تجربیات بین المللی در زمینه شرکت های هرمی
با توجه به شیوع و گسترش شرکتهای هرمی در این مقاله به تجربیات بین المللی در این زمینه پرداخته ایم.
پلیس بین الملل (Interpol)
سه تن از سران گلدکوئست توسط پلیس جاکارتا و به درخواست اینترپل دستگیر شدند: خانم دونا ماری ایمسون، آقای جوزف بیسمارک و آقای ویجی اسواران. اتهام این افراد راهاندازی شرکتی با سیستم هرمی است و به همین دلیل از طرف دولت کشورهای مالزی، فلیپین و هنگکنگ تحت پیگرد قانونی قرار گرفتهاند.
با جستجو در سایت اینترپل میبینید از نه نفری که عضو هیأت رئیسه این شرکت به اصطلاح بینالمللی هستند دست کم پنج تایشان تحت تعقیب پلیس بینالمللیاند!
o مدیر داخلی: آقای ویجی اسواران (Vijay Eswaran)
o مدیر امنیتی: آقای کورت جورج روکو رینک (Kurt Georg Rocco Rinck)
o مسؤول روابط بینالمللی: آقای جوزف بیسمارک (Joseph Bismark)
o مسؤول بخش تحقیق و توسعه: آقای تی جی کینتارا (TG Kintanar)
o مسؤول امور آموزشی: خانم دونا ماری ایمسون (Donna Marie Imson)
آلبانی
نایب رئیس کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی در میزگرد «بررسی فعالیت شرکتهای هرمی در ایران» با بیان این که در شبکههای بازاریابی به وفور با اشباع بازار مواجه هستیم، تصریح کرد: این مشکل از سال 1995 تا 1997 در آلبانی که کشوری فقیر و با جمعیت کم در اروپای شرقی میباشد، اتفاق افتاد و شرکتهای هرمی و بازاریابهای شبکهای در آلبانی شروع به فعالیت کردند. در آن زمان از سوی بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول بیش از 50 نامه نوشته شد که ادامه فعالیت این شرکتها منجر به ورشکستگی اقتصادی کل آن کشور خواهد شد، به طوری که مردم با استقراض از بانکها وارد این شبکهها شدن د. نماینده مردم تهران ادامه داد: از سال 1997 بازار آلبانی اشباع شد و رژیم آلبانی با بحرانی مواجه شد که به سقوط این رژیم منجر شد.
اتفاقی که طی سالهای 1994 الی 1998 در کشور آلبانی اتفاق افتاد از چند منظر قابل توجه و تأمل میباشد:
1- قابل مقایسه بودن این پدیده با آنچه که به تدریج در ایران در حال رخ دادن است.
2- حضور نزدیک به 2/3 میلیون نفر جمعیت این کشور در شرکتهای هرمی
عمیق و واضح بودن پیآمدهای فروریختن این ساختارها پس از اشباع بازار
دیگر تبعات رسوخ شرکتهای هرمی در آلبانی:
§ آشوب، هرج و مرج و ناامنیهای اجتماعی
§ از هم گسیختگی پلیس و ارتش
§ غارت یک میلیون اسلحه از ارتش
§ خروج اتباع خارجی و مهاجرت آلبانی تبارها
§ سقوط دولت
§ کشته شدن بیش از 2000 نفر
§ عدم کنترل بخشهای بزرگی از کشور
§ آتش زدن ادارات پست و مالیات
§ در نیمه اول 1997: کاهش ارزش پول رایج در برابر دلار به میزان 40% و افزایش قیمتها به میزان 28%
§ تعطیلی بسیاری از صنایع
§ توقف بازرگانی
§ کاهش تولید به میزان 7% تنها در سال 1997
§ کاهش واردات به میزان 25%
§ کاهش سرمایه گذاری خارجی
§ فقیر شدن عدهی کثیری بدلیل از دست رفتن سرمایهها
بیش از 15 هزار نفر از مردم نپال دارایی های خود را در دسیسه هرمی از دست داده اند.
