هرمی بتوانند یک ماه کار کنند باید 48 سال دم زایشگاهها منتظر باشند تا دو نوزاد به دنیا آمده را پرزنت کنند! زیرا مطابق رشد جمعیت در دو دهه اخیر، هر 48 سال، جمعیت زمین دو برابر میشود. حتی اگر 50 ٪ افراد آلوده، عضویابی را ادامه ندهند باز زمان مورد نیاز هر فرد برای اضافه کردن دو نفر به زیر مجموعه خود 24 سال است و اگر 75٪ افراد آلوده از ادامه کار باز بمانند، باز زمان متوسط برای شکار دو طعمه 12 سال میشود، و بر این اساس (عدم بازاریابی 75٪) برای دریافت 250 $ پورسانت؛ یعنی جبران کمتر از نصف ضرر خرید سکه گلدکوئست باید 36 سال منتظر بمانی!! میبینید که بازار یابان یک دورغ بزرگ میگویند و گرنه کسی حاضر به عضویت نبود.
میگویند برای جا انداختن یک دروغ باید سه اصل رعایت شود: 1. دروغ بزرگ بگویید! 2. دروغ جلوی چشم بگویید! 3. با پر رویی آنرا تکرار کنید!
پاسخ به دو ادعا در عدم اشباع بازار؛
۱. برخی میگویند اگر سرعت رشد هرم یک سوم سرعت رشد جمعیت باشد، اشباع به وجود نمیآید، با محاسبه این مساله هم مشاهده میشود که؛ اگر بخواهد اشباع ریاضی در بازار رخ ندهد، حتما باید اشباع عرفی و زمانی اتفاق بیفتد، کافی است با یک مثال مساله را دنبال کنید: فرض کنید که جمعیت کره زمین 15 نفر باشد، و اینک هرم، سه عضو داشته باشد؛ اگر بخواهد نسبت رشد هرم یکسوم سرعت رشد جمعیت باشد، با توجه به اینکه حدودا هر 40 سال جمعیت زمین دو برابر میشود، رشد هرم باید هر 120 سال دو برابر شود؛ چون قرار شد که رشد هرم یک سوم رشد جمعیت باشد! هر فرمولی که برای رشد هرم در نظر گرفته شود، یا منجر به اشباع ریاضی هرم یا اشباع زمانی و عرفی آن میشود.
۲. ادعا میشود که با تنوع کالاهای عرضه شده، بازار، بینهایت بار، قابلیت چرخش دارد! اما چرا چنین فرضی ممکن نیست؟ اگر مجموع انسانهای کره زمین را 15 نفر فرض کنیم و همه عضو یک هرم باینری باشند، قاعده هرم 8 نفره خواهند بود و این 8 نفر برای آنکه بتوانند برای کالای جدید عرضه شده، طعمه پیدا کنند، باید 16 نفر را صید کنند در حالی که تمام افراد غیر از خودشان فقط 7 نفر است - افرادی که قبلا با یک کالای دیگر، عضو هرم شده اند - و اگر افراد پایین هرم، خودشان را نیز دوباره معرفی کنند، تازه مجموع طعمه ها ۱۵ نفر میشوند 15. این مشکل در گامهای بعد به صورت تصاعدی افزایش مییابد.
قصه سکه مادر بزرگ گلدکوئست؛
یک خانم آمریکایی سکهای را به قیمت 20 $ میخرد، پس از 90 سال نوه هایش $1000000 از فروش آن به دست آوردند. پس شما هم سکهای بخرید و کمی! صبر کنید تا پولدار شوید. ولی آیا قصه مادر بزرگ قصه راست است؟ اگر تعداد سکههایی از نوع سکه خانم قصه به شماره سکههای گلدکوئست _ عموما بین 8 تا10 هزار۷ بود، آیا باز هم ...؟ اگر متوسط سود یک سرمایه گذاری را در مدت 90 سال 13٪ حساب کنیم و آن را در سرمایه اولیه مادر بزرگ قصه ضرب کنیم باز بیش از وی سود بردهایم: 1196988 × 20 =90(13/1)
چرا شکایت از کلاهبرداران کم است ؟
روزنامه جمهوری مورخ 17 اسفند83 فقط تا اسفند 83 تعداد شاکیان گلد کوئست را 17 هزار نفر گزارش میکند!
