بازاریابی شبکه ای

پایگاه جامع نقد و بررسی شرکتهای بازاریابی شبکه ای

بازاریابی شبکه ای

پایگاه جامع نقد و بررسی شرکتهای بازاریابی شبکه ای

بازاریابی شبکه ای

بسم الله الرحمن الرحیم
شرکتهای بازاریابی شبکه ای، دارای ابعاد مختلفی میباشند که باید با رویکردی سیستمی مورد بررسی قرار گیرند. از جمله این ابعاد میتوان به مواردی چون ابعاد فقهی، قانونی، روانشناختی، اجتماعی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی، اعتقادی و... اشاره کرد.
بی شک، بررسی بازاریابی شبکه ای بدون لحاظ ابعاد مختلف آن، عقیم و ناکارآمد خواهد بود.
این پایگاه در صدد بررسی ابعاد این مسئله با رویکرد انتقادی میباشد.

لینک کانال تلگرام:
t.me/onnetworkers

onnetworkers@

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نتورک» ثبت شده است

گزارش تحلیلی آفتاب یزد درباره اشتیاق جوانان به بازاریابی شبکه ای


آفتاب یزد-گروه اجتماعی: شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که به تازگی یکی از دوستان یا آشنایان قدیمی‌که خیلی وقت است از آن خبری ندارید ناگهان به طور اتفاقی با شما تماس بگیرد و بگوید که دلتنگ است و دوست دارد هر چه زودتر با شما قراری بگذارد و شما را ببیند؛ مطمئن باشید در چنین شرایطی حتما پای یکی از شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای در میان است! سرشاخه‌های این شرکت‌ها به عضو جدیدی که وارد می‌شود تکلیف می‌کنند که اسم تمام افرادی را که می‌شناسند و حتی تا حالا یک بار هم آن‌ها را دیده‌اند لیست کنند و بعد هم تک به تک با آن‌ها تماس بگیرند و به همراه لیدر به دیدار او بروند تا او را برای کار دعوت کنند و در واقع عضوگیری کنند! این ابتدایی‌ترین کار هر شخص تازه‌واردی است که به یک شرکت بازاریابی شبکه‌ای وارد می‌شود؛ اما به همین جا ختم نمی‌شود چرا که شما هر شخصی را که دعوت می‌کنید باید بار‌ها و بارها پیگیری کنید و در گوشش از مزایای این شغل بخوانید تا بتوانید او را جذب کنید و شاید این سخت‌ترین مرحله کاری هر عضو باشد! اما در رابطه با کار این شرکت‌ها همچنان با ابهاماتی رو‌به‌رو هستیم که باید مورد بررسی قرار بگیرد، مخصوصا که باز هم گفته می‌شود پای شرکت‌های هرمی ‌به میان آمده! باید بررسی شود که فرق بین شرکت‌های هرمی ‌و بازاریابی شبکه ای چیست؟ چرا جوانان به این کار اشتیاق نشان می‌دهند و اینکه این نوع اشتغال چه آسیب‌هایی را به همراه دارد؟


فرق شرکت‌های هرمی ‌و شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای چیست؟