خیلی ها هنگامی که داستان آن کلاهبردار که لباس نامرئی به تن پادشاه نمود و پادشاه را در خیابان ها حرکت داد را دوباره میشنوند از صمیم قلب می خندند. هفته های گذشته، تعداد زیادی از مردم نپال همانند پادشاه مذکور لباس نامرئی به تن نموده و سرشان کلاه رفته است. بیش از 15000 نفر از مردم نپال که بیش از 64000 روپیه برای سکه های طلا پرداخت نموده اند حداقل بیش از نیمی از پول خود را از دست داده اند. زندگی در تخیلات نادرستی در مورد تأمین مقدار معینی پول از طریق کمیسیون ها و سکه های طلا موجب گسترش عضوگیری شرکت گلدکوئست گردیده است.
بعد از اینکه Gold Quest به انتهای راه خود در نپال رسید؛ کامار (یکی از اعضاء شرکت) صدها درخواست از طرف دوستان و فامیل دریافت کرده که از او پولشان را می خواهند. کامار نیز خود عضوی از شبکه ی دوستانش می باشد. بالاخره او بعد از مدتی تحقیقات متوجه شده که وی در زنجیره ای از آدمها، هم متقلب هست و هم مورد تقلب واقع شده! او هم اکنون می گوید من به دلیل اصرار زیاد پدر خانمم، برادر خانمم و خواهر خانمم در این چرخه کلاهبرداری که متشکل از اقوام و دوستانم است واقع شده ام و هم اکنون نمی دانم چکار کنم.
کامار تنها یک نمونه از تعداد زیادی افراد با این موقعیت می باشد. اغلب مردمی که به گلدکوئست وارد شده اند مشکلی مشابه دارند. این دسیسه 2 سال پیش با دادن این امیدهای واهی آغاز گردید که افراد، کمیسیونی بابت ورود افراد جدید دریافت میکنند. این امیدها موجب گردید که سیاستمداران، قانون گذاران، سران کشوری، نیروهای پلیس و انتظامی، تجار و تعداد زیادی از مردم کشور نپال سرمایه خود را از این طریق از دست بدهند و به همین ترتیب هم اکنون شاهد حضور اعضاء این شرکت در 5-4 شهر اصلی این کشور هستیم. این شرکت می گوید سکه هایی کلکسیونی تهیه کرده و قیمت های آن ها به همین دلیل واقعی نیست، هیچ کس هنوز متوجه نشده است چگونه تعداد زیادی از افراد باسواد کشور این حرف را با این شرایط قبول کرده اند.
وزارت داخله اطلاعیه ای مبنی بر ممنوعیت گلدکوئست داده و به شکایت های مردم در این زمینه در 12 پایگاه پلیس این کشور در ایالت های مختلف رسیدگی خواهد نمود. در یک اطلاعیه محرمانه که منتشر گردید دارایی های Mayer 200 میلیون دلار برآورد گردیده است که از طریق شرکت هنگ کنگی گلدکوئست تأمین گشته است. این رسوایی های مالی هنگامی برملا گردید که پلیس دو نفر از سرکردگان این شرکت در نپال را دستگیر نمود. هم اکنون این دو نفر مدعیند هیچ فعالیت خلاف قانون تجارت انجام نداده اند.
این تجارت که به نوعی پول شویی بوده و 2 سال پیش با عنوان فروش سکه های طلا آغاز به کار نموده است موجب گردید میلیونها روپیه از دارایی های مردم نپال در این بازی پول از دست رفته و اقتصاد ضعیف نپال میلیون ها روپیه را از دست بدهد.
16 ژوئن 2004 – مرجع پول پادشاهی بوتان (RMA) که نقش بانک مرکزی را ایفا میکند، بیانیه ای منتشر نموده است که به مردم بوتان درباره پولدار شدن سریع با دسیسه، (دسیسه هرمی از سکه های طلا) که در تیمپو و پیونتشولینگ عمومی شده است اخطار داده است. در این بیانیه گفته شده این روش می تواند موجب از دست دادن دارایی های شخصییتان شده و همچنین موجب خروج ارز از کشور گردد. این دسیسه هرمی که از سکه های یادبود استفاده می کند توسط شرکت گلدکوئست (یک شرکت مستقر در هنگ کنگ) ایجاد شده است.
