- ۰ نظر
- ۱۹ مهر ۹۳ ، ۱۳:۳۴
این مطلب را در این لینک ببینید.
نکته: برخی از اشکالات این مقاله در شرکتهای بازاریابی جدید حل شده است.
مشکل اساسی این کار، وجود واسطه ها هست!
مقدمه:
شاید مجبورید به سختی کار کنید، کارمند شخص دیگری باشید و تا ابد هم به این کار ادامه دهید وغیره ، حالا یک راه برای نجات از این گرفتاری ها وجود دارد ، بدست آوردن پولی هنگفت در زمانی اندک با شغلی شرافتمند، آسان و مستقل! شرکت های هرمی هر روز با شیوه ها و نامهای جدید خود را مطرح می کنند و سرمایه های مردم و به خصوص جوانان را به تاراج برده و هر روز بخشی از فجایع و پیامدهای ناشی از این فعالیت ها در کشورمان پدیدار می شود; پنتاگونو، گلدکوئیست، پرایم بانک، مای سون دیاموند، تجارت الماس و چند نمونه ی ریز و درشت دیگر مصداقی بر این مدعا هستند و اخیراً طرح های مشابهی در قالب شرکت های داخلی در حال اجرا است ، به گونه ای که برخی آن را ادامه همان نوع کلاهبرداریها دانسته و برخی دیگر از این نوع فعالیت ها، به عنوان "بازاریابی شبکه ای" و یا تجارت الکترونیکی نام می برند. اگر چند سال قبل، سهم شما از ثروت رویایی شبکههای هرمی، فقط سکههای طلا و و نقره و پول نقد بود، این بار شما با وعدههای دروغین دیگری چون تورهای مسافرتی با رؤیاهای شیرین، همسفر میشوید.
با توجه به نحوه ی تبلیغ این دست از شرکت ها که بیشتر از حربه ی بازاریابی شبکه ای و یا تجارت الکترونیک استفاده می کنند برای آشنایی با نحوه کارشان بهتر است ابتدا با شناختی از بازاریابی و بازاریابی شبکه ای( Network Marketing ) و تجارت الکترونیک شروع کنیم و چارچوبهای آنرا با هم مرور نمائیم؛ تا ببینیم که آیا شرکت هایی که از شما دعوت به عمل می آورندنیز در میان همین چارچوب ها عمل می کنند یا خیر؟ و سپس مشخص کنیم که آیا صرف فعالیت در این بستر به منزله ی درست بودن و قانونی بودن این شرکت هاست؟
اختصاصی ٥٥ آنلاین:
بازاریابی شبکهای یا نتورک مارکتینگ یک نوع شیوهٔ فروش و توزیع کالا می باشد، که در آن شرکت محصولات یا خدمات خود را بدون تبلیغات و بدون واسطه به فروش میرسانند، و مشتریان پس از خرید در صورت تمایل میتوانند محصولات شرکت را بازاریابی کنند و سود بگیرند. درآمد در بازاریابی شبکهای هم در ازای فروش مستقیم کالا و هم در ازای فروش از طریق زیرمجموعه کسب میشود.
برخی از عبارتهای مرتبط با بازاریابی شبکهای عبارتند از: فروش رابطه ای (Affiliate Marketing)، بازاریابی چند سطحی، MLM، شرکتهای هرمی (Pyramid Schemes)، فروش ارجاعی (Referral Marketing)،شرکتهای سرمایه گذاری، بازاریابی اثر شبکه ای (Network-Effect Marketing)
در آمریکا کمیسیون تجارت فدرال (Federal Trade Commission) این نوع کسب و کار را، غیر قانونی اعلام کرده است.
دیگر کشورهایی که بازاریابی شبکه ای راغیر قانونی اعلام کرده اند، عبارت است از چین، ژاپن، مالزی، هند، برزیل و …
من مدتها درباره شرکتهای بازاریابی شبکه ای تحقیق کردم. تحقیقاتم رو میتونم توی یک جمله خلاصه کنم:
«بازاریابی شبکه ای، با این اوضاع فعلی، همون شرکت هرمی هست که تغییراتی اندک کرده»
حاضرم در اینباره در قسمت نظرات بحث و گفتگو کنم!
در آموزشهای شرکتهای بازاریابی شبکه ای، فرد حریص میگردد. هدف افراد رسیدن به در آمد ماهیانه 100 میلیون تومان میباشد. فرد باید بزرگترین آرزوهای خود را مرتباً مرور کند، به آنها بیاندیشد، حتی عکس آنها را در اتاق خواب و محل کار خود نصب کند و در باره آنها صحبت کند. این حال و هوا به خصوص در جلسات هفتگی شرکت تشدید می گردد.
