از جمله آموزشهای برخی از شرکتهای بازاریابی شبکه ای، قانون جذب میباشد.
این قانون میگوید که فکرهای مثبت یا منفی شما، باعث وقوع حوادث خوب یا بد برای شما میگردد. این قانون خودساخته در توجیه مکانیسم خود، با فرضیه ای غیر علمی و اثبات ناپذیر، به انرژیهای کائناتی متوسل شده و از از نام فیزیک کوانتم سوءاستفاده میکند. بدین ترتیب که انرژیهای کائناتی، از نیت فرد با خبر میشوند و در صورت لیاقت فرد، او را به آمال و آرزوهایش خواهند رساند. بنابراین فرد باید آرزوهای خود را از کائنات بخواهد و با او راز و نیاز کند. در این اندیشه، خدای کائناتی قادر به انجام هر کاری میباشد و بدون هیچ محدودیتی قادر است برای کسی که به او توجه دارد، هر خواسته ای را برآورده کند.

انسان در مقابل خدای کائناتی، هیچ وظیفه اخلاقی بر عهده ندارد و اعتقاد به چنین خدایی هیچ پارسایی یا عمل خاصی لازم ندارد. اتفاقاً این افراد حریص هستند که بیشتر مورد عنایت چنین خدای خرافاتی قرار میگیرند. این دین نوین از همین جهت با دین «بودیسم» اشتراکات فراوانی دارد.
در واقع چون معادلات و وعده های برخی از این شرکتها با هیچ عقل سلیمی قابل قبول نیست، برای پر کردن خلأ یک خدای عادل، باید به خدایی تخیلی و کائناتی پناه آورد؛ و این نکته ایست که سردمداران نظام سرمایه داری، به خوبی متوجه آن شده اند. از طرف دیگر به دلیل چندملیتی بودن این شرکتها و وجود افرادی با اعتقادات و فرهنگهای مختلف، باید از متافیزیکی استفاده کرد به با برچسب دروغین علم، بدون تعارض با سایر اعتقادات و ایدئولوژیهای فرد، خلأ معنوی و احساسی او را پر کند و به عنوان نقطه مشترک همه این افراد مورد استفاده قرار گیرد.
این اعتقاد شرک آمیز بخشی از فرایندی است که «جنبش عصر جدید» با حمایت دولت آمریکا و پشتیبانی سیاسی یهود، برای افراد در نظر گرفته شده و طی یک دوره 10 ساله، یک دین خرافی بین المللی(!) جایگزین اعتقادات افراد میگردد.
این طرز تفکر، صریحاً با آموزه های اسلامی در تضاد میباشد.
جهت اطلاعات بیشتر در اینباره، از فهرست موضوعات وبلاگ استفاده نمائید.