مطابق بیانیه RMA ، این کلاهبرداری بر طبق قانون دوم فعالیت های اقتصادی مصوب 1992 بوتان ممنوع می باشد. این قانون برای هر شخص حقیقی شرکت کننده در یک فعالیت اقتصادی که «بدون داشتن مجوز فعالیت در یک توافقنامه مغایر قانون« شرکت میکند محدودیت و ممنوعیت ایجاد میکند. سخنگوی RMAمی گوید: «شرکت در دسیسه گلدکوئست موجب خیل عظیمی از متضررین و همچنین موجب از دست رفتن منابع می گردد.» او می افزاید: «یک دسیسه هرمی سرانجام متلاشی خواهد شد و این هنگامی رخ می دهد که افراد دیگری حاضر به شرکت در این دسیسه نباشند». ایشان از دیگر معایب این سیستم ها را نبود تولید و ارزش افزوده ذکر کرده اند.
این دسیسه از چنیا در هند به بوتان آمده و آنها برای اینکه نشان دهند این فعالیت قانونی است می گویند چون بعضی سکه ها توسط RMA تأیید شده است پسRMA مجوز فعالیت به این شرکت را داده است. مدیران RMA می گویند که ضرابخانه RMA این گارانتی ها را تنها به شرکت گلدکوئست داده تا نشان دهند که این سکه ها از جنس طلا می باشند و نه اینکه مجوز فعالیت هرمی به آن بدهند!
یک منبع اینترنتی این تجارت زیرجلدی را اینگونه توضیح می دهد که اعضایی که در رأس هرم قرار دارند از زندگی خود لذت می برند، اما پول هایی که به آنها داده می شود در واقع از طرف شرکت نبوده و از سه لایه پایینی این پورسانت ها می رسد. مدیران RMA میافزایند: «افراد زیادی از مردم پولشان را از دست می دهند و این در حالی است که عده دیگری در حال جریمه دادن یا بازداشت به سر میبرند». این تجارت برای کسانی که ابتدا وارد این سیستم شده اند پولساز می باشد اما در واقع در یک هرم هزینه افراد اقلیتی که در رأس هرم قرار دارند از خیل کسانی که به قسمت های زیرین هرم اضافه میشوند تأمین می گردد.
بسیاری از کشورها هم اکنون گلدکوئست را ممنوع اعلام نموده و آنها را به عنوان مصداق یک دسیسه هرمی می شناسند. در چنیا (شهری در هند که دفتر گلدکوئست در آن واقع است) گزارش های بسیاری در مورد شکایت از این شرکت وجود دارد.
دارایی های کمپانی گلدکوئست در هند ضبط و حساب های بانکی آن مسدود گردید.
با دستگیری مقامات رسمی شرکت گلدکوئست توسط پلیس در چنیا (جایی که سران شرکت گلدکوئست در هند مستقر هستند)، جنجالی دوباره در مورد شرکت هایی که با سیستم های بازی با پول در هند فعالیت می کنند ایجاد گشت. بیش از 50 نفر از اعضاء شرکت می گویند که شرکت با دریافت 12000 روپیه سر آنها کلاه گذاشته است.
افراد دستگیر شده شامل پوزپام (مدیر نمایندگی)، جوزف آگوستین (حسابدار) و پوشندرا کامار شوکلا (مسئول روابط عمومی) میشوند. همچنین مقر شرکت که در طبقه 9 رینتری قرار داشته پلمب و حساب های بانکی آن مسدود شده است.
شاکیان می گویند شرکت گلدکوئست از آنها مبالغ زیادی دریافت کرده تا به آنها سکه ای که به گفته شرکت کلکسیونی است بدهد اما این سکه را تا وقتی بیش از 10 نفر را وارد سیستم نکرده باشند نمی دهد.
مسئول پرونده می افزاید که آنها به دنبال افرادی به نام ویجی اسوارن و جیوان ماکتاناندام که احتمالا هم اکنون در مالزی به سر میبرند نیز هستند.
این عملیات بر طبق قوانین مربوط به «دسیسه های بازی پول» در قسمت 420 قوانین کیفری هند بوده و این اشخاص بر طبق این قانون دستگیر و مجازات خواهند شد.
سریلانکا
رئیس جمهور سریلانکا سندی را جهت سخت گیری در مورد دسیسه های هرمی و وضع قانونی جهت منع فعالیت این قبیل طرح ها امضاء نموده است.