عضوگیری شبکه‌ای اولین چیزی را که در ذهن هر کس زنده می‌کند شرکت‌های هرمی ‌و گلدکوئست است که کلاهبرداری‌های میلیاردی در آن‌ها صورت گرفت و خیلی‌ها از این طریق به خاک سیاه نشستند، اما چند سالی است که شرکت‌هایی با عنوان بازاریابی شبکه‌ای، با همان روند کاری در کشور فعال هستند؛ سوالی که مطرح است این است که فرق بین این شرکت‌ها با شرکت‌های هرمی‌ و گلدکوئست چیست؟ شاید بزرگ‌ترین فرق بین این شرکت‌ها با گلدکوئست در ارائه جنس خلاصه شود، در گلدکوئست هیچ جنس واقعی وجود نداشت و تنها پول افراد دست به دست می‌شد، به همین دلیل هم عضو‌های مجموعه تنها با عضوگیری می‌توانستند به درآمد برسند، در واقع کسی را بدبخت می‌کردند تا خودشان به درآمد برسند و در این بین کسانی که سرشاخه قرار داشتند بیشترین پول را دریافت می‌کردند چرا که از هر عضوی که وارد مجموعه می‌شد و پولی پرداخت می‌کرد درصدی به این افراد تعلق می‌گرفت. در شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای هم ماجرا به همین منوال اما به شکل دیگری است. اکثر این شرکت‌ها جنس‌هایی برای فروش دارند، در واقع از شیر مرغ گرفته تا جان آدمیزاد در فروشگاه‌های اینترنتی این شرکت‌ها به فروش می‌رسد. افرادی که عضو این شرکت می‌شوند باید ماهیانه مبلغی را خرید کنند، این خرید‌ها معمولا ازخرید ماهانه خانه شروع می‌شود و تا سفارش برای دوست و آشنا و حتی خرید و فروش اجناس از طریق صفحات اینستاگرامی ‌ادامه پیدا می‌کند، هر چه که هست این است که شما مبلغی را خرید می‌کنید از این مقدار مبلغی به عنوان سود به شما تعلق می‌گیرد حالا هر چه مقدار خرید بیشتر باشد مبلغ سود هم بیشتر خواهد بود و از طرف دیگر هم در صورت داشتن زیرمجموعه مبلغی از فروش هر عضو زیرمجموعه به عنوان سود به شما تعلق می‌گیرد!

شاید شما هم با کسانی روبه‌رو شده باشید که از طریق همین بازاریابی‌های شبکه‌ای به مبالغ زیادی پول رسیده‌اند و حالا به قول نتورکر‌ها اکانت بالای 20 میلیون داشته باشند، یعنی ماهانه بالای 20 میلیون تومان پول دریافت کنند اما موضوع این است که آیا همه افرادی که وارد نتورک می‌شوند به چنین جایگاهی خواهند رسید؟ قطعا نه! چرا که معمولا لیدر‌های رده بالا با داشتن بیشتر از 500 نفر زیرمجموعه می‌توانند به چنین درآمدی برسند و این شانس در خانه هر کس را در نتورک نخواهد زد! اما سوالی که مطرح می‌شود این است که پس چطور برخی افراد با وجود نداشتن درآمد سال‌ها در این شغل می‌مانند؟

  • محمد

یه استدلال بی پایه و اساس دیگه برای موجه جلوه دادن نتورک مارکتینگ و توجیه سودآوری برای تنها درصد بسیار کمی از نتورکرها، گفتن این جمله ست که: خود نتورک مارکتینگ مشکلی نداره مشکل اون نتورکریه که یا تلاش کافی نکرده و حالا اشکال رو از خود سیستم میبینه یا اینکه اصولی(هر نتورکری که هزار بار این کلمه رو به زبون نیاره اصلا نتورکر نیست! :))) ) کار نکرده و موفق نشده! خب این حرف اولا یعنی همه یا اکثر نتورکرهای کهنه کار(که مدت زیادیه به این کار مشغولن) که جز تعریف و تمجید چیزی نمیشنویم ازشون(تا وقتی که توی کارن) یا تلاش کافی و اصولی میکنن که اگه اینطوره پس کو اون ثروتهای کلان حسادت برانگیزشون؟!!! یا اینکه نمیکنن و سوالی که بعدش پیش میاد اینه که پس دقیقا این همه سال چرا تو این کار مشغولن؟! و چرا اکثرا این کار رو که حتی خودشون هم بعد از چندین سال نمیتونن اصولی بهش پایبند باشن تبلیغ و به دیگران توصیه میکنن؟!!(احیانا بخاطر خودخواهی و سودجویی خودشون و درواقع نوعی کلاهبرداری نیست؟!!) ما چیزی که میبینیم تعریف و تمجید از تقریبا تمام نتورکرهای فعاله!(یکبار ندیدیم ناراضی باشن!) دوما اگه این سیستم خودش مشکلی نداره چطور آموزشهای قوی ای که ازش دم میزنن به داد اکثر نتورکرها نمیرسه و اونها رو به موفقیت نمیرسونه؟! اگر سیستمی بی عیب باشه و از اونجایی که هیچ کس هم بدش نمیاد پولدار شه(!) چطور آشنایی باهاش، بازده بسیار کمی رو در پی داره؟! و اما اگه آموزشها مشکل دارن باز سوال اینجاست که چرا باید وارد حوزه ای شد که با وجود جامعه ی بزرگی از نتورکرها آموزشهای بسیار ضعیفی داره؟! معمولا وجود آموزشهای فراوان و قوی رابطه ی مستقیمی با جامعه (community) یک کار و فعالیت داره و هرچقدر این جامعه بزگتر باشه آموزشهای قویتر و پویاتر و پربازده تری هم باید توش پیدا شه، نه برعکس! و اینکه اساسا بدون آموزش درست تو چه کاری میشه موفق شد که حالا برای ورود و فعالیت در نتورک مارکتینگ بخوایم مشتاق باشیم؟(اشتیاقی که اکثر نتورکرهای فعال در ظاهر از خودشون نشون میدن!) و چه دلیلی میتونه با وجود حجم عظیمی از آموزشهای غلط، ورود به اون رو منطقی و عقلانی کنه؟ (هرچند درواقع این آموزشها و پایبند نبودن به اونها نیستن که مشکل دارن!)