1. مالباخته خیال میکند میتواند سکه را گرانتر بفروشد. 2. شیادان توصیه میکنند که افراد، طعمه خود را از خانواده، خویشان، دوستان نزدیک و افراد مورد اعتماد برگزینند. طبیعی است که چنین افرادی حاضر نیستند آبروی دوست و اعضای خانواده را با کشاندن وی به دادگاه ببرند. 3. متضررین که افرادی دست کم تا لایه چهارم هرم (از پایین) هستند خود نیز افراد زیر دستی را آلوده کردهاند، پس اگر شکایت کنند خود نیز متهم خواهند بود و در واقع به کلاهبرداری خود اعتراف کردهاند. 4. افراد آلوده بسبب ناآگاهی از جایگاه خود در هرم و وضع اشباع بازار، امیدوارند دیگری را شکار کنند، پس مجبورند تظاهر به رضایت از وضعیت عالی! هرم کند، وگرنه با دست خود بازار خود را خراب کرده اند. 5. فشار روانی بالا دستها به اینکه شما عرضه بازاریابی ندارید، تنبلید و ... 6. تهدید به اینکه در صورت شکایت، عضویت تان لغو میشود و دیگر هیچ سودی نمیگیرید. 7. هزینه و زمان مورد نیاز برای پس گرفتن حقی که مدرک محکمه پسندی هم برای آن نیست. 8. وجود جاسوسان موظف گلدکوئست برای جاسوسی ازاعضا. 9. شکایت مالباختگان باعث سر افکندگی و بی آبروییشان درنظر خانواده و دوستان میشود، بسبب اینکه بارها همگان آنها را به مکر کوئستیها هشدار داده بودند ولی آنها با روشنفکربازی فقط پوزخند زده بودند!
دیگر مضرات
1. حجم زیادی از ارز خارج میشود، مقدار کمی کالای زینتی یا کلکسیونی! وارد شده، سرمایه مولد کشور راکد میشود و بیکاری افزایش مییابد. می گویند با هدایت شاخهها به خارج از کشور حتی ارز آوری هم میکنند! آیا میدانید بطور متوسط در ازای هر فرد آلوده در ایران باید 40 بیچاره را آلوده کرد تا طراز ورود و خروج ارز تازه صفر شود و اگر 500 هزار نفر آلوده را در ایران فرض کنیم باید 20 ملیون انسان(عموما فقیر) را بیچاره کنیم تا ورود و خروج ارز مساوی شود؟
2. آسیب جدی به بهداشت روانی جامعه: به دلیل مجهول بودن جایگاه اعضای جدید در هرم نسبت به وضعیت اشباع بازار، سود این کار بسته به شانس طعمهها است. و اتفاقی شبیه قمار رخ میدهد؛ یعنی دو عضو، بسته به زمان آلوده شدن، با وجود فعالت یکسان، شانس کمتر یا بیتشری برای سود و زیان دارند و از آنجا که دسیسه بازان به افراد فامیل به چشم طعمهای برای کشاندن به یک ورطه قمارگونه نگاه کرده اند، پیامد بدترین نوع قمار؛ یعنی قمار در بین اعضای خانواده و دوستان به وجود میآید که همانا کینه و دشمنی بین این افراد است: "انما یرید الشیطان ان یوقع بینکم العداوه و البغضاء فی الخمر و المیسر و یصدکم عن ذکرالله و عن الصلوه فهل انتم منتهون" مائده/91. دقیقا همان طور که در قمار سود یکی از ضرر مستقیمی است که به دیگری میرسد، در شرکتهای هرمی هم پورسانتها از پولی است که مال باختهها بابت حق عضویت میدهند.
3. قتل و جنایت: الف. وقتی در سال 1997 شرکت روسی MMM فرو پاشید بیش از 50 مال باخته در روسیه خودکشی کردند و تا 10 سال بانکها و بازارهای سهام روسیه بخاطر بی اعتمادی عمومی راکد بود.
ب. وقتی شرکتهای بازار یابی داخلی آلبانی۸ (که حتی باعث خروج ارز هم نمیشدند) در سال 1998 با عضویت دو سوم مردم آن کشور فرو پاشید، در جریان درگیریها و ناامنیهای ناشی از آن 2000 نفر کشته شدند، دولت سقوط کرد، مجلس منحل شد، رئیس جمهور استعفا کرد و ارزش پول ملی آلبانی در برابر دلار 40٪ کاهش یافت.