رئیس جمهور کاماراتانگا با توجه به اخطارهایی که بانک مرکزی و سازمان های حامی بازاریابی در این مورد داده اند به تکاپو افتاده است. او می گوید فعالیت یک شرکت خارجی موجب شده مبلغ 50 میلیون دلار ارز از کشور خارج گردد.
در دسیسه های هرمی شرکت به اعضاء خود قول می دهد در ازاء جذب «سرمایه گذارهای جدید» به آنها پول پرداخت نماید، اما به جز عده اندکی که ابتدا وارد سیستم شده اند بقیه پول خود را از دست می دهند. اینگونه فعالیتها به عنوان «دسیسه های پونزی» نیز شناخته میشوند، اسمی که به دلیل موفقیت کلاهبرداری به نام پونزی در سال 1920 در کشور آمریکا با استفاده از این تکنیک به یادگار مانده است.
این دسیسه ها در اغلب کشورها وجود دارند، بالاخص در کشورهای فقیر که مردم تجربه سرمایه گذاری کمی دارند و با وسوسهای که به افراد قول بازگشت سرمایه و سود را می دهد اینگونه فعالیتها رشد می کنند. بالاخص این قول توسط افراد بالای هرم دسیسه که میگویند این اتفاق 100 درصد رخ می دهد داده می شود. در آلبانی در سال 1990، دسیسه های هرمی مثل این اتفاق افتاد و کشور را دچار ورشکستگی نمود.
در سریلانکا شرکت های متنوعی با اسم «نتورک مارکتینگ» (نتورک مارکتینگ لفظی است که برای تجارت های سالم از این دست نیز به کار می رود) به فعالیت نادرست می پردازند. به عنوان نمونه شرکتی محصولاتی مانند، سکه، مدال، ساعت و یا چیزهایی شبیه آن میفروشد اگر چه قیمت این محصولات گزاف بوده و بسیار زیادتر می باشد.
خرید محصول اجازه فروش محصولات را به دیگران می دهد و این سرآغازی می شود برای جذب اعضای جدید برای یک دسیسه هرمی، تا از این طریق آنها به پورسانت برسند. همچنین آنها به وسیله پورسانت افراد را برای به استخدام در آوردن بازاریابان دیگری برای شرکت فریب داده و اینگونه است که هرمی از اعضاء را تشکیل می دهند. لذا کسانی که زودتر وارد شده اند به مبالغ قابل توجهی خواهند رسید.
افراد بالایی برای اینکه به پول بیشتری برسند فعالیت خود را همچنان ادامه می دهند. خانم کاماراتانگا می افزاید پورسانت ها در واقع از طریق جذب افراد جدید و دریافت پول آنها داده می شود. او می افزاید به طور معمول، هر دسیسه هرمی (مانند آنچه اشاره شد) متلاشی خواهد شد این واقعه هنگامی رخ می دهد که اغلب افراد برای ورود به سیستم جواب منفی می دهند. رئیس جمهور گفت: بسیاری از افراد برای ورود به سیستم پول قرض گرفته اند و نتیجه آن است که در انتها با سیل عظیمی از افراد بدهکار که توانایی دادن بدهی خود را ندارند مواجه میشویم.
در ادامه بانک مرکزی خطر ضربه به اقتصاد سریلانکا را یادآور شد و گفت در انتهای این گونه فعالیت ها پول زیادی از کشور خارج شده است و در ازاء آن کالا یا خدمات مفیدی وارد نمی شود. همچنین بانک مرکزی از رؤسای بانک ها و مقامات رسمی دولتی برخورد انضباطی با این دسیسه ها را خواستار شد.
روسیه
بزرگترین طرح هرمی در روسیه، در دهه 1990 توسط شرکت MMM شکل گرفت. این شرکت بیش از 2 میلیون نفر را درگیر و نزدیک به 1.5 میلیارد دلار سرمایه را جمعآوری کرد. MMM یکی از معروفترین شرکت هایی است که در ردیف کلاهبرداری های اینچنین (دسیسه های هرمی) معرفی می گردد.