این سیستم اگه جواب بده باید در مدت کوتاهی(نه بلندمدت و طولانی) جواب بده و شبکه ی بزرگی رو جذب نتورکر تازه وارد بکنه و اگه همینطور با موفقیت پیش بره باید درنهایت به اشباع و فروپاشی و ریزش حتمی منتهی بشه (چون با تصاعد هندسی خیلی سریع میشه به جمعیت بسیار بالایی رسید و هر اتفاقی که تهش قرار باشه بیفته باید سریع خودش رو نشون بده) و اینکه بقول بعضیها اشباع بازاریابها اتفاق نمیفته دلیل محکمی بر این حقیقته که این سیستم اصلا بهیچ وجه طبق فرمول ساده و مهیجی که معرفی میکنه جلو نمیره(و نمیتونه بره، بدلایل متعدد) و اگه این فرمول ناکارآمد باشه و شبکه سازی طبق روالی که باید اتفاق بیفته نیفته آیا اساسا سوددهی و درآمدزایی در اون برای اعضای جدید و پایینی هرم ممکنه؟(با وجود این حقیقت که درآمدزایی در نتورک مارکتینگ تنها منوط به داشتن شبکه ی بزرگی از نتورکرهای فعاله) و با چه منطقی میشه فعالیت در اون رو توجیه کرد؟!!

بذارید یه مثال ساده بزنم. اگه فرض کنیم که شبکه ای چهارتاچهارتا بخواد رشد کنه یعنی هر فرد چهارتا(که واقعا زیاد نیست!) فقط زیرمجموعه بگیره در لایه ی دهم به جمعیت 1,048,576 نفر میرسیم! (اگه رشد تصاعدی عملا اتفاق بیفته انتظار میره خیلی سریع به این جمعیت برسیم!) حالا تو لایه نهم این شبکه جمعیتش چقدر میشه؟ میشه 262,144 نفر! یعنی بین لایه دهم و کل شبکه ی بالاسرش 782,432 نفر اختلاف جمعیت وجود داره! یعنی فقط لایه ی دهم به تنهایی جمعیتش سه برابر کل جمعیت شبکه ی هرمی بالاسرشه! بین لایه نهم و هرم بالاسر هم باز همین نسبت برقراره. و تا نوک هرم تقریبا همین نسبت برقراره! یعنی ما همیشه با اکثریت بی پول و بدون درآمدی مواجهیم که تنها کاربردشون خرید و هدایت سودهای هنگفت و تصاعدی به لایه های بالایی و اولیه ی هرمه! (حتی اگه چهارتا چهارتا نباشه روند تصاعدی) برای همین این افراد با انگیزه دهی های صرف و گفتن اینکه پولدار شدن تو این کار نیازمند صبر و تلاش چندین ماهه و حتی چندین ساله هست (بدون توضیح چراییش! که البته طبق معمول به مقایسه با کارهای دیگه بسنده میشه) اقدام به جذب و حفظ طولانی مدت لایه های پایینی میکنن. درواقع شبکه سازی واقعی و سودآور فقط برای لایه های اولیه اتفاق میفته بقیه همه ول معطلن! و به امید روزای بهتر خودشون رو که درواقع منبع درآمد لایه های اولیه هستن، تا مدتی طولانی برای اونها حفظ میکنن!(حداقل تا مدتی که جایگزینی هم براشون پیدا شه بعد از خروجشون!) و لاغیر! این تزریق انگیزه و امیدواری(امیدواری که چه عرض کنم بیشتر حرف از ایمان و یقین به موفقیت حتمی زده میشه!) سودش فقط میره تو جیب اون بالایی ها نه اون نتورکر بخت برگشته لایه های پایینی و پرجمعیت!