بد نیست نظر اسلام را در اینباره بدانیم:
توصیه میشود جهت آشنایی با سبک زندگی اسلامی، کتاب «مفاتیح الحیاة» مطالعه گردد.
یکی از آموزشهای این شرکت، ایجاد فقر کاذب در فرد است. یعنی زندگی حاضر فرد به نحوی برای او تصویر میشود که جز فقر و نیاز چیزی نمیبیند. این احساس باعث میشود که فرد با تمام قوا به دنبال رسیدن به اهداف و آرزوهای خود باشد. رسیدن به این آرزوها نیز تنها از طریق شرکت ممکن است. فرد باید با تمسک به قانون جذب و هدف گذاری (vision) و دادن اطلاعات دقیق و صحیح از زندگی و اهدافش به فرد بالاتر از خود، به این اهداف برسد.
دیدگاه اسلام درباره آرزوهای دور و دراز:
یکی از مطالبی که در این شرکتها به افراد آموزش داده میشود، قانون جذب است. اکنون لازم است نکاتی را درباره این مطلب بیان کنیم:
1. قانون جذب: اساس قانون جذب، طرحی است که پاره ای از موسسات جدید آمریکایی ریخته اند و بیش از 10 سازمان دولتی و نیمه دولتی در آمریکا به صورت شبکه ای با نام عصر نوینی ها (جنبش عصر جدید) حول همین محور جمع شده اند که با هدف تغییر ذائقه معنوی دیگران و ترویج فرهنگ زندگی امریکایی و ارائه یک طرح معنوی سکولاریزه شده به میدان آمده است. زنجیره کلیساهای اتحاد در آمریکا که خانم کاترین پاندر و شاکتی گواین هم در بسط آن ها نقش داشتند زیر مجموعه همین نهضت محسوب می شوند.
2. اشکالات قانون جذب: 1. بزرگترین عیب این نظریّه غلوّآمیز بودن آن است. که تا حدّ زیادی شکل شعار و تبلیغات به خود گرفته است. 2. این فرضیه اثبات نشده است و غیر قابل اثبات است؛ زیرا نه قابل آزمایش است و نه مورد نقض خود را مشخص میکند(آب نارساناست). 3. هیچ دلیل عقلی یا توجیه فلسفی و نقلی هم ندارد. دانشمندان علوم تجربی و علوم عقلی از مخالفان این فرضیه هستند. 4. این نظریّه ، پارادوکسیکال است؛ سالهاست که طرفداران این نظریّه در پی اثبات علمی این نظریّه هستند پس چرا وجود آنها راه حلّ را جذب نکرده است یا چرا عالم خلقت ، راه اثبات این نظریّه را در اختیار آنها قرار نداده است؟! 5. از درستی این نظریّه تناقض لازم میآید. 6. برخی از گزاره های این نظریّه ، و نتیجه حاصله از برخی گزاره های آن با برخی از مسلّمات اسلام ناسازگار است. برای مثال این نظریّه به صورت ضمنی منکر قضا و قدر است. همچنین در این نظریّه ، حاکمیّت مطلق اراده خدا بر عالم هستی ، به نوعی مخدوش می شود. 7. در این نظریّه ، عالم خلاصه شده است در عالم مادّه ، درحالی که از نظر دین حکومت عالم مادّه در دست عالم ملکوت و جبروت است. 8. در این کتاب تلاش شده است تا اختلاف طبقاتی حاصل از نظام سرمایه داری توجیه شود و علت فقر فقیر خود او معرفی شود. 9. این کتاب از فکر کردن به جنگ، فقر و گوش کردن اخبار نهی کرده است. 10. کتاب راز تفکرات انسان را علت تامه حوادث میداند. 11. در این کتاب از هیچ منبع علمی استفاده نشده است. 12. این کتاب مدیتیشن را نیاز روزمره انسان معرفی کرده است(پس چرا اسلام نگفته؟!) 13. این کتاب سنن الهی را نادیده گرفته است(از جمله خوار کردن ستمگران) 14. این فرضیه خوب و بد را فقط در مادیات خلاصه کرده است. 15. ملاک خوب و بد تنها لذت است. 16. این حسگرایی عقل را اسیر و تبعید میکند. 17. این فرضیه برای کسی که بدان باور دارد، را نقض را برای همیشه میبندد. 