ج. تا اسفند 83 چندین مورد قتل سرشاخهها در ایران گزارش شده است؛ 3 مورد در تهران، یک مورد در قزوین و .... .
4. مفاسد اخلاقی: در جلسات مختلط توجیهی و fun که با سماجت و صمیمیت! و هر کلکی که تصور شود دنبال می شود، مشکلات فراوان و در نتیجه شکایات زیادی را در پی داشته است که داستان غمبار دیگری دارد.
بحث فقهی دسیسههای هرمی
الف. طبق فتوای تمام مراجع مسلم شیعه فعالیت در این شرکتها حرام و مصداق تصرف باطل در مال دیگران است و سود آن را هم مجهول المالک میدانند (یا باید صاحبش را یافت یا مال را به نیت او صدقه داد و نمیتوان با پرداخت خمس آن، رفتار مال حلال مخلوط به حرام با آن نمود و آن را حلال دانست)۹
جعل فتوای مراجع تقلید : دسیسه بازان بی شرم دقیقا به دروغ و از سر کلاهبرداری، فتوای حلیت را به مراجع تقلید (آیتالله نوری همدانی و مکارم شیرازی) نسبت میدهند، کار زشتی که در طول تاریخ مرجعیت، کم سابقه است. و گاه میگویند ساز و کار این شرکتها چنان پیچیده است که مراجع مسأله را نفهمیدهاند! در حالی که آیت الله مکارم شیرازی گفتهاند بنده 6 ماه دائما روی این مساله کار کردهام. یادآور میشود ایشان اولین فتوا در این زمینه را در حدود سال 75 در پاسخ به استفتاء یکی از مقلدان خود در اتریش بیان کردند، سؤال و جواب مذکور در جلد اول استفتائات جدید، صفحه 150 موجود میباشد.
ب. دلایل حرمت: ۱. معامله غرری: نهی النبی عن بیع الغرر؛ پیامبر اکرم(ص) از معاملات غرری نهی کرده است. معاملات غرری به معاملاتی گویند که در آنها ابهام و پوشیدگی است. چنانکه گفته شد هم در بیان قیمت کالا و هم در مورد امکان صید طعمه در زمان وعده داده شده، ابهام جدی است. 2. معامله غروری: معاملهای که در آن فریب است، فریب و دروغ پرزنترها را نشان دادیم. 3. معامله ضرری: ضرر و زیان بسیار بالا برای بیش از 7/94٪ اعضا، حدود 450 دلار برای هر نفر. 4. اکل مال بالباطل: شرط صحت معامله، تجارة عن تراض نساء/29 یا معامله رضایتمندانه است؛ یعنی برای معامله شرعی دو رکن لازم است، اولا تجارت صحیح از نظر شرع؛ ثانیا رضایت طرفین. در اینجا هم رضایت خریدار از روی اغواگری و ابهام و جهل است، هم تجارة شرعی اتفاق نمیافتد؛ چون: الف. مقصود از خرید کالا، خرید کالا نیست؛ بلکه هدف، ورود به شبکه بازاریابی است، پس معامله بیع، به قصد بیع نیست (ما قصد لم یقع و ما وقع لم یقصد) ب. آن چه در برابر پول دریافت میشود عرفا معادل آن نیست و معامله هم واقعا به قصد هبه نیست. ج. حق عضویت در شبکه، که مقصود از معامله است، ارزش مشخصی ندارد تا معامله بر آن واقع شود. 5. در بیع سلف (معاملهای که اول پول آن پرداخت، و بعد کالا دریافت شود ) زمان تحویل کالا باید مشخص باشد، که این شرط هم لحاظ نمی شود. 6. در بازاریابی هم که تحت عنوان جعاله قرار میگیرد شرط است که فعالیت بازاریابی عرفاُ از سوی بازاریاب باشد تا مستحق دریافت پول گردد، ولی در بازاریابی هرمی نه تنها چنین شرطی لحاظ نشده است، بلکه عموما خلاف آن اتفاق میافتد؛ یعنی لایههای پایین چه بسا در کشور دیگری مشغول بازاریابی باشند اما سود آن در جیب افراد بالایی هم میرود، کسانی که در عمرشان ارتباطی با هم نداشتهاند و هیچ فعالیت مستقیم یا غیر مستقیم که عرفا به افراد بالا نسبت داده شود، رخ نداده است.