متاسفانه بیکاری و شرایط اقتصادی بد و فرهنگ خرافه گرایی و زودباوری و عدم شک گرایی و پرسشگری و تشویق به ایمان و یقین و اعتقاد و خوشبینی صرف(توی هر نوع باور و ایدئولوژی و سیستم فکری موجود در جهان) و خلا عاطفی و پذیرفته شدن و ترس از عدم مخالفت با یک گروه(بدلایلی که از کودکی محیط و جامعه در افراد ایجاد میکنه و البته گروه های نتورک مارکتینگ هم اون رو تشدید میکنن) و متعاقبا تقلید و پیروی و دشواری رهایی از اون، دست به دست هم داده تا این شرکتهای سودجو و کلاهبردار هم تو چنین بستری بیان اینطور مثل یک غده ی سرطانی پا بگیرن و رشد کنن. واقعا چقدر بعضیها خائن میتونن باشن که با وجود این شرایط فاجعه بار اقتصادی هم دست از بازی با زندگی مردم(خصوصا جوانها که قشر آسیب پذیر و شکننده ی جامعه ن با این اوضاع اقتصادی) و بهره کشی از اونها نکشن.


* این مطلب توسط یکی از مخاطبین ارسال شده است.

  • محمد

بعضیها میگن اگه وابسته بودن به افراد دیگه توی یه کاری بده پس مثلا شرکتهایی که کارمند دارن هم باید کارشونو تعطیل کنن چون یه شرکت بدون کارمند عملا نمیتونه وجود داشته باشه یا به حیات خودش ادامه بده، پس شرکتها هم به کارمندان وابسته هستن و این وابسته بودن اشکالی نداره و طبیعیه. پس توی نتورک مارکتینگ هم وابسته بودن درآمد یک فرد به شبکه و زیرمجموعه ش اشکالی نداره! اشکالی که این حرف (و حرفهای امثال این) داره اینه که برای توجیه نتورک مارکتینگ دست روی شباهت های جزئی این نوع فعالیت با حوزه های دیگه میذاره و بدون توجه به تفاوتهای اساسی شون نتیجه ی یکسانی رو میگیره و هر دو رو یجور تفسیر و تعبیر میکنه. درسته که شرکتها هم برای حیاتشون به کارمندها وابسته ان اما ساختار و سیستم کاملا متفاوتی با نتورک مارکتینگ دارن. توی شرکتها یه سیستم پایدار و با ثبات و قابل اجرا حاکمه و کارمندها حقوق ثابتی رو ماهیانه دریافت میکنن و به همون هم راضی ان و با هدف و توقع رشد تصاعدی درآمد وارد اون شرکت نشدن و چنین وعده ی غیرممکنی هم بهشون داده نشده. هم صاحب یه شرکت از حفظ کارمندانش به واسطه ی حقوقی که بهشون میده خاطرش آسودس و هم کارمندها خیالشون راحته که به درآمدشون میرسند بی اینکه به کس یا کسان دیگه ای وابسته باشن. درحالیکه توی نتورک مارکتینگ برای اینکه کسی درآمد داشته باشه (برخلاف کارمندها) باید حتما شبکه ی بزرگی از افراد رو داشته باشه (که اونها هم باید شبکه ای از افراد رو داشته باشن یا امیدوار باشن که بدست بیارن!) که خرید کنن و این افراد هم جز با دروغها و وعده هایی که بهشون گفته میشه قدم توی همچین کاری نمیذارن. دوما تعداد افراد موجود در یک شرکت در بزرگترین و ایده آل ترین حالت ممکن هم محدود و بسیار کمتر از