شرکت MMM در سال 1989 توسط سرگئی ماوردی، برادرش واچسلاو ماوردی و همسر آیندهی برادرش مارینا موراویوا تأسیس شد (اسم شرکت مخفف اسم خانوادگی سه نفر مؤسس آن است). در ابتدا، شرکت تجهیزات اداری و کامپیوتری وارد میکرد. در ژانویه 1992، اداره مالیات MMM را متهم به فرار از پرداخت مالیات کرد، که به مشکلات بانکی برای MMM در گرفتن وام منجر شد. مضاف بر این مشکلات اقتصادی در تجارت خارجی، شرکت را مجبور کرد وارد فعالیتهای مالی شود. شرکت سهامهای آمریکایی را به سرمایهگذاران روسی ارائه کرد، ولی همچنان به موفقیتی دست نیافت. پس از امتحان کردن چندین راه دیگر برای بهبود وضعیت بد شرکت، در اواسط سال 1993 شرکت شروع به جمعآوری سرمایه از سرمایهگذاران خصوصی در یک طرح هرمی، و تعهد به بازپرداخت سالانه ده برابر سرمایه اولیه کرد. همین امر منجر به رشد سریع شرکت شد. در ژانویه 1994، MMM شروع به تبلیغات جذاب تلویزیونی و اعلام 1000 درصد سود سالیانه کرد. از آنجایی که سهامها در هیچ مرکز سهامی ارزش گذاری نمیشد، خود شرکت آنها را قیمت گذاری میکرد.
یکی از دلایل موفقیت طرح، ارتباط کلامی بود. البته در کنار آن، تبلیغات جذاب و قوی شرکت هم در این موفقیت بسیار مؤثر بود. بطور مثال یکی از این تلاشهای تبلیغاتی دادن مسافرت رایگان مترو در یک روز به تمامی شهروندان مسکو بود. MMM یکی از خوشنامترین شرکتهای روسی شده بود. در زمان اوج فعالیت، بطور متوسط روزی 11 میلیون دلار از طریق فروش کسب میکرد. بطور تخمینی بین 2 تا 5 میلیون نفر در MMM سرمایهگذاری کرده بودند. موفقیتهای MMMبه تأسیس شرکتهای مشابه، از قبیل Tibet ، Chara ،
Khoper-Invest ، Selenga ، Telemarket و Germes منجر شد. تمامی این شرکتها از روش مشابه و دادن امید درآمدهای بالا استفاده میکردند. (یکی از شرکتها درآمد سالانه برابر با 30 برابر سرمایهگذاری اولیه را تعهد میکرد)
در 22 جولای 1994، پلیس مراکز MMM را بدلیل فرار از مالیات، تعطیل کرد. برای چندین روز شرکت سعی کرد به فعالیت خود ادامه دهد. شرکت MMM بین 50 میلیون تا 1.5 میلیارد دلار به سرمایهگذارها بدهکار شده بود. بیش از پنجاه نفر از افرادی که سرمایهگذاری کرده بودند، بدلیل از دسترفتن سرمایهشان خودکشی کردند. چندین سازمان تحت عنوان «سرمایهگذارهای مغبون» تأسیس شدند، که سعی داشتند که سرمایهها را بازگردانند و دولت را مسئول وضعیت موجود جلوه دهند. در آگوست 1994 سرگئی ماوردی بدلیل فرار از مالیات توسط پلیس دستگیر شد. اما به زودی با حمایتهای سازمانهای «سرمایهگذارهای مغبون» برای مجلس دومای روسیه انتخاب شد. وی ادعا میکرد که دولت مسئول از بین رفتن سرمایه مردم بوده است و تعهد کرد که یک برنامه بازپرداخت برپا کند، اگرچه تنها یک وعده توخالی بود و مبلغی که پرداخت میشد بسیار کمتر از مبلغ بدهی بود.