18. این نظریه انسان را غرق در خیالات و توهمات خودش میکند، درحالی که کمال انسان به عقلانیت اوست. 19. این نظریه از تبیین نحوه عملکرد خود عاجز است. 20. تعارض با حکمت 119 نهج البلاغة: «مثل الدنیا کمثل الحیّة؛ لیِنٌ مسّها و السمّ الناقع فی جوفها. یهوی الیها الجاهل و یحذرها ذواللبّ العاقل» چون بر تمرکز بر آرزوهای دنیوی تاکید دارد. 21. این نظریه همان نظریه «دهر» در میان عرب جاهلی است که پیشرفت کرده: «و قالوا ما هی الا حیاتنا الدنیا، نموت و نحیی و ما یهلکنا الا الدهر». 22. این نظریه میگوید: از دنیا به عنوان یک قدرت مطلق درخواست کنید(کفر یا شرک)(ص75). 23. تمام نعمات در لذت خلاصه شده، در حالی که بنابر برخی روایات گاهی الم و اندوه نعمت است. 24. در این نظریه هدف وسیله را توجیه میکند. 25. رضای الهی هیچ نقشی ندارد. 26. ایثار را ناشی از تفکرات کمبود مطلق میداند. 27. این نظریه تاکید دارد که به مرگ، بیماری و پیری فکر نکنید، درحالی که اسلام تاکید دارد به اینها فکر کنید و عبرت بگیرید. 28. توجه فکری به اتفاقات ناگوار جهان، موجب افزایش آنها میگردد! 29. تصریح دارد که برای همه همه چیز هست! امام خمینی: «کاخی ساخته نمیشود، مگر آنکه کوخی بر سر ناتوانی خراب شود». 30. گویا مخاطب این آیات است: «ما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ (36)أَمْ لَکُمْ کِتابٌ فیهِ تَدْرُسُونَ (37)إِنَّ لَکُمْ فیهِ لَما تَخَیَّرُونَ (38)أَمْ لَکُمْ أَیْمانٌ عَلَیْنا بالِغَةٌ إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ إِنَّ لَکُمْ لَما تَحْکُمُونَ (39)سَلْهُمْ أَیُّهُمْ بِذلِکَ زَعیمٌ (40)اَمْ لَهُمْ شُرَکاءُ فَلْیَأْتُوا بِشُرَکائِهِمْ إِنْ کانُوا صادِقینَ (41)»(سوره مبارکه قلم) 31. این فرضیه یک خرافه است(خرافه عبارت است از آمیختن حق با چیزهایی که واقعیت ندارند). 32. قانون جذب در فنون جادوگری استفاده میشده است(تاریخ تمدن،ج1،ص79). 33. ایجاد بحرانهای اخلاقی در سطح فردی و اجتماعی. 34. تناقض با آیه: «و ان لیس للانسان الا ما سعی و ان سعیه سوف یری» 35. جنبش عصر جدید از این حمایت میکند، انجیل شیطانی در تمرینات خود از آن استفاده میکند(انجیل شیطانی ص36و37) و از هر گونه بحث علمی درباره آن خودداری میشود.
3. باور به توحید در قانون جذب معنایش این است: بپذیریم خدایی در جهان وجود دارد که خود را وقف امیال و هوس های آدمی نموده و هرچه را انسان بپسندد خدا هم به آن راضی می شود. از این رو در قانون جذب، نامی از خدای «احد واحد» دیده نمی شود، بلکه سخن از «خدایی شخصی» در میان است که هر کس در درون خود دارد. این خدای شخصی که در حد یک ندای درون فرصت عرض اندام دارد، به «انسان خدایی» شبیه تر است تا حقیقت واحدی که در ادیان الهی معرفی شده است.
4. برای رسیدن به این خدای درونی هیچ گونه پرهیزگاری و تقوا و ایمانی لازم شمرده نمی شود.
5. معنویّت های نوین در غرب، به تغییر ماهیت معنویّت منجر شده و اکنون ما با «غرب معنوی»روبه رو نیستیم؛ بلکه با «مادّه گرایی معنوی» درغرب مواجهیم. اکنون معنویت نه به عنوان مطلوب ذاتی و اصیل بلکه ابزاری است برای رفاه محوری و لذت جویی انسان غربی و روشن است که اولین پیامد در معنویت ابزاری، دین زدایی و کنار زدن روح تعبد و بندگی در انسان هاست. چیزی که در تجارت عصر جدید مهم است وارد کردن نام خدا به فرایند انجام کار است که تضمینی برای ادامه حیات نظام سرمایه داری باشد.