نتورکرهاست و شرکت از پس مخارج و حقوق هر کارمند میتونه بربیاد. اما با یه حساب سرانگشتی میفهمیم چند صد هزار (یا شاید هم میلیون) نتورکری که فقط در ایران وجود دارن نمیتونن حتی یه درآمد کم داشته باشن و بیشتر از پولی که بهشون میرسه (و اکثرا هم اسم همون رو میذارن سود!) هزینه باید بکنن. اگه یه شرکت ده هزار نتورکر داشته باشه و فقط یک میلیون تومن به هر کدوم ماهیانه درآمدی (سود) برسه میشه ده میلیارد تومن سود مجموع نتورکرها در ماه! برای سودده بودن (بطور واقعی و نزدیک به وعده های رویایی این سازمانها) همچین سیستمی (که ساختار هرمی داره) برای عده ای، عده ی بسیار زیاد دیگه ای باید برای مدتی طولانی ضرر بدن و فقط هزینه کنن و خرید بزنن و دنبال زیرمجموعه بیفتن! (تحمل این شرایط و بیگاری کشیدن مفت برا بقیه رو هم اسمش رو میذارن صبر و تلاش!). حالا بماند که همین بیگاری کشیدن و مجانی (اگه نگیم زیان ده) کار کردنهای طولانی مدت بعد از ورود جدی به این کار، در تضاد کامل با حرفها و وعده هایی هست که در پرزنتهای اولیه به آدم میدن! از همون ابتدای کارشون هم مشخصه که با چه سیستم کثیفی روبروییم که اثری از صداقت و روراستی و اعتماد و حتی آسایش روانی داخلش نیست! کاملا روشنه که همچین چیزی به کجا ختم میشه آخرش. و برخلاف نظر نتورکرهای متعصب و تهی از استدلال نیازی به فعالیت چند ساله برای شناخت این پدیده نیست! مثل اینه که بگیم برای شناخت داعش و نظر دادن در موردش باید چند سال عضو داعش بود! قرار نیست هر چیزی رو آدم با آزمون و خطا و تجربه ی طولانی مدت و صرف عمر هزینه ش بشناسه. واقعا چقدر سادن اونایی که جرئت شک به خودشون نمیدن (تحت تاثیر شستشوی مغزی که تحت عنوان آموزش و جلسات هفتگی و دورهمی ها داده میشن!) و پرسشگری و شک رو موانع ذهنی پیشرفت قلمداد میکنن و ازش حتی واهمه هم دارن! مطرح کردنش رو هم که اصلا حرفش رو نزنیم! که همه چپ چپ نگات میکنن و بعدش هم با اکراه و بی میلی یکسری جملات و حرفهای انگیزشی بی ربط به سوال رو تکرار میکنن! بعدش هم با مصادره به مطلوب ازت میخوان این حرفها رو به عنوان جواب سوالت و دلیل ادامه ی کارت بپذیری!


* این مطلب توسط یکی از مخاطبین ارسال شده است.

  • محمد

* منبع این مطلب


این روزها افراد زیادی جذب پدیده‌ای به نام "بازاریابی شبکه‌ای" شده‌اند. کسب و کاری که به افراد وعده‌ی کسب درآمد بسیار بالا را می‌دهد و ظاهرا نیاز به هیچ تخصص و سرمایه‌ای هم ندارد.  چنانچه قصد ورود به این شبکه‌ها را دارید و همچنان مردد هستید،  این پرسش‌ها می‌تواند تا حدودی راه‌گشای شما باشد. در ادامه با زومیت همراه باشید.

"خیلی زود میلیونر شوید."

"تمام روز را پول درآورید."

"خیلی سریع به موفقیت برسید."