خود آلودگی، توصیه قابل فهم برای همه در برابر فریب دسیسه بازان!
هیچ محدودیتی برای عضویت چند باره در دسیسههای هرمی نیست؛ یعنی یک نفر میتواند هم خودش سرشاخه باشد و هم تا هزار لایه بعد خودش را معرفی کند. آنها که ادعا میکنند میخواهند به دوستان شان سود برسانند، سودشان پیشکش خودشان، اگر در ادعای خود صادقند، آیا حاضرند خود را به جای دوستان شان در تمام نقاط هرم معرفی کنند؟
آیا میدانید فقط 74/26٪ پولی که از هرم خارج می شود در قالب سکه برمی گردد و فقط 5/14٪ آن از راه پورسانت برمی گردد و 59٪ باقیمانده هرگز بر نمیگردد؟
تمام شرکتهایی که یکی از این ویژگیها دارند هرمی هستند: دریافت حق عضویت به شکل استتار شده یا مستقیم برای عضویت در هرم، بازاریابی زنجیره ای نامحدود برای فروش یک کالا که قیمت رقابتی در بازار ندارد و با قیمتی بسیار بالا فروخته میشود، بازاریابها، خود بازارند.
چند نمونه از دسیسههای هرمی
گلدکوئست، گلدماین، مای سون دایموند(M7D) یا هفت الماس. دایموند2000، پنتاگونا، وست ویژن، گلدبیز، مهرین کارت، توس کارت، پارس کارت، کیمیاکارت، رزکارت، طلوع ایده، سیاتل، کارت طلیعه، خلاّقیّت، صعود اندوخته، گلدین کارت، نیک کارت، پارادیس، کیش کارت، استار، کارت طلایی، اشتراک هزاره، آتیه کارت، به کارت، کتاب اوّل، صدف کارت ، سنمار، یونیورسال، یگانه، سریع کارت، شهر سازندگى، همیارى2، طرح پیوند و همکارى، صندوق انصار الموحدین (کارگشای 4 و 5 )، آسو نت و ...
بسیارى از شرکت هاى فوق با اقدامات بجا و شایسته اداره اطّلاعات استانهاى متبوع، تعطیل شد و برخى از آنها پس از آن که فهمیدند فعالیتشان نامشروع و غیر قانونى است، داوطلبانه آن را را متوقّف نمودند، حتّى در روزنامه هاى کثیر الانتشار اطّلاعیه منتشر کرده، جدول زمانى براى مراجعه مشتریان و دریافت پول شان مشخّص کردند؛ که جای تشکر دارد. با سپاس از امید نقشینه ارجمند و پایگاه nms.ir
ابوالفضل امامی _ فروردین ۸۴، بازنگری در دیماه 1388
۱. برای مطالعه بیشتر ر.ک: بیانیه کمیسیون فدرال تجارت آمریکا (FTC) ترجمه امید نقشینه ارجمند.
۲. برای مطالعه بیشتر ر.ک: روشهای سود دهی در سیستمهای بازاریابی چند سطحی: محمد افشار: NMS.ir
۳ .برای مطالعه بیشتر ر.ک: همه چیز درباره تجارت الکترونیک ،معنایe-c چیست و چه ارتباطی باnm دارد: nms.ir
۴. شرکت QI آنقدر عودت کالا را مبهم و مشروط کرده است که عملی نشود.
۵. ر.ک. ms.ir: نشانه هایی برای سیستم ناسالم فروش شبکه ای.
۶ . کتاب "بازاریابی شبکه اى یا کلاهبردارى مرموز" اثر حجةالاسلام ابوالقاسم علیان نژادی دامغانی، بخش اسناد.
۷ . معرفی شرکت کوئست اینترنشنال (گلد کوئست) nms.ir . در این مقاله مطالب جالبی در باره گارانتی سکه ها، کپی رایت آنها و ... وجود دارد.
۸ . از ترجمه معتبرترین گزارش ها در ارتباط با تجربه آلبانی که در مارس 2000 در مجله Finance &Development نشریه رسمی صندوق بینالمللی پول (IMF) منتشر شد. کریستوفر جارویس نویسنده مقاله، اقتصاددان ارشد در اداره بررسی و توسعه سیاستهای صندوق بینالمللی پول است.
۹ . مجله دیدار آشنا ویژه نامه گلد کوئست.
نکته: این مقاله برگزفته از باز باران میباشد