در اکتبر 1995 مجلس دوما حق مصونیت او را بدلیل غیبت در بیشتر جلسات لغو کرد. در 1996، چندین بار اقدام کرد تا به دفتر ریاست جمهوری راه یابد، ولی نتیجهای نگرفت. سرانجام در 22 سپتامبر 1997، MMM اعلام ورشکستگی کرد. سرگئی ماوردی از روسیه به آمریکا رفت و به کمک اقوامش یک طرح دیگر را در قالب شرکت فروش سهام تأسیس کرد. بر اساس اظهارات کمیسیون امنیت و مبادلات ارزی (SEC) آمریکا خسارت وارده به قربانیان بیش از 5.5 میلیون دلار بود. در سال 2003 سرگئی ماوردی در حالیکه توسط جمعی از مأمورین ویژه اسبقش محافظت میشد، در آپارتمانش دستگیر شد. پیش از این واچسلاو ماوردی که شرکتی کوچکتر به نام MMM-96 را تأسیس کرده بود درسال 1998 دستگیر شده بود.
فروپاشی MMM تاثیر بسیار بدی بر روی بازار سهام روسیه داشت و موجب بدبینی و سلب اعتماد مردم از بازارهای سهام گشت. محبوبیت و فروپاشی غیر قابل اجتناب MMM (که سرنوشت مشابه همه دسیسه های هرمی است) منجر شد تا بازار سهام و سیستم بانکی روسیه بمدت یک دهه بدون پیشرفت بماند.
چه ملتهائی در دنیا بیشتر به دنبال گلدکوئست هستند؟
یکی از ادعاهای مروجان شرکتهای هرمی همچون گلدکوئست آنست که اینها شرکتهای معتبر بینالمللی (!!) هستند که در بیشتر کشورهای دنیا و حتی کشورهای پیشرفته در حال (به قول خودشان!) تجارت شبکه ای میباشند.
یکی از امکانات سایت گوگل، Google Trends است که به کمک آن میتوان فهمید چه کسانی (به تفکیک زبان، شهر و کشور) بیشتر در اینترنت به دنبال یک کلمه یا عبارت خاص هستند. در اینجا میخواهیم با استفاده از این قابلیت سایت گوگل (که معتبرترین موتور جستجوی اینترنت محسوب میگردد) نشان دهیم که این ادعای مروجان شرکت گلدکوئست کذب محض بوده و در واقع متأسفانه این کشورهائی همچون ایران هستند که اولاً به دلیل نبود مکانیزمهای کنترلی مناسب در فعالیتهای اقتصادی و ثانیاً به دلیل ضعف دانش و بنیه اقتصادی عامه مردم (و البته دلایل دیگری که این مقال را گنجایش آنها نیست) در چنین دسیسههائی گرفتار میشوند. اگر آمار مربوط به کلمه GoldQuest را در بخش Google Trends ببینید برایتان جالب خواهد بود:
رتبه بر حسب شهر |
رتبه بر حسب کشور |
رتبه بر حسب زبان |
Esfahan |
Iran |
Persian |
Qom |
Ethiopia |
Indonesian |
Karaj |
Sri Lanka |
Arabic |
Tehran |
Indonesia |
English |
Adis Abeba (Ethiopia) |
Malaysia |
Swedish |
Tabriz |
United Arab Emirates |
German |
Mashhad |
Kuwait |
|
Colombo (Sri Lanka) |
India |
|
Jakarta (Indonesia) |
Saudi Arabia |
|
Kuala lumpur (Malaysia) |
Hong Kong |
|
آنهایی که زیرشان خط کشیده شده از بقیه به شکل قابل ملاحظهای بیشترند و آنهایی که رویشان خط کشیده شده است قابل صرفنظر کردن هستند. مقام اول ایران، مقام دوم اتیوپی و مقام سوم سریلانکا!
۶ – ھر کسی از ھمسرش توقّع یک دوست ، ھمدل ، ھمفکر و ھم سرنوشت و یار و یاور را
دارد تا به یاری او سعادتمند گردد . ولی بزودی در می یابد که گوئی با خصم خود وصلت نموده
است و آن ھم شقی ترین دشمن ھایش . واین سرآغاز بیداری بشر است و بخود – آئی و اندیشه
گری و تفکّر جدّی . زیرا مواجه با نخستین تضادّ در اعماق تن و دل و جان و اندیشه خود
شده است . بزرگترین اندیشمندان جھان کسانی بوده اند که از این بیداری نگریخته و درباره اش
تا به آخر اندیشه کرده اند .
از کتاب " ازدواج ( آدم و حوا ) استاد علی اکبر خانجانی