در این اوضاع بیمار اقتصادی، شنیدن یا دیدن چنین تیترهایی واقعا هیجان‌انگیز و جذاب است. این ایده که بدون نیاز به سرمایه و مهارت خاصی صاحب درآمد میلیونی شوید برای هر کسی می‌تواند امیدوار کننده باشد. شرایطی که با ادامه‌ی کار معمول فعلی شاید هرگز به آن دست پیدا نکنید. شرکت‌های معتبری در دنیا هستند که شیوه‌ی فروش محصولات خود را از طریق بازاریابی شبکه‌ای (یا همان نتورک مارکتینگ) انتخاب کرده‌اند. وقتی افراد وارد این عرصه می‌شوند سوالاتی در ذهن‌شان شکل می‌گیرد: "واقعا می‌توانم دوستانم را به بازاریابی شبکه‌ای دعوت کنم؟" "واقعا قرار است از این روش به درآمد برسم؟" "از کجا معلوم که کلاهبرداری نباشد؟"

اگر به شما هم پیشنهاد کار در بازاریابی شبکه‌ای شده است و مردد هستید که وارد این عرصه بشوید یا نه، پاسخ این سوال‌های زیر را پیدا کنید.

  • محمد

* منبع: باشگاه خبرنگاران جوان


سرپرست اداره پیشگیری از جرائم سایبری پلیس فتا ناجا با اشاره به اینکه بازاریابی شبکه ای ترفند شرکت‌های هرمی در فضای سایبر است، اظهار داشت: شرکت های هرمی با این ترفندها و فروش این کالاها به کاربران و اینکه این کالاها را می‌توان در سراسر جهان نقد نمود از کاربران شبکه‌های اجتماعی کلاهبرداری می‌کنند.

بازاریابی شبکه ای ترفند شرکت های هرمی در فضای سایبربه گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران، سرهنگ علیرضا آذردرخش سرپرست اداراه پیشگیری از جرائم سایبری پلیس فتا ناجا اظهار داشت: متاسفانه برخی از کسب و کارهای در شبکه های اجتماعی به دنبال بازاریابی شبکه ای نیستند بلکه شرکت‌های هرمی هستند که تلاش دارند در این فضا از افراد سوء استفاده کنند. 

وی با بیان اینکه این شرکت‌ها با شیوه های مخفی شدن شرکت‌های هرمی در پشت نقاب شبکه‌های بازاریابی تلاش دارند کاربران شبکه های اجتماعی را به دام اندازند، ادامه داد: کاربران شبکه های اجتماعی فریب اینگونه شرکت ها را نخورند نه تنها با آنها همکاری نکنند بلکه تبلیغ این شرکت ها را نیز انجام ندهند. 

سرهنگ آذردرخش گفت: برخی از این شرکت ها تلاش دارند با این عنوان که در شیوه بازاریابی شبکه ای واسطه ها حذف و کالا ارزان به دست مصرف کننده می رسد. کاربران شبکه های اجتماعی را فریب بدهند و کالاهای خاصی را به کاربران به فروش برسانند که با فروش این کالاها هم کالا را با قیمت ارزان تر به دست مصرف کننده می رسانند و هم سود می‌کنند. 

سرپرست ادراه پیشگیری از جرائم سایبری پلیس فتا ناجا با اشاره به اینکه تمبرهای خارجی، انواع ارزهای دیجیتالی مثل بیت کوئن، لیند دلار، انواع سنگ‌های زینتی، جواهرت بدلی و... کالاهای مورد اشاره این شرکت هاست، گفت: شرکت های هرمی با این ترفندها و فروش این کالاها به کاربران و اینکه این کالاها را می توان در سراسر جهان نقد نمود از کاربران شبکه های اجتماعی کلاهبرداری می کنند. 

سرهنگ آذردرخش به کاربران شبکه های اجتماعی توصیه کرد: از خرید و فروش این دست کالاها که توسط شرکت های هرمی در شبکه‌های اجتماعی با عنوان بازاریابی شبکه ای یاد می شود خودداری نمایند. چرا که بسیاری از این کالاها ارزش ریالی پایین دارد و ادعای این دست شرکت ها کذب است. 