آموزشهایی توسط این شرکتها داده میشه که فرد رو به شدت ترغیب به کار و تلاش می کنه. این آموزشها معمولا مبتنی بر روانشناسی موفقیت هست. نوسیندگانی مثل برایان تریسی، وین دایر، شاکتی گواین، کاترین پاندر، اسکاول شین، دیپاک چوپرا، اکهارت توله، لوئیز هی، آنتونی رابینز و... در این زمینه فعالیت میکنند. این آموزشها دقیقا همان چیزی است که در شرکتها هرمی تدریس میشد.
چند نکته درباره این آموزشها:
1. افرادی مانند وین دایر، شاکتی گواین، کاترین پاندر، اسکاول شین، دیپاک چوپرا، اکهارت توله، لوئیز هی، آنتونی رابینز و برایان تریسی گفتههای زیادی درباره خودشناسی و رشد معنوی دارند(عرفان و جهانبینی) و از این نظر با مکاتبی مانند یوگا، بودیسم و اکنکار تفاوتی ندارند؛ چون هر دو در باب تعالی معنوی و تکامل روحی به یک میزان ادعای نجات دیگران را دارند.
2. مهم این است که اولا به ظاهر برنامه سعادت عرضه می کنند و بالاتر این که تفسیرهای جدید از هستی و کائنات ارائه داده و بر این باورند که بدون التزام به دستورات پیامبران الهی و بدون التزام به ادیان الهی می توان به شکوفایی و تکامل روحی رسید. چنین تفسیرهایی که نام دقیق آن جهان بینی است، نه جهان بینی وحیانی وتوحیدی که انسان محورانه و خود مدارانه است.
3. آن ها نیامده اند که به داد فطرت حقیقت خواهی و خداطلبی انسان برسند و کام تشنه آدمیان بریده از معنویت را سیراب کنند؛ بلکه آمده اند تا بشر خسته از زندگی ماشینی را آرام سازند و روان ناآرام او را موقتاً تسکین دهند؛ به عبارت دیگر: آمده اند انسان مدرن را با فرهنگ و تمدّن جدید غرب سازگاری دهند و تحمّل او را برای پذیرش وضع موجود، بالا ببرند. از این رو در این بازار، یافتن حقیقت اهمیتی ندارد، بلکه تحصیل آرامش مهم است و همه برنامه های به ظاهر معنوی و آداب و آیین ها، برای حلّ مشکلات موجود طراحی شده اند، نه برای رشد و به کمال رساندن انسان.
4. جنبش عصر جدید(New Age Movement): آن ها می گویند شما هر چه معنا گراتر باشید، شایسته سود بیشتر هستید. در این نگرش ادّعا این است که جهان معنوی دائماً سودرسان است و ندای درونی، انسان را به این هدف می رساند. هنر معنویت های سودمحور در غرب این است که چرب و شیرین زندگی مادی را با نشان عرفان عرضه می کنند و انسان محوری را با شهود پیوند می زنند؛ نتیجه این که چنین برداشتی از شهود و ندای درون، جایی برای دین و حقایق توحیدی باقی نمی گذارد.
5. در کتابهای برایان تریسی موضوع هدف زندگی مطرح است نه هدف کوتاه مدت. هنگامی که زندگی سعادتمندانه را به تصویر می کشد می گوید: «بالاترین حقوق را هدف خود قرار دهید.» نیز: «باید هدفتان این باشد که به جایی برسید که این قدر پول داشته باشید که دیگر هیچ گاه نگران داشتن پول نباشید.» وی خودشناسی را در بازخوانی آمال دنیوی و تمرکز بر آرزوها خلاصه کرده است.
6. وی در جواب این سؤال که اصلا زندگی برای چیست و چرا باید کار کرد؟ سعادت را این گونه تعریف می کند: «از طریق کار کردن، کسب درآمد می کنید تا بدین وسیله هرچه بیشتر از زندگی خود لذت ببرید.»
7. این افراد مبلغین کاخ سفید در سراسر دنیا هستند.
8. این آموزشها حاوی نوعی عرفان نوظهور هستند!
پرسش: آیا تجارت الکترونیک از نوع بازاریابی اینگونه معاملات درست است ؟
این هم نظر مراجع در باره بازاریابی شبکه ای که سایت «پرسمان» زحمت جمع آوری اون رو کشیده.
ضمنا در این بخش حکم پولی که از این طریق به دست اومده هم بیان شده.
کسب درآمد ناشی از افزایش اعضا به صورت شبکهای خواه از طریق عرضه کالا یا خدمات و یا دریافت حق عضویت و یا بازاریابی و یا شیوههای مشابه دیگر (داخلی باشد یا خارجی و تحت هر نام و عنوانی) جایز نیست.
سامانه پیامکی پاسخگویی به سوالات شرعی مقام معظم رهبری: 30002020