وی با بیان اینکه بیشتر فعالیت و تمرکز شرکت های هرمی بر روی کاربران نوجوان است، افزود: این شرکت ها با عضویت در شبکه های اجتماعی تلاش دارند اطلاعات سن و جنسیت کاربران را به دست بیاورند و با فعالیت ویزه بر روی کاربران نوجوان و جوانان آنها را به عضویت شبکه هرمی خود درآورند. 

سرپرست ادراه پیشگیری از جرائم سایبری پلیس فتا ناجا در توصیه به خانواده‌ها گفت: مواظب فعالیت فرزندان خود در فضای سایبر و شبکه‌های اجتماعی باشند تا عزیزانشان در دام شرکت‌های هرمی نیفتند؛چرا که برابر قوانین فعالیت شرکت های هرمی جرم می باشد. 

وی با اشاره به اینکه پلیس فتا با به روز کردن اطلاعات خود در پی کشف ترفندها و شیوه های مخفی شدن شرکت های هرمی در پشت نقاب شبکه های بازاریابی در فضای سایبر است، اظهار داشت : از کلیه کاربران شبکه های اجتماعی تقاضا داریم در صورت مواجه با شرکت‌های هرمی فعال در این شبکه‌ها آن را از طریق سایت پلیس فتا به آدرس Cyberpolice.ir بخش مرکز فوریت های سایبری، لینک ثبت گزارشات مردمی اعلام کنند.

  • محمد

نگارنده بر آن است که در بازاریابی شبکه ای از یازده جهت شستشوی مغزی صورت می گیرد.

* این مطلب از این منبع اخذ شده است.


شستشوی اول: در بازاریابی شبکه ای واسطه ای نداریم.

چنانچه هدف شرکتها حذف واسطه هست پس وجود خود این شرکتها نقض کننده این هدف می باشد . چون خود این شرکتها یک واسطه محسوب می شوند و هیچکدام تولید کننده محصول خاصی نیستند .

البته  برخی از آنها کالاهایی به نام خود شرکت دارند که عملاً برند (نام تجاری که روی یک کالا نوشته می شود) آن شاید متعلق به این شرکتها باشد و این دلیل بر تولید آن کالا توسط آن شرکت نیست.


شستشوی دوم: حمایت از تولید داخلی

عملاً 80 تا 90 درصد از اجناسی که این شرکتها ارائه می دهند کالاهای خارجی است.

🔍چرا از اجناس خارجی یا اجناس داخلی بی نام و نشان و عجیب و غریب استفاده شده؟

چون اجناس خارجی قیمت مصرف کننده ندارند و این شرکتها این اجناس را با قیمتهای بسیار پایین (به علت کیفیت پایین این محصولات) خریداری کرده و با قیمتهای بسیار بالا به فروش می رسانند تا اول سود خود را تضمین کنند بعد با ارقام بالا و درصد سود های عجیب و غریب سر من و شما را کلاه بگذارند که می توانی در شرکت آنها تا 40 % یا بیشتر هم سود ببری.

به یک کارخانه تولیدی معروف بروید و از مدیر فروش کارخانه بپرسید که نمایندگان شما در سطح استان و کشور چند درصد سود می برند و آنها پاسخ خواهند داد در صورت خرید بالا و در بهترین شرایط حداکثر 15 تا 20 درصد پس چگونه است که این شرکتها که تولید کننده هم نیستند می توانند این سود ها را در صورت خرید جزء به شما بدهند؟ آیا غیر از این است که یک جنس با کیفیت پایین و با قیمت پایین می خرند و با قیمت بالا به مردم ارائه می کنند؟

نکته مهم: بدلیل ضعف در کیفیت مشتریان شاید فقط یکبار حاضر به خرید آن محصول باشند و نهایتاً متضرر اصلی نیروهای انسانی بی مزد داخل شرکت هستند که عمرشان را روی یک محصول بی کیفیت (شاید با ظاهر و بسته بندی آراسته) می گذارند.


شستشوی سوم: مسئله اشتغال زایی